مشاعرۀ سنّتی

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
یار ما دلدار ما عالم اسرار ما

یوسف دیدار ما رونق بازار ما
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
اي مرغ سحر ناله به دل بشكن
هنگامه آواز شباويز است

سهل است كه با سايه نياميزند
ماييم و همين غم كه خوش آميز است
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوره گردي خواهم شد، كوچه ها را خواهم گشت
جارخواهم زد: اي شبنم، شبنم،‌شبنم
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
با لب او چه خوش بود گفت و شنید و ماجرا

خاصه که در گشاید و گوید خواجه اندرآ
 

سرينا

عضو جدید
من نه عاشق بودم
و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من
من خودم بودم و يک حس غريب
که به صد عشق و هوس مي ارزيد
 

سرينا

عضو جدید
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
 

سرينا

عضو جدید
می میرم از این درد که جان دگرم نیست
تا از غم عشق تو دگربار بمیرم
تا بوده ام، ای دوست، وفادار تو بودم
بگذار بدانگونه وفاداربمیرم
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
در افق، پشت سرا پرده نور
باغ هاي گل سرخ
شاخه گسترده به مهر
غنچه آورده به ناز
دم به دم از نفس باد سحر؛
غنچه ها مي شد باز
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را
که مدتی ببریدند و باز پیوستند



دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا رب من بدانمی‌چیست مراد یار من

بسته ره گریز من برده دل و قرار من
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
نشاط زمزمه زاري شد و به شعر نشست
صداي خنده فغان گشت و در ترانه گرفت
دل گرفته من همچو ابر باراني
گشايشي مگر از گريه شبانه گرفت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا