یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
در وصف نیاید که چه شیرین دهن است آن
این است که دور از لب و دندان من است آن
![]()
دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزدنگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مساله آموز صد مدرس شد
دوش گیسوی تو را ریخته دیدم بر دوش
خاطر آشفته ام امشب ز پریشانی دوش
استاد شهریار
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
اول اي جان دفع شرّ موش كن
وانگاهان در جمع گندم جوش كن
نکویی گر چه با ناکس نشاید
برای مصلحت گه گه بباید
سگ درنده چون دندان کند تیز
تو در حال استخوانی پیش او ریز
زرّو نقره گر نبودندي نهان
پرورش كي يافتندي زيركان؟
نظر کن درین موی باریک سر
که باریک بینند اهل نظر
چو تنهاست از رشته ای کمتر است
چو پر شد ز زنجیر محکمتر است
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |