من رفتم بخوابم اگه اجازه بدین
راه خواهم افتاد
باز از ریشه به برگ، باز از بود به هست
باز از خاموشی تا فریاد
سفر تن را تا خاک تماشا کردی
سفر جان را از خاک به افلاک ببین.......
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدیراه خواهم افتاد
باز از ریشه به برگ، باز از بود به هست
باز از خاموشی تا فریاد
سفر تن را تا خاک تماشا کردی
سفر جان را از خاک به افلاک ببین.......
آورد به اضطرابم اول به وجودنازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم
ديگر اكنون با جوتنان ناز كن، با ما چرا
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یارنوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل،این زودتر می خواستی،حالا چرا؟!
آورد به اضطرابم اول به وجود
جز حیرتم از حیات چیزی نفزود
رفتیم به اکراه و ندانیم چه بود
زین آمدن و ماندن و رفتن مقصود!
بچه ها ادیت کنید دیگه .......همه پستا قاطی شده با هم
اشتباهتون همین جاس....منزل مردم بيگانه چو شد خانه ي چشم ..... آنقدر گريه نمودم كه خرابش كردم
(دوست عزيز اگه از نقل قول استفاده بشه قاطي نمي شن)
دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی
اشتباهتون همین جاس....
الان پست بالایی از نازنین با "ی" تموم شده ....شما با "م" نوشتی....
ادیت کنید لطفا پستای هم زمان رو!
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
ای شب آبستن او باش که نایافتنیستورنه هر مرد در این عرصه هماوردی نیست
سلام نازنین جان....چطوری خانم؟ کم پیدایی؟
در صبح آشنایی شیرینمان توراگفتم که مرد عشق نئی باورت نبوددر این غروب سرد جدایی هنوز هممی خواهمت چو روز نخستین ولی چه سود؟
درمانده ای به ظلمت اندیشه های تلخخواب از تو در گریزو تو از خواب در گریزیاد منت نشسته برابر پریده رنگبا خویشتن به خلوت دل می کنی ستیز!
ياری اندر کس نمی بينم ياران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد دوست داران را چه شد؟
سلام آسمان عزیزم
آره مدتی نا پیدا بودم![]()
هیچ پروانه ندیده است ز نزدیکیِ شمعديرگاهي است كه من در دل اين شام سياه
پشت اين پنجره بيدار و خموش
مانده ام چشم به راه
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مراتو يعني چتري از احساس براي قلب باراني
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |