مشاعرۀ سنّتی

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
ملک در سجده ی آدم زمین بوس تو نیت کرد

که در حسن تو چیزی یافت بیش از طور انسانی


یک شاخه رز ...... یک شعر .......یک لیوان چایی
آنقدر اینجا مینشینم تا بیایی
از بس که بعذ از ظهر ها فکر تو بودم
حالا شدم یک مرد مالیخولیایی
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک شاخه رز ...... یک شعر .......یک لیوان چایی
آنقدر اینجا مینشینم تا بیایی
از بس که بعذ از ظهر ها فکر تو بودم
حالا شدم یک مرد مالیخولیایی


یک بار چون نسیم صبا بر چمن گذشت

می آید از بنفشه و گل بوی او هنوز...
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
مكن درين چمنم سرزنش به خود روئى

چنانكه پرورشم مى دهند مى رويم



میروم تا عقب عقب رفتن پشت پس کوچه های بی منطق
میروم آن طرف کمی بدوم میروم آن طرف کمی عاشق
می شوم عین بچگی هایم...حس گرمی که شعر میگوید
گوش کن من کمی شبیه تو ام بیقرار و صمیمی و سرتق !!!
 

bahar_jo0on

عضو جدید
میروم تا عقب عقب رفتن پشت پس کوچه های بی منطق
میروم آن طرف کمی بدوم میروم آن طرف کمی عاشق
می شوم عین بچگی هایم...حس گرمی که شعر میگوید
گوش کن من کمی شبیه تو ام بیقرار و صمیمی و سرتق !!!



قصه نيستم که بگوئي
نغمه نيستم که بخواني
صدا نيستم که بشنوي
يا چيزي چنان که ببيني
يا چيزي چنان که بداني...

من درد ِ مشترک‌ام
مرا فرياد کن.
 

"sarah"

عضو جدید
تا چه خواهد كرد با ما آب و رنگ عارضت

حاليا نيرنگ نقشى خوش بر آب انداختى
 

"sarah"

عضو جدید
نقد عمرت ببرد غصه ء دنيا به گزاف

گر شب و روز درين قصه ء مشكل باشى
 

"sarah"

عضو جدید
من اين مراد ببينم به خود كه نيم شبى
به جاى اشك روان در كنار من باشى
 

bahar_jo0on

عضو جدید
شد دیده به عشق رهنمون دل من
تا کرد پر از غصه درون دل من
زانهار اگر دلم نماند روزی
از دیده طلب کنید خون دل من


نه غار كهف ،
نه خواب قرون ، چه مي بينم ؟
به چشم هم زدني ، روزگار برگشته است
به قول پير سمرقند
” همه زمانه دگر گشته است “

چگونه پهنه خاك
كه ذره ذره آب و هوا و خورشيدش ،
چو قطره قطره خون در وجود من جاري ست ؛
چنين به ديده من ناشناس می‌آيد ؟
 

"sarah"

عضو جدید
شده ام خراب و بد نام و هنوز اميدوارم

كه به همت عزيزان برسم به نيك نامى
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
ياد باد آن خوش نوا آواز دهقانان شاد
ياد باد آن دلنشين آهنگ رود
ياد باد آن مهرباني هاي باد
” ياد باد آن روزگاران ياد باد “


دختر ولی پرید و خمارت گذاشت ...بعد
میخانه بود و نم نم سیگار های تلخ
با یاد چشمهای خمارش تو بودی و
بعد از دو بطر ...بطری دیگر سکانس بعد
 
آخرین ویرایش:

toprak

عضو جدید
دختر ولی پرید و خمارت گذاشت ...بعد
میخانه بود و نم نم سیگار های تلخ
با اید چشمهای خمارش تو بودی و
بعد از دو بطر ...بطری دیگر سکانس بعد
دل نیست کبوتر که چو بر خواست نشیند
از گوشه ی با می که پریدم پریدم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا