مشاعرۀ سنّتی

گلابتون

مدیر بازنشسته
تو سخت ساخته مي آيي و نميدانم
كه روز آمدنت روزي كه خواهد بود

زهي اميد شكيب آفرين كه در غم تو
ز عمر خسته من هر چه كاست عشق افزود
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو سخت ساخته مي آيي و نميدانم
كه روز آمدنت روزي كه خواهد بود

زهي اميد شكيب آفرين كه در غم تو
ز عمر خسته من هر چه كاست عشق افزود
در بخشش حسن آن رخ و زلفی که توراست
یک قسم فتادند چنان کایزد خواست

حسن تو بهار است و شب و روز آراست
قسم شب و روز در بهار آید راست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دل در تف عشق افروخت گردون لباس سيه دوخت

از آتــش و آه مــن ســوخـت در آسمــان اختر من
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
داني كه چيست حاصل انجام عاشقي؟

جانـــانه را ببيــني و جـــان را فدا كني:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا سحر چشم یار چه بازی کند که باز

بنیاد بر کرشمه جادو نهاده‌ایم
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
من ازطرز نگاه تو امید مبهمی دارم
نگاهت رامگیر از من که باان عالمی دارم
 
آخرین ویرایش:

mahdi271

عضو جدید
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
 

mahdi271

عضو جدید
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گربسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیر آمده‌ای مرو شتابان

ای رفتن تو چو رفتن جان

دیر آمدن و شتاب رفتن

آیین گل است در گلستان
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این
مانده چون دیده از آن نعمت دیدار جدا
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشکهای گرم ما راههای سرد ما

کسی نداند کز کجا آید مگر هم درد ما
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست

وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا نگذرد زنام سزاوار نام نیست

تا معترف به نقص نباشد تمام نیست
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند

عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بکی این نفس کافر کیش کافرتر شود

تا بچند این دیدهٔ بی شرم ننگ سر شود
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
درودیوار به حال دل من زار گریست /هرکجاناله ناکامی خود سر کردم
به خداکافر اگر بود به رحم امده بود/ زان همه ناله که پیش توی کافر کردم :gol:
 

araz_heidari

عضو جدید
کاربر ممتاز
درودیوار به حال دل من زار گریست /هرکجاناله ناکامی خود سر کردم
به خداکافر اگر بود به رحم امده بود/ زان همه ناله که پیش توی کافر کردم :gol:
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشانم پریشان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند:gol:
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
دراین سرای بی کسی کسی به در نمی زند / به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند..
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است
که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا