مشاعرۀ سنّتی

Mahdi JooN

عضو جدید
من ظلمت و تباهي جاويدم
تو آفتاب روشن اميدي
برجانم، اي فروغ سعادتبخش
دير است اين زمان، كه تو تابيدي
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی دردو یکی درمان پسندد
یکی وصل ویکی هجران پسندد
من از درمان ودرد و وصل وهجران
پسندم انچه را جانان پسندد
 

Mahdi JooN

عضو جدید
ياد آنشب كه ترا ديدم و گفت
دل من با دلت افسانه عشق
چشم من ديد در آن چشم سياه
نگهي تشنه و ديوانه عشق

ياد آن بوسه كه هنگام وداع
بر لبم شعله حسرت افروخت
ياد آن خنده بيرنگ و خموش
كه سراپاي وجودم را سوخت
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو با خدای خود انداز کارو دل خوش دار
که رحم اگر مدعی نکند , خدا بکند
 

Mahdi JooN

عضو جدید
دسته ای گل از نگاه ِ آفتاب
یک ردا برای شانه های مهربان تو!
در شبان ِ سرد
چارُقی برای گامهای پُر توان تو
در هجوم درد
من همان بلال ِ الکنم ، در تلفظ ِ تو ناتوان
وای از این عتاب
آه...َ


ممنون از targol به خاطر راهنماييش :w27:
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهش مهدی جان
همه هست ارزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به ارزویی
 

Mahdi JooN

عضو جدید
يكشب ز حلقه اي كه بدر كوبند
در كنج سينه قلب تو مي لرزد
چون در گشوده شد، تن من بي تاب
در بازوان گرم تو مي لغزد

يكشب لبان تشنه من با شوق
در آتش لبان تو مي سوزد
چشمان من اميد نگاهش را
بر گردش نگاه تو مي دوزد
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستی را که به عمری فراچنگ ارند
نشاید که به یک دم بی ازارند
امیدوارم درست نوشته باشم
 

Mahdi JooN

عضو جدید
دختر كنار پنجره تنها نشست و گفت
اي دختر بهار حسد مي برم به تو
عطر و گل و ترانه و سرمستي ترا
با هر چه طالبي بخدا مي خرم ز تو

خورشيد خنده كرد و ز امواج خنده اش
بر چهر روز روشني دلكشي دويد
موجي سبك خزيد و نسيمي به گوش او
رازي سرود و موج به نرمي از او رميد

خورشيد تشنه كام در آنسوي آسمان
گوئي ميان مجمري از خون نشسته بود
مي رفت روز و خيره در انديشه ئي غريب
دختر كنار پنجره محزون نشسته بود



آخه بيچاره دختره... :cry::cry:

 

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهدی جان اون دختره من نبودم؟!
دردی است در این دل که هویدا نتوان کرد
سری است در این سینه که پیدا نتوان کرد
 

behnam-t

عضو جدید
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت
حافظ ار مست بود جای ملامت باشد
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
 

behnam-t

عضو جدید
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

مهدی جان جمله ات اندازه شعر ارزش داشت من از اون ادامه دادم
 

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست دارمش
مثل دانه ای که نور را
مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج را
یا پرنده ای که اوج را
 

Mahdi JooN

عضو جدید
اي ستاره ها كه بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته ايد
اي ستاره ها كه از وراي ابرها
بر جهان ما نظاره گر نشسته ايد

اي ستاره ها چه شد كه در نگاه من
ديگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟
اي ستاره ها چه شد كه بر لبان او
آخر آن نواي گرم عاشقانه مرد؟
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم
 

behnam-t

عضو جدید
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
 
  • Like
واکنش ها: vahm

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
 

behnam-t

عضو جدید
مقام عیش میسر نمی​شود بی​رنج
بلی به حکم بلا بسته​اند عهد الست
دوستان عجله نکنید قاطی نشه فدای همتون
 

Mahdi JooN

عضو جدید
با عرض پوزش از behnam


ترا مي خواهم و دانم كه هرگز
به كام دل در آغوشت نگيرم
توئي آن آسمان صاف و روشن
من اين كنج قفس، مرغي اسيرم
 

behnam-t

عضو جدید
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

ما کوچکیم
 
آخرین ویرایش:
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا