مشاعرۀ سنّتی

[golhayeabi]

هر چند گهی یکی در اید که منم / بانعمت و با سیم وزر اید که منم
تا کارک او چند نظامی گیرد / ناگه اجل از کمین بر اید که منم

 

[golhayeabi]

ای عاشقان ای عاشقان...

ای عاشقان ای عاشقان...

بلبل از عشق گلستا ن چه کند در قفس است
هر چه او نالد و نالیدن او بی ثمر است

 

[golhayeabi]

در نقطه ی بی کسی باز هم کسی هست...

در نقطه ی بی کسی باز هم کسی هست...

ای روی تو ماه عالم آرای همه

وصل تو شب و روز تمنای همه

گر با دگران به زمنی وای به من

گربا همه کس همچو منی وای همه

 

[gh_engineer]

ای روی تو ماه عالم آرای همه

وصل تو شب و روز تمنای همه

گر با دگران به زمنی وای به من

گربا همه کس همچو منی وای همه

هر که خصم اندر او کمند انداخت
به مراد ویش بباید ساخت

 

[naghmeirani]

تو در کنار فراتی، ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال ​

 

[icttci]

دل كه آشفته روي تو نباشد دل نيست،
آنكه ديوانه خال تو نشد عاقل نيست

 

[naghmeirani]

دل كه آشفته روي تو نباشد دل نيست،
آنكه ديوانه خال تو نشد عاقل نيست

دوستِ عزیز:باید با "ل"جواب میدادیدنه "د"!

 

[nooshafarin]

تو در کنار فراتی، ندانی این معنی


به راه بادیه دانند قدر آب زلال​

لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش

 

[icttci]

لحظه اي مكث،آرزويم اين است
نرود لبخند از عمق وجودت هرگز

 

[icttci]

لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش

شميم عطر نبوت چو در حرا پيچيد ندا ز عرش بر آمد كه ناخدا اينجاست
دور شده ولي بازم عيدتون مبارك

 

[يامين]

تو از عشیره اشکی ، من از قبیله آهم
تو از طوایف باران ، من از تبار گیاهم


تو آبشار بلوری، تو آفتاب حضوری
طلوع روشن نوری در آسمان پگاهم

 

[golhayeabi]

مرا عهدیست باجانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کوی خویش را چون خویشتن دارم

 

[Mitra_Galaxy]

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه بجایی دارد

 

[magsod]

در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم
عاشق نمي‌شوي که ببيني چه مي‌کشم

 

[mob]

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چون بشد با دلبر و با یار وفا دار چه کرد

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

 

[محـسن ز]

دردا و حسرتا که عنانم زدست رفت
دستم نمیرسد که بگیرم عنان دوست

 

[magsod]

تو گوهر سرشکي و دردانه‌ي صفا
مژگان فشانمت که به دامن نشانمت

 

[محـسن ز]

تر سا کشد به سینه صلیب نیاز و من
بر لوح روح نقش رضای تو می کشم

 

[Mitra_Galaxy]

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
سنایی

 

[magsod]

يار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدي مادر و من با همه پيري پسرم

 

[محـسن ز]

ما وقار کوه را گاه به کاهی دیده ایم
ما ورا آنچه میبینید گاهی دیده ایم

 

[magsod]

مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو يکي بپرس از اين غم که به من چه کار دارد

 

[Mitra_Galaxy]

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گروی باده و دفتر جایی

 

[محـسن ز]

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر امد دوستداران را چه شد

 

[Data_art]

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر امد دوستداران را چه شد

دستی به روی شانه ات،
‫دست دیگری گرم میان یکی دست،
‫آن دست دیگر, قفلی به کمرگاه قفل
‫سرها به موازات هم،
‫نگاه در نگاه

 

[يامين]

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

 

[icttci]

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم نخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

 

[nooshafarin]

يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم نخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

روزی که بیامدی ز مادر عریان
بودند همه خندان و تو بودی گریان
کاری بکن ای دوست که وقت رفتن
باشند همه گریان و تو باشی خندان

 

[golhayeabi]

حافظ

حافظ

تو مو میبینی و من پیچش مو / تو ابرو من اشارت های ابرو

 

[بارانی]

وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی