مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ناظر روي تو صاحب نظرانند آري
سر گيسوي تو در هيچ سري نيست كه نيست
از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش
غرق آب و عرق اكنون شكري نيست كه نيست
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
ناظر روي تو صاحب نظرانند آري
سر گيسوي تو در هيچ سري نيست كه نيست
از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش
غرق آب و عرق اكنون شكري نيست كه نيست
تو هم بازآمدی ناچار و ناکام
اگر بازآمدی بخت بلندم

گر آوازم دهی من خفته در گور
برآساید روان دردمندم

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو هم بازآمدی ناچار و ناکام
اگر بازآمدی بخت بلندم

گر آوازم دهی من خفته در گور
برآساید روان دردمندم

می بياور که ننازد به گل باغ جهان
هر که غارتگری باد خزانی دانست

حافظ اين گوهر منظوم که از طبع انگيخت
ز اثر تربيت آصف ثانی دانست

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو هم بازآمدی ناچار و ناکام
اگر بازآمدی بخت بلندم

گر آوازم دهی من خفته در گور
برآساید روان دردمندم
ما زرد رخان آينه مهر و صفاييم
سر گشته از آنيم كه پابند وفائيم
از عشق مگوئيد باين درددچاريم
از يار مپرسيد جدائيم جدائيم
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا گشت درين دوره خريدار محبت
غم روي غم امد تماشاي دل من
اي دوست مرا ديگر از اين خلق جدا كن
در كوي تو اينست تمناي دل من
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا گشت درين دوره خريدار محبت
غم روي غم امد تماشاي دل من
اي دوست مرا ديگر از اين خلق جدا كن
در كوي تو اينست تمناي دل من
نه دل مفتونِ دلبندی،نه جان مدهوشِ دلخواهی
نه بر مژگانِ من اشکی،نه بر لبهایِ من آهی
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا گشت درين دوره خريدار محبت
غم روي غم امد تماشاي دل من
اي دوست مرا ديگر از اين خلق جدا كن
در كوي تو اينست تمناي دل من
نغمه خفته در تار و پود مني
تو باده ي جام و سبوي مني
مايه هستي و هاي و هوي مني
گرچه مست مستم ، نه مي پرستم
به هر دو جهان مست عشق تو هستم

من باز تشکر ندارم
مرسی از همه
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند...
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دست عشق از دامن دل دور باد!
مي‌توان آيا به دل دستور داد؟

مي‌توان آيا به دريا حكم كرد
كه دلت را يادي از ساحل مباد؟


دولت فقر خدايا به من ارزانی دار
کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
دولت فقر خدايا به من ارزانی دار
کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است
تو بارون که رفتي ، شبم زيرُ رو شُد
يه بغضِ شکسته رفيق گلو شد
تو بارون که رفتي ، دلِ باغ چه پژمرد
تمامِ وجودم تو آيينه خط خورد
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دولت فقر خدايا به من ارزانی دار
کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است
تا خواند اين غزل زمن آن سرو ناز گفت
اي بيد قد خميده زيادم نميروي
در سايه كدام نخلي روم بخواب
اي نخل بر رسيده زيادم نميروي
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا خواند اين غزل زمن آن سرو ناز گفت
اي بيد قد خميده زيادم نميروي
در سايه كدام نخلي روم بخواب
اي نخل بر رسيده زيادم نميروي
يار با ماست چه حاجت که زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

از در خويش خدا را به بهشتم مفرست
که سر کوي تو از کون و مکان ما را بس
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
يار با ماست چه حاجت که زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

از در خويش خدا را به بهشتم مفرست
که سر کوي تو از کون و مکان ما را بس

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست
تو چه ‌مظهري‌كه ز جلوه‌ي تو صداي سبحه‌ي صوفيان
گذرد ز ذروه‌ي لامكان، كه ‌خوشا‌ جمال‌ ازل ‌خوشا

همه ‌اهل ‌مسجد‌ و صومعه، پي ورد صبح و دعاي شب
من و ذكر طره و طلعت تو، من الغداه ‌الي ‌العشا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو چه ‌مظهري‌كه ز جلوه‌ي تو صداي سبحه‌ي صوفيان
گذرد ز ذروه‌ي لامكان، كه ‌خوشا‌ جمال‌ ازل ‌خوشا

همه ‌اهل ‌مسجد‌ و صومعه، پي ورد صبح و دعاي شب
من و ذكر طره و طلعت تو، من الغداه ‌الي ‌العشا
ای مهربان تر از برگ در بوسه هایِ باران
بیداریِ ستاره در چشمِ جویباران
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
نهفته بايد و بنهفتم آنچه را ديدم
كه عهد عهد غم است و زمان زمان سكوت
تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو

شکرانه دادی عشق را از تحفه‌ها و مال‌ها
هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو
 

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرامیبینی وهر دم زیادت می کنی دردم..............
تورا میبینم ومیلم زیادت می شود هردم.............:crying2:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
میگساری به همه عمر بود پیشه ما
نه ز شیخ است و نه از محتسب اندیشه ما
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از راز دلــــم تا نشــــود غـــیر خبــر دار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چشمی سوی او دارم و چشمی سوی دلدار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]غزالی هروی[/FONT]​
 

nasimkhordad

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از راز دلــــم تا نشــــود غـــیر خبــر دار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چشمی سوی او دارم و چشمی سوی دلدار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]غزالی هروی[/FONT]​

ره آوارگی در پیش و از پی دیده حسرت
و داعی نام نه ، این راه چشمی بر نگاهم کن
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا