مشاعرۀ سنّتی

[باران 686]

آن چنان در هوای خاک درش
می رود آب دیده ام که مپرس

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

 

[modir banoo]

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم اید غمی از نو به مبارکبادم


شرمنده تشکرام تموم شده

 

[باران 686]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم اید غمی از نو به مبارکبادم


شرمنده تشکرام تموم شده

مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست


اشکال نداره.واسه دلم دارم شعر مینویسم نه برای تشکر.

 

[modir banoo]

مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست


اشکال نداره.واسه دلم دارم شعر مینویسم نه برای تشکر.

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

 

[باران 686]

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا می فرستمت

سپاس بابت همراهی

 

[modir banoo]

تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا می فرستمت

سپاس بابت همراهی

تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی


ممنون..همچنین تشکر از شما

 

[ali naderi]

در دیاری که همه سخت به هم مظنونند .... تهی از شک و ریا میشوم هرگاه که تنها به تو می اندیشم

 

[ali naderi]

نه چشم گشته ای تو که بی آگهی ز خویش ما را حجاب دیده و دیدار آگهی

شمس

 

[SHM.IT]

نه چشم گشته ای تو که بی آگهی ز خویش ما را حجاب دیده و دیدار آگهی

شمس

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سعدی[/FONT]​

 

[baran 2012]

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار

سعدی​

روز وصال دوستان دل نرود به بوستان

یا به گلی نگه کند یا به جمال نرگسی

 

[mahtab n]

یا در غم ما تمام پیوندیا رشتهٔ عشق بگسل از ما

 

[baran 2012]

یا در غم ما تمام پیوندیا رشتهٔ عشق بگسل از ما

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

 

[modir banoo]

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

ماییم و موج سودا
شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا
خواهی برو جفا کن

 

[baran 2012]

ماییم و موج سودا
شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا
خواهی برو جفا کن

نقش پیری را ز آب و رنگ ها نتوان زدود
​

در زمستان برف رسوا بر سر هر بام بود

شبت خوش خانومی
مجاز شدنت هم بهت تبریک میگم انشا... همیشه موفق باشی

 

[SHM.IT]

نقش پیری را ز آب و رنگ ها نتوان زدود
​

در زمستان برف رسوا بر سر هر بام بود

شبت خوش خانومی
مجاز شدنت هم بهت تبریک میگم انشا... همیشه موفق باشی

در عشق توام نصیحت و پند چه سود
ذهرآب چشیده ام مرا قند چه سود
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دل است پام بر بند چه سو

"مولانا"

 

[mahtab n]

در عشق توام نصیحت و پند چه سود
ذهرآب چشیده ام مرا قند چه سود
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دل است پام بر بند چه سو

"مولانا"

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن

 

[IRANIAN VOCAL]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن

نه در برابر چشمی نه غایب از نظری ........................ نه یاد می کنی از من نه می روی از یاد

 

[mahtab n]

دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدیکه شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد

 

[modir banoo]

دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدیکه شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد

در دیاری که دگر نیست کسی یار کسی
کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی

 

[nafas z]

دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدیکه شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد

دل من از هوس روی تو ای مونس جان.....................خاک راهیست که در پای نسیم افتادست

 

[nafas z]

در دیاری که دگر نیست کسی یار کسیکاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی

یا رب آن شاه وش ماه رخ مهر فروز......................در یکتای که و گوهر یکدانه کیست

 

[modir banoo]

یا رب آن شاه وش ماه رخ مهر فروز......................در یکتای که و گوهر یکدانه کیست

تو که نوشم نئی نیشم چرایی
تو که یارم نئی پیشم چرایی
تو که مرهم نئی بر داغ ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی

 

[baran 2012]

تو که نوشم نئی نیشم چرایی
تو که یارم نئی پیشم چرایی
تو که مرهم نئی بر داغ ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی

یارب تو مرا به نفس طناز مده
باهرچه به جز توست مرا ساز نده
من در تو گریزان شدم از فتنه خویش
من آن توام مرا به من باز مده

 

[modir banoo]

یارب تو مرا به نفس طناز مده
باهرچه به جز توست مرا ساز نده
من در تو گریزان شدم از فتنه خویش
من آن توام مرا به من باز مده

هر آن کس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه
که گرگ از هی هی چوپان نترسد

 

[baran 2012]

هر آن کس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه
که گرگ از هی هی چوپان نترسد

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

 

[modir banoo]

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم دز مذاق افتاده بود

 

[baran 2012]

یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم دز مذاق افتاده بود

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با ک این بازی توان کرد

 

[modir banoo]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با ک این بازی توان کرد

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[baran 2012]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام منه دیوانه زدند

 

[modir banoo]

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام منه دیوانه زدند

در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظر بازی فراق افتاده بود