مشاعرۀ سنّتی

noshdaroo

عضو جدید
تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت
حاليا نيرنگ نقشی خوش بر آب انداختی
گوی خوبی بردی از خوبان خلخ شاد باش
جام کيخسرو طلب کافراسياب انداختی
هر کسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت
زان ميان پروانه را در اضطراب انداختی
گنج عشق خود نهادی در دل ويران ما
سايه دولت بر اين کنج خراب انداختی
یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد:gol:
 

at_gh

عضو جدید
دادند دو گوش و يك زبانت يعني
تو دو بشنو ولي يكي بيش نگو(البته مطمئن نيستم:D)
 

at_gh

عضو جدید
از چرخ به هرگونه همي دار اميد
از گردش روزگار ميلرز چو بيد
گفتي كه پس از سياه رنگي نبود
پس موي سياه من چرا گشت سفيد؟
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
از چرخ به هرگونه همي دار اميد
از گردش روزگار ميلرز چو بيد
گفتي كه پس از سياه رنگي نبود
پس موي سياه من چرا گشت سفيد؟


دوش به خواب ديده‌ام روي نديده ی تو را
وز مژه آب داده‌ام باغ نچيده ی تو را

قطره خون تازه‌اي از تو رسيده بر دلم
به که به ديده جا دهم تازه رسيده ی تو را
 

at_gh

عضو جدید
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم:gol:
مرا که از رخ او ماه در شبستان است
کجا بود به فروغ ستاره پروايی
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حيف باشد از او غير او تمنايی
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
 
  • Like
واکنش ها: barg

barg

عضو جدید
کاربر ممتاز
در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نای ما خاموش و اما این زهره ی شیطان هنوز

با همان شور و نوا دارد شبانی می کند:gol::gol::gol:
در جهان هرجا که هست آرایشی
پرتو از روی جهان‌آرای توست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تقصیر عشق بود که خون کرد بی شمار
باید به بی گناهی دل اعتراف کرد


 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دزد شد این شحنه بی نام وننگ


:gol::gol:دزد کی از دزد کند بازخواست:gol::gol:
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را


بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را




 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش

بیان کند که چه بودست ناشکیبا را

بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را


اندر دل بی وفا غم وماتم باد
آن را که وفا نیست زغالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
:biggrin::heart::biggrin:
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
اندر دل بی وفا غم وماتم باد
آن را که وفا نیست زغالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
:biggrin::heart::biggrin:


در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزومد
:gol::)زنهار از این بیابان،وین راه بی نهایت:):gol:
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزومد
:gol::)زنهار از این بیابان،وین راه بی نهایت:):gol:


تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون
نک کش کشانت می برند انا الیه راجعون
تا کی زنی بر خانه‌ها تو قفل با دندانه‌ها
تا چند چینی دانه‌ها دام اجل کردت زبون
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون
نک کش کشانت می برند انا الیه راجعون
تا کی زنی بر خانه‌ها تو قفل با دندانه‌ها
تا چند چینی دانه‌ها دام اجل کردت زبون
نفحات صبح دانی زچه روی دوست دارم؟
که به روی دوست ماند که برافکند نقابی
:gol::biggrin::gol:
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفحات صبح دانی زچه روی دوست دارم؟
که به روی دوست ماند که برافکند نقابی
:gol::biggrin::gol:


ياري كه دلم از بهر او زار شدست
او جاي دگر به غم گرفتار شدست

من در طلب داروي خود چون كوشم؟
چون او كه پزشك ماست خود بيمار شدست :gol:
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
ياري كه دلم از بهر او زار شدست
او جاي دگر به غم گرفتار شدست

من در طلب داروي خود چون كوشم؟
چون او كه پزشك ماست خود بيمار شدست :gol:
تو ز اول سست کردی پایه را
سود،اندک بود اندک مایه را
:gol::biggrin::gol:
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو ز اول سست کردی پایه را
سود،اندک بود اندک مایه را
:gol::biggrin::gol:


او را برنگ و بوی نگویم نظیر نیست
گلبن نظیر اوست ولی دلپذیر نیست

ما را نسیم کوی تو از خاک بر گرفت
خاشاک را به غیر صبا دستگیر نیست
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
او را برنگ و بوی نگویم نظیر نیست
گلبن نظیر اوست ولی دلپذیر نیست

ما را نسیم کوی تو از خاک بر گرفت
خاشاک را به غیر صبا دستگیر نیست
بازم ت؟؟؟!!!...
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن تنگتر گردد کمند
:gol::biggrin::gol:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا