مشاعرۀ سنّتی

[sorena-2500]

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخاست مشکل نشیند

دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی

یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

 

[whorme]

دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی

یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

یا رب چو برآرندۀ حاجات توئی / هم قاضی و کافی مهمّات توئی
من سرِّ دل خویش بتو کِی گویم / چون عالم اسرار خفیات توئی

 

[رجایی اشکان]

یا رب چو برآرندۀ حاجات توئی / هم قاضی و کافی مهمّات توئی
من سرِّ دل خویش بتو کِی گویم / چون عالم اسرار خفیات توئی

[FONT=&quot]یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم [/FONT]
[FONT=&quot] گویی که گل از چشمه مهتاب گرفتم[/FONT]

 

[whorme]

یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم
گویی که گل از چشمه مهتاب گرفتم

مرو بخانۀ ارباب بی مروّت دهر / که گنج عافیتت درسرای خویشتن است

 

[mehdi.chem]

مرو بخانۀ ارباب بی مروّت دهر / که گنج عافیتت درسرای خویشتن است

تلاش بوسه نداريم چـون هـوس ناكان
نگاه ما به نگاهی ز دور، خرسند است

 

[sorena-2500]

تلاش بوسه نداريم چـون هـوس ناكان
نگاه ما به نگاهی ز دور، خرسند است

تقصیر ز دل بود و گناه از دیده

آه از دل و صد هزار آه از دیده​

​

 

[whorme]

تقصیر ز دل بود و گناه از دیده

آه از دل و صد هزار آه از دیده​

​

هر یک چندی یکی برآید که منم / با نعمت و با سیم و زر آید که منم

چون کارک او نظـــام گیـرد روزی / ناگه اجــل از کمیــن برآید که منـم

 

[رجایی اشکان]

هر یک چندی یکی برآید که منم / با نعمت و با سیم و زر آید که منم

چون کارک او نظـــام گیـرد روزی / ناگه اجــل از کمیــن برآید که منـم

[FONT=&quot]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

[/FONT]

 

[whorme]

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

از بسکه چشم مست درین شهر دیده ام / حقا که مِی نمیخورم اکنون و سرخوشم

 

[essyh2003]

از بسکه چشم مست درین شهر دیده ام / حقا که مِی نمیخورم اکنون و سرخوشم

ما دلشدگان خسرو شيرين پناهيم
ما كشته آن مهرخ خورشيد كلاهيم

 

[whorme]

ما دلشدگان خسرو شيرين پناهيم
ما كشته آن مهرخ خورشيد كلاهيم

مست بگذشتی واز خلوتیــان ملکوت / بتماشای تـو آشـوب قیـامـت بـرخـاسـت

 

[vinca]

مست بگذشتی واز خلوتیــان ملکوت / بتماشای تـو آشـوب قیـامـت بـرخـاسـت

ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت
شکر خدا که آه سحر چاره ساز گشت

 

[baran72]

ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت
شکر خدا که آه سحر چاره ساز گشت

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

دست از طلب ندارم تا کام دل براید
یا تن رسدبه جانان یا جان ز تن دراید

 

[sorena-2500]

دست از طلب ندارم تا کام دل براید
یا تن رسدبه جانان یا جان ز تن دراید

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

 

[najme74]

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

اگر جهان همه کام است و دشمن اندر پی>>><<<به دوستی که جهان جای کامرانی نیست

 

[sorena-2500]

اگر جهان همه کام است و دشمن اندر پی>>><<<به دوستی که جهان جای کامرانی نیست

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

 

[najme74]

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

تو به دل هستی و این قوم به گِل میجویند>>><<<تو به جان هستی واین جمع جهان گردان اند

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

تو به دل هستی و این قوم به گِل میجویند>>><<<تو به جان هستی واین جمع جهان گردان اند

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
ز چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

 

[najme74]

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
ز چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم>>><<<تو می روی به سلامت سلام ما برسانی

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم>>><<<تو می روی به سلامت سلام ما برسانی

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

 

[najme74]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

منت خدای را که به جود امام حق>>><<<بشناختم به حق ،یقین و حقیقتش

 

[\/ \/\/ | F /\ T]

منت خدای را که به جود امام حق>>><<<بشناختم به حق ،یقین و حقیقتش

شبی بر نشست از فلک برگذشت
به تمکین و جاه از ملک درگذشت

 

[najme74]

شبی بر نشست از فلک برگذشت
به تمکین و جاه از ملک درگذشت

تمیز نیک وبد روزگار،کار تو نیست>>><<<چو چشم آینه،در خوب وزشت،حیران باش

 

[رجایی اشکان]

تمیز نیک وبد روزگار،کار تو نیست>>><<<چو چشم آینه،در خوب وزشت،حیران باش

شبی نالم شبی دلگیر نالم
ز جور یار و زخم تیر نالم

 

[najme74]

شبی نالم شبی دلگیر نالم
ز جور یار و زخم تیر نالم

مرا نصیب غم آمد به شادی همه عالم>>><<<چرا که از همه عالم،محبت تو گزیدم

 

[رجایی اشکان]

مرا نصیب غم آمد به شادی همه عالم>>><<<چرا که از همه عالم،محبت تو گزیدم

[FONT=&quot]من خیره به آینه و او گوش به من داشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را[/FONT][FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT][/FONT]

 

[mehdi.chem]

مرا نصیب غم آمد به شادی همه عالم>>><<<چرا که از همه عالم،محبت تو گزیدم

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

 

[mehdi.chem]

من خیره به آینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را
بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش
ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را

از دوســـــــت به یادگــــار دردی دارم
که ان درد به صد هزار درمان ندهم​

 

[najme74]

من خیره به آینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را
بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش
ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را

از دست غیبت تو شکایت نمیکن>>><<<تا نیست غیبتی نبود لذت حضور