مشاعرۀ سنّتی

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایکه در سوختنم با دلِ من ساخته ای
کاش یک شب دلت اندیشۀ فردا می کرد
دلم را بردی به که گویم یار
غمم نخوردی ز چه جویم یار
سرو روانم ، آرام جانم ، بی تو نمانم ، دردت به جانم
گر یار من برافکند ، از رخ نقاب رویش
عالم به هم پر می زند در انقلاب مویش
سرو روانم ، آرام جانم ، بی تو نمانم ، دردت به جانم

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دلم را بردی به که گویم یار
غمم نخوردی ز چه جویم یار
سرو روانم ، آرام جانم ، بی تو نمانم ، دردت به جانم
گر یار من برافکند ، از رخ نقاب رویش
عالم به هم پر می زند در انقلاب مویش
سرو روانم ، آرام جانم ، بی تو نمانم ، دردت به جانم
ما زندۀ عشقیم ،فنا را نشناسیم
شایستۀ دردیم، دوا را نشناسیم
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما زندۀ عشقیم ،فنا را نشناسیم
شایستۀ دردیم، دوا را نشناسیم
مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت
اشک در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد
يادم آيد که دگر از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه کشيدم
نه گسستم، نه رميدم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت
اشک در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد
يادم آيد که دگر از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه کشيدم
نه گسستم، نه رميدم

مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان

 

گلابتون

مدیر بازنشسته
دلم گيرد هر زمان بهانه تو
سرم دارد رو به جاودانه تو
روي دل بود بسوي آشيانه تو
پاي ازسر در ميان تيرگيها
گشايد پر روح من به شور و غوغا
رو كند چو مرغ وحشي روبه خانه تو
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
وگر کمين بگشايد غمی ز گوشه دل
حريم درگه پير مغان پناهت بس
به صدر مصطبه بنشين و ساغر می‌نوش
که اين قدر ز جهان کسب مال و جاهت بس
سروِ بالا ،بلندِ خوش رفتار
دلبرِ نازنینِ گل رخسار
دل ما بردهای به عیاری
از برایِ خدا ،نگاهش دار
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
روزي كه بجنبد نفس باد بهاري
بيني كه گل و سبزه كران تا به كران است

اي كوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي ست درين سينه كه همزاد جهان است
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو شهي و كشور جان تو را
تو مهي و جان جهان تورا
زره كرم چه زيان تو را
كه نظر به حال گدا كني
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ترحمی ،که ز طوفانِ اشک و آه چو ن شمع
در آب و آتشم، از پای تا به سر بی تو
"رهی"
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
آتشِ دوست اگر در دلِ ما خانه نداشت
عمرِ بی حاصلِ ما این همه افسانه نداشت
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يه شب مهتاب ماه مياد تو خواب
منو ميبره كوچه به كو چه
باغ انگوري باغ آلوچه
دره به دره صحرا به صحرا
ان جا كه شبا پشت بيشه ها
يه پري مياد تر سون و لرزون
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار عشوه ئی فرمای تا من طبع را موزون کنم.............:whistle:
من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر
اين متاعم که همي‌بيني و کمتر زينم

بنده آصف عهدم دلم از راه مبر
که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کينم

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا