چاو شین
اخراجی موقت
تا کي غم آن خورم که دارم يا نهداد ميخواهم خدايا دادخواهي ساده نيست
عاشقي در اوج بايد کار هر افتاده نيست
ميزند ساق دلم را حزن کمبود شراب
داد من جز دست ساقي و کباب و باده نيست
بزم ما را ساقيا روشن کن امشب تا سحر
آنکه در بندت نباشد اي خدا آزاده نيست
ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ* * * * * * ** * * * * *ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ![]()
وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه
