تو سخت ساخته مي آيي و نميدانم
كه روز آمدنت روزي كه خواهد بود
زهي اميد شكيب آفرين كه در غم تو
ز عمر خسته من هر چه كاست عشق افزود
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گربسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست
درودیوار به حال دل من زار گریست /هرکجاناله ناکامی خود سر کردم
به خداکافر اگر بود به رحم امده بود/ زان همه ناله که پیش توی کافر کردم![]()
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ | 
|---|---|---|---|---|
| 		
									
										
			 | 
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
| 		
									
										
			 | 
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |