مشاعرۀ سنّتی

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در نمازم خم ابرویِ تو در یاد آمد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوۀ شهر آشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوۀ شهر آشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]درون پیرهن داری تنی از آرزو خوشتر

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چرا پنهان کنی ای جان ؟ بهشت آرزوهایی
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گهی با من هم آغوشی ٬ گهی از ما گریزانی

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بدین افسونگری ٬ در خاطرم چون نقش رویایی[/FONT]
[/FONT][/FONT]
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا کی به تمنای وصال تو یگانه / اشکم شود ار هر مژه چون سیل روانه
 

zahra.1992

عضو جدید

majid.rk

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
 

majid.rk

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت
عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت

ممنون از همراهیتون
شب خوبی داشته باشین:gol:
تو را من چشم در راهم ....
شبا هنگام که میگیرن تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
good night
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا