مشاعرۀ سنّتی

[sorena-2500]

روم به جای دگر دل دهم به یار دگر
هوای یار دگر دارم و دیار دگر

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

موج های بی قرار و گوش ماهی ها که هیچ
عشق گهگاهی نهنگی را به ساحل می کشد

 

[sorena-2500]

موج های بی قرار و گوش ماهی ها که هیچ
عشق گهگاهی نهنگی را به ساحل می کشد

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ورتو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم

 

[sorena-2500]

آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ورتو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم

ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند​

از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم​

​

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند​

از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم​

​

من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان
که من این راز توان دیدن و گفتن نتوان

 

[sorena-2500]

من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان
که من این راز توان دیدن و گفتن نتوان

ندانم که گفت این حکایت به من
که بوده ست فرماندهی در یمن

ز نام آوران گوی دولت ربود
که در گنج بخشی نظیرش نبود

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

ندانم که گفت این حکایت به من
که بوده ست فرماندهی در یمن

ز نام آوران گوی دولت ربود
که در گنج بخشی نظیرش نبود

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

 

[sorena-2500]

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

در دیده به جای سرمه سوزن دیدن
برق آمده و آتش زده خرمن دیدن

در قید فرنگ غل به گردن دیدن
به زانکه به جای دوست، دشمن دیدن​

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

در دیده به جای سرمه سوزن دیدن
برق آمده و آتش زده خرمن دیدن

در قید فرنگ غل به گردن دیدن
به زانکه به جای دوست، دشمن دیدن​

ناگهان آمد و زد ، آمد و کشت، آمد و برد
او فقط آمده بود از دل ما رد بشود

 

[sorena-2500]

ناگهان آمد و زد ، آمد و کشت، آمد و برد
او فقط آمده بود از دل ما رد بشود

در دیده بجای خواب آب است مرا
زیرا که به دیدنت شتاب است مرا

گویند بخواب تا به خوابش بینی
ای بیخبران چه جای خوابست مرا

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

در دیده بجای خواب آب است مرا
زیرا که به دیدنت شتاب است مرا

گویند بخواب تا به خوابش بینی
ای بیخبران چه جای خوابست مرا

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

 

[sorena-2500]

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
هم راز عشق و هم نفس جام باده ایم

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
هم راز عشق و هم نفس جام باده ایم

من که ملول گشتمی ازنفس فرشتگان
قال و مقال عالمی میکشم از برای تو

 

[sorena-2500]

من که ملول گشتمی ازنفس فرشتگان
قال و مقال عالمی میکشم از برای تو

وصل تو کجا و من مهجور کجا
دردانه کجا حوصله ی مور کجا

هر چند ز سوختن ندارم باکی
پروانه کجا و آتش طور کجا

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

وصل تو کجا و من مهجور کجا
دردانه کجا حوصله ی مور کجا

هر چند ز سوختن ندارم باکی
پروانه کجا و آتش طور کجا

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

 

[sorena-2500]

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

یارب غم آنچه غیر تو در دل ماست
بردار که بی‌حاصلی از حاصل ماست

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

یارب غم آنچه غیر تو در دل ماست
بردار که بی‌حاصلی از حاصل ماست

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دل گشای تو

 

[sorena-2500]

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دل گشای تو

وه وه که قیامت است این قامت راست
با سرو نباشد این لطافت که تراست

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

وه وه که قیامت است این قامت راست
با سرو نباشد این لطافت که تراست

تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد شد
بنده من شو و بر خور ز همه سیم تنان

 

[sorena-2500]

تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد شد
بنده من شو و بر خور ز همه سیم تنان

نه سرو توان گفتن و نه خورشید و نه ماه
آه از تو که در وصف نمی آیی آه

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

نه سرو توان گفتن و نه خورشید و نه ماه
آه از تو که در وصف نمی آیی آه

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی

 

[sorena-2500]

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی

یا روی به کنج خلوت آور شب و روز
یا آتش عشق برکن و خانه بسوز

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

یا روی به کنج خلوت آور شب و روز
یا آتش عشق برکن و خانه بسوز

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی
چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی

 

[sorena-2500]

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی
چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

درود بر همه ی آنهایی که قدردان شعر فارسی هستند و اون رو میخونند و به اون عمل میکنند ... شب همگی خوش

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

درود بر همه ی آنهایی که قدردان شعر فارسی هستند و اون رو میخونند و به اون عمل میکنند ... شب همگی خوش

شوق دیدار تولبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم

شبتون خوش

 

[IRANIAN VOCAL]

شوق دیدار تولبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم

شبتون خوش

مرا خود با تو سری در میان هست .............................. وگرنه روی زیبا در جهان هست

 

[sorena-2500]

مرا خود با تو سری در میان هست .............................. وگرنه روی زیبا در جهان هست

تو بدري و خورشيد تو را بنده شده‌ست
تا بنده تو شده‌ست تابنده شده‌ست

 

[nina_taknam]

تو بدري و خورشيد تو را بنده شده‌ست
تا بنده تو شده‌ست تابنده شده‌ست

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش

 

[sorena-2500]

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش

شب است و سكوت است و ماه است و من
فغان و غم اشك و آه است و من

شب و خلوت و بغض نشكفته‌ام
شب و مثنوي‌هاي ناگفته‌ام