مشاعرۀ سنّتی

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت/ از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت/ این هر سه مرا نقد و تو را نسیه بهشت
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت/ از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت/ این هر سه مرا نقد و تو را نسیه بهشت
ترا که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان دار
ی
 

فانوس خیس

عضو جدید
کاربر ممتاز

هر که شد خاک نشين، برگ و بري پيدا کرد
سبز شد دانه، چو با خاک سري پيدا کر
د

در سایه ی این سقف ترک خورده نشستیم

بی حوصله و خسته و افسرده نشستیم


خاموش چو فانوس که در خویش خمیده است

پیچیده به خود با تن تا خورده نشستیم
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
در سایه ی این سقف ترک خورده نشستیم

بی حوصله و خسته و افسرده نشستیم


خاموش چو فانوس که در خویش خمیده است

پیچیده به خود با تن تا خورده نشستیم
مهتاب به نور دامن شب بشکافت / می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت

خوش باش و میندیش که مهتاب بسی / اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
 

zahra.1992

عضو جدید
مهتاب به نور دامن شب بشکافت / می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت

خوش باش و میندیش که مهتاب بسی / اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت

تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است............ ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است............ ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد/ چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

گر چشمه زمزمی و گر آب حیات / آخر به دل خاک فرو خواهی شد
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد/ چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

گر چشمه زمزمی و گر آب حیات / آخر به دل خاک فرو خواهی شد

در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باش
م
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز

در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باش
م
من می نه ز بهر تنگدستی نخورم / یا از غم رسوایی و مستی نخورم

من می ز برای خوشدلی میخوردم / اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
آسمان بار امانت نتوانست کشید ...... قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند...
در خواب بدم مرا خردمندی گفت / کاز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چه کنی که با اجل باشد جفت؟ / می خور که به زیر خاک می‌باید خفت
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
تا کی به تمنای وصال تو یگانه.....اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
هر ذره که در خاک زمینی بوده است / پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
گرد از رخ نازنین به آزرم فشان /کانهم رخ خوب نازنینی بوده است
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر ذره که در خاک زمینی بوده است / پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
گرد از رخ نازنین به آزرم فشان /کانهم رخ خوب نازنینی بوده است

تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بی آنكه وعده باشد در انتظار بوده
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

دلم گرفته ولی دلبر اعتنا نکند .............. خدا دلی به دل سنگ آشنا نکند

شعر از خودم(الآن فی البداهه سرودم)

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن // در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا