مشاعرۀ سنّتی

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بین من و تو فاصله هاییست ندیده
در هرقدمش زخم زبانی نشنیده
بنشین و بیندیش هنوز اول راه است
برگشت ندارند نفس های بریده

هر باطل را که رهگذر بر گل ماست
تو پنداری که منزلش در دل ماست

آنجا که نهاد قبلهٔ مقبل ماست
درد ازل و عشق ابد حاصل ماست
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر باطل را که رهگذر بر گل ماست
تو پنداری که منزلش در دل ماست

آنجا که نهاد قبلهٔ مقبل ماست
درد ازل و عشق ابد حاصل ماست

[FONT=&quot]توبه ام را بت مستی،به یکی جام شکست[/FONT]
[FONT=&quot]اولین شیشه نبود اینکه در اسلام شکست[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو شیردلی شکار تو دل باشد
جان دادنم از پی تو مشکل باشد

وصل تو به حیله کی به حاصل باشد
مدبر چه سزای عشق مقبل باشد
[FONT=&quot]دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در آینه بر صورت خود خیره شدم باز[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بند از سر گیسویم آهسته گشودم[/FONT]
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز
بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم
در آینه بر صورت خود خیره شدم باز
بند از سر گیسویم آهسته گشودم

ما ذات نهاده بر صفاتیم همه
موصوف صفت سخرهٔ ذاتیم همه

تا در صفتیم در مماتیم همه
چون رفت صفت عین حیاتیم همه
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز

ما ذات نهاده بر صفاتیم همه
موصوف صفت سخرهٔ ذاتیم همه

تا در صفتیم در مماتیم همه
چون رفت صفت عین حیاتیم همه
هر چه کوته نظرانند بر ایشان پیمای
که حریفان ز مل و من ز تأمل مستم
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر چه کوته نظرانند بر ایشان پیمای
که حریفان ز مل و من ز تأمل مستم

من چون تو نیابم تو چو من یابی صد
پس چون کنمت بگفت هر ناکس زد

کودک نیم این مایه شناسم بخرد
پای از سر و آب از آتش و نیک از بد
 

نیلومانا

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چون تو نیابم تو چو من یابی صد
پس چون کنمت بگفت هر ناکس زد

کودک نیم این مایه شناسم بخرد
پای از سر و آب از آتش و نیک از بد

دلم جز مهر مه رویان طریقی برنمی گیرد
ز هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم جز مهر مه رویان طریقی برنمی گیرد
ز هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد

در خاک بجستمت چو خور یافتمت
بسیار عزیزتر ز زر یافتمت

جایی اگر امروز خبر یافتمت
جان تو که نیک عشوه گر یافتمت
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست
بردار که بیحاصلی از حاصل ماست

[FONT=&quot]تو را ای گل کماکان دوست دارم [/FONT]
[FONT=&quot] به قدر ابر و باران دوست دارم [/FONT]
[FONT=&quot] کجا باشی کجا باشم مهم نیست [/FONT]
[FONT=&quot] تو را تا زنده هستم دوست دارم[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از بی وفایان وفا چشم داشتم
به دنبال نقش سرابم خدایا

[FONT=&quot]از دیده به جای اشک خون می آید[/FONT]
[FONT=&quot]دل خون شده، از دیده برون می آید[/FONT]
[FONT=&quot]دل خون شد از این غصه که از قصه عشق[/FONT]
[FONT=&quot]می دید که آهنگ جنون می آید[/FONT]
 

نیلومانا

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدمی به خوب و بد همیشه عادت می کنه
هر کسی یه جور خداوندو عبادت می کنه

هر دم که در حضور عزیزی بر آوری
دریاب کز حیات جهل حاصل آن دم است

از دیده به جای اشک خون می آید
دل خون شده، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصه که از قصه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید

در سینه سوزانم مستوری ومهجوری
در دیده بیدارم پیدایی وپنهانی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدمی به خوب و بد همیشه عادت می کنه
هر کسی یه جور خداوندو عبادت می کنه

[FONT=&quot]هر کس بد ما به خلق گوید [/FONT]
[FONT=&quot]ما دیده به بد نمی خراشیم[/FONT]
[FONT=&quot]ما نیکی او به خلق گوییم[/FONT]
[FONT=&quot] تا هر دو دروغ گفته باشیم:)[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر دم که در حضور عزیزی بر آوری
دریاب کز حیات جهل حاصل آن دم است



در سینه سوزانم مستوری ومهجوری
در دیده بیدارم پیدایی وپنهانی
[FONT=&quot]یک دست جام باده و یک دست زلف یار[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل اگر از من گریزد وای من

غم اگر از دل گریزد وای دل
[FONT=&quot]لای لای ای پسر كوچک من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ديده بربندی كه شب آمده است[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ديده بربند كه اين ديو سياه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]خون به كف خنده به لب آمده است[/FONT]
 

نیلومانا

عضو جدید
کاربر ممتاز
لای لای ای پسر كوچک من
ديده بربندی كه شب آمده است
ديده بربند كه اين ديو سياه
خون به كف خنده به لب آمده است
تو سخت و دیر به دست آمدی مرا و عجب نیست
نمیکنم اگر ای دوست، سهل و زود ، رهایت
 

نیلومانا

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم کوه صبر است ، آبش مکن ، گرفتار رنج و عذابش مکن

بیا خانه قلب من مال تو ، ولی مرد باش و خرابش مکن
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا