مشاعرۀ سنّتی

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تو را دارم ای گل جهان با من است
تو تا با منی جان جان با من است
چو می تابد از دور پیشانی ات
کران تا کران آسمان با من است

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خواهش میکنم : )

تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد نفس
نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را

آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است
دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد
آه،یک روز همین،آه تو را می گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد!
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
در کـارگـه کـوزه گـری بــودم دوش

دیـدم دو هزار کـوزه گـويا و خـموش
هــر يک به زبان حــال با مـن گفتند
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه


[FONT=&quot]هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.[/FONT]
[FONT=&quot]كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست![/FONT]
[FONT=&quot]تو آرزوی بلندی و، دست من كوتاه[/FONT]
[FONT=&quot]تو دوردست امیدی و پای من خسته ست.[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تو را در آیینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است
دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد
آه،یک روز همین،آه تو را می گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد!

دارد به جانم لرز می افتد ، رفیق ؛ انگار پاییزم
دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست
تو هستی در دلم اما ! کنارم نیستی جانا
تو مثل رازِ شعری ، این میانه سخت پنهانی
پریشانی ، پریشان تر ز ابیاتِ پریشانم
نمی دانم که می مانی کنارم یا نمی مانی!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو هستی در دلم اما ! کنارم نیستی جانا
تو مثل رازِ شعری ، این میانه سخت پنهانی
پریشانی ، پریشان تر ز ابیاتِ پریشانم
نمی دانم که می مانی کنارم یا نمی مانی!
[FONT=&quot]یک دست جام باده و یک دست زلف یار[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست[/FONT]
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود
...
دلم آهی کشد گاهی تو میدانی و می فهمی
به ظاهر نیستی ! اما میان ، سینه مهمانی
تو نوری ، در دلم شوری ، گلستانی و بارانی
و چشمانِ تو می بارند ، شعرم را که می خوانی
...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

[FONT=&quot]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

[/FONT]
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مکن زغصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید

[FONT=&quot]دهانت را می بویند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]مبادا که گفته باشی دوستت می دارم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دلت را می بویند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]روزگار غریبی است نازنین[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]شاملو[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
بادوستان مروت با دشمنان مدارا


 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
بادوستان مروت با دشمنان مدارا



:surprised:
:|
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است

[FONT=&quot]تا دیده ام تو را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خاموش بوده ای[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]در ذهن همگان[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بیگانه بوده ای[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]فراموش بوده ای[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
میان وصل و هجر و درد و درمان
پسندم آنچه را جانان پسندد
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
میان وصل و هجر و درد و درمان
پسندم آنچه را جانان پسندد



دارد به جانم لرز می افتد رفیق انگار پاییزم
دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا