دلم را بردی به که گویم یارایکه در سوختنم با دلِ من ساخته ای
کاش یک شب دلت اندیشۀ فردا می کرد
غمم نخوردی ز چه جویم یار
سرو روانم ، آرام جانم ، بی تو نمانم ، دردت به جانم
گر یار من برافکند ، از رخ نقاب رویش
عالم به هم پر می زند در انقلاب مویش
سرو روانم ، آرام جانم ، بی تو نمانم ، دردت به جانم