مشاعرۀ سنّتی

baran92

عضو جدید

دنیا دیدی و هر چه دیدی هیچ است
و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است
سر تاسر آفاق دویدی هیچ است
و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است


تو قله خیالی و تسخیر تو محال
بخت منی که خوابی و نعبیر تو محال

ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی
شرح تو غیز ممکن و تفسیر تو محال
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو قله خیالی و تسخیر تو محال
بخت منی که خوابی و نعبیر تو محال

ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی
شرح تو غیز ممکن و تفسیر تو محال


لب بر لب کوزه بردم از غایتِ آز
تا زاو طلبم واسطه عمر دراز
چون لب به لبم نهاد بر گفت به راز
می نوش که وا جهان نمی آئی باز
 

reza1107

کاربر فعال مهندسی عمران ,

لب بر لب کوزه بردم از غایتِ آز
تا زاو طلبم واسطه عمر دراز
چون لب به لبم نهاد بر گفت به راز
می نوش که وا جهان نمی آئی باز

زندگی هنگامه فریاد هاست ... سرگذشت درگذشت یادهاست.
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی هنگامه فریاد هاست ... سرگذشت درگذشت یادهاست.


تا خاک مرا به قالب آمیخته اند
بس فتنه که از خاک برانگیخته اند
من بهتر از این نمیتوانم بودن
که از بوته مرا چنین برون ریخته اند
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تا خاک مرا به قالب آمیخته اند
بس فتنه که از خاک برانگیخته اند
من بهتر از این نمیتوانم بودن
که از بوته مرا چنین برون ریخته اند
دستی به جام باده و دستی به زلف یار
پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم؟
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دستی به جام باده و دستی به زلف یار
پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم؟

می خور که فلک بهر هلاک من و تو
قصدی دارد به جان پاک من و تو
بر سبزه نشین و میِ روشن مینوش
که این سبزه بسی دمد ز خاک من و تو
 

najme74

عضو جدید

می خور که فلک بهر هلاک من و تو
قصدی دارد به جان پاک من و تو
بر سبزه نشین و میِ روشن مینوش
که این سبزه بسی دمد ز خاک من و تو
وفای شمع را نازم که بعد از سوختن هر دم>>><<<به سر،خاکستری در ماتم پروانه میریزد
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وفای شمع را نازم که بعد از سوختن هر دم>>><<<به سر،خاکستری در ماتم پروانه میریزد

در دایره سپهر نا پیدا غَور
جامی است که جمله را چشانند به دَور
نوبت چو به دَورِ تو رسد آه مکن
می نوش کنون که وقت دَور است به فَور
 

najme74

عضو جدید
در دایره سپهر نا پیدا غَور
جامی است که جمله را چشانند به دَور
نوبت چو به دَورِ تو رسد آه مکن
می نوش کنون که وقت دَور است به فَور
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس>>><<<گوئی ولی شناسان رفتند از این ولایت
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

الان این شعر بود؟! :|


مرنجان دلم را كه این مرغ وحشی
ز بامی كه برخاست، مشكل نشیند



در هر دشتی که لاله زاری بوده است
از سرخیِ خون شهریاری بوده است
هر شاخ بنفشه که از زمین میروید
خالی است که بر رخ نگاری بوده است
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

الان این شعر بود؟! :|


مرنجان دلم را كه این مرغ وحشی // ز بامی كه برخاست، مشكل نشیند

نبود؟!:ا

در هر دشتی که لاله زاری بوده است
از سرخیِ خون شهریاری بوده است
هر شاخ بنفشه که از زمین میروید
خالی است که بر رخ نگاری بوده است

تا بوده،بوده یک تنه مشکل تراش،قفل
تا بوده،بوده یک سره مشکل گشا ٬ کلید
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا