مشاعرۀ سنّتی

russell

مدیر بازنشسته
به به عزیز دلم :gol:

دعوت‌ به‌ نو شدن‌ را ،
در امروز پیدا کن‌!
پیش‌ رو را ببن و
رها کن‌ گُذشته‌ات‌ را!
در میانه‌ی‌ زنده‌گی‌
انجماد یعنی‌ مُردن‌!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ترا بر افسر شاهان نشانند
مرا هرگز نپرسند و ندانند


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]​
 

massom11111

عضو جدید
کاربر ممتاز
به به راسل جونم دیدم نورهایی به چشمم میخوره

تو را چو من بدل خرد مهر و پیوندیست
مرا بسان تو در تن رگ و پی است و ورید
صفای صحبت و آئین یکدلی باید
چه بیم گر که قدیم است عهد یا که جدید
 

russell

مدیر بازنشسته
دیرزمانی‌ست‌ که‌ مانده‌ام‌!
با وسوسه‌ی‌ سکون‌ُ نشستن‌ کنار آمده‌ام‌!
جرأت‌ می‌کنم‌ برای‌ وداع‌!
ترک‌ می‌کنم‌ تمام‌ِ آشنایی‌ها را!
هر نام‌ُ هر منظره‌ ،
در قلبم‌ زنده‌ می‌ماند!
رّدی‌ از خود باقی‌ می‌گُذارد!
از هر کدام‌، نقشی‌ بر گرفته‌ام‌!
می‌خواهم‌ در جاده‌ بمانم‌ُ
ستاره‌ی‌ خویش‌ را پی‌ بگیرم‌،
در شروعی‌ تازه‌...

زنده‌گی‌، رهایی‌ست‌!


مارگوت بیکل
 

shanli

مدیر بازنشسته
تا آتش و آب عشق بشناخته‌ام
در آتش دل چو آب بگداخته‌ام
مانند رباب دل بپرداخته‌ام
تا زخمه‌ی زخم عشق خوش ساخته‌ام
 

massom11111

عضو جدید
کاربر ممتاز
راسلی عالی بود .;)
تو همچون نقطه درمانی در این کار
که چون میگردد این فیروزه پرگار
نه تنها بر تو زد گردون شبیخون
مرا نیز از دل و دامن چکد خون

اوا شانلی سرعتت زیاد شده ها ..:w12:
مرا گویند مشکلهای عشق از صبر بگشاید
مرا صبری اگر میبود نمیشد کار من مشگل
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دیرزمانی‌ست‌ که‌ مانده‌ام‌!
با وسوسه‌ی‌ سکون‌ُ نشستن‌ کنار آمده‌ام‌!
جرأت‌ می‌کنم‌ برای‌ وداع‌!
ترک‌ می‌کنم‌ تمام‌ِ آشنایی‌ها را!
هر نام‌ُ هر منظره‌ ،
در قلبم‌ زنده‌ می‌ماند!
رّدی‌ از خود باقی‌ می‌گُذارد!
از هر کدام‌، نقشی‌ بر گرفته‌ام‌!
می‌خواهم‌ در جاده‌ بمانم‌ُ
ستاره‌ی‌ خویش‌ را پی‌ بگیرم‌،
در شروعی‌ تازه‌...

زنده‌گی‌، رهایی‌ست‌!

مارگوت بیکل

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ترسيدن هر كه هست، از چشم بد است .... بيچاره من، از چشم نكو مي ترسم[/FONT]​
 

russell

مدیر بازنشسته
مرسی

نقّاشی‌ پاییز،
برداشت‌ُ فنا شُدن‌،
هر چیزی‌ را زمانی‌ هست‌!

در تحول‌ِ شُدن‌،
هیچ‌ چیز از آن‌گونه‌ که‌ بود باقی‌ نمی‌ماند!
زنده‌گی‌ یعنی‌ تحول‌!

دست بیکل درد نکنه :redface:
 

massom11111

عضو جدید
کاربر ممتاز
این نغمه خانوم هر شعریو که دوست داره مشاعره میکنه ..


لحظه ای خوش بوده ام و رفته ام
انکه عمر جاودانی داشت کیست
من اگر یک روزه تو صد ساله ای
رفتنی هستیم گر یک یا دویست
 

russell

مدیر بازنشسته
تا زمانی که خودم
قادر باشم مقصدم را شناسائی کنم
تو ، دوست من
بمان در کنارم
تا من فردا
تنها به راه خود بروم
بمان در کنارم
و من
پس فردا تو را همراهی خوهم کرد
 

shanli

مدیر بازنشسته
ما رخت وجود بر عدم بربندیم
بر هستی نیست مزور خندیم
بازی بازی طنابها بگسستیم
تا خیمه‌ی صبر از فلک برکندیم


من به نغمه گفتم ولی متاسفانه انگار نه انگار!:redface:

 

massom11111

عضو جدید
کاربر ممتاز
مترس از جانفشانی گر طریق عشق میپویی
چو اسماعیل باید سر نهادن روز قربانی
بزار راحت باشه شانلی جونم
 

Reihane11

عضو جدید
دلم آتشگهی ست دیرینه پابرجا
و عشقت شعله ای سرکش در این آتش
که تا عشقت درون سینه ام باقی ست
دلم از سوز عشقت تا ابد زنده ست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دلم آتشگهی ست دیرینه پابرجا
و عشقت شعله ای سرکش در این آتش
که تا عشقت درون سینه ام باقی ست
دلم از سوز عشقت تا ابد زنده ست



[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تــو كه تـرجمـان صبحــي، به تـرنم و تــرانه .... لــب زخـــم ديــده بگشا، صـف انتظار بشكن[/FONT]​
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هرکسی آن دردو عاقبت کار که کشت

حضرت حافظ



[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در سر کار خرابات کنند ایمان را[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]​
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا