مشاعرۀ سنّتی

عطار

عضو جدید
کاربر ممتاز
با اجازه صاحابش :دی

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

 

"Coral"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با اجازه صاحابش :دی

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر د
م
مـذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک جهان دگری ساختن اسـ
ت
:gol:
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است/یک منزل از آن،بادیه عشق مجاز است
در عشق اگر بادیه ای چند کنی طی/بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است


منتظران بدانند

اگر قرار است با آمدن آفتاب بیدار شویم
نمازمان قضاست
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم
توی ای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم

 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم
توی ای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم

می‌تراود مهتاب می‌درخشد شبتاب،
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفته چند
خواب در چشم ترم می‌شکند
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
وای آنروزی که قاضیمان خدا بو/سر پل صراطم ماجرا بو
به نوبت بگذرند پیر و جوانان/وای از آن دم که نوبت زان ما بو
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وای آنروزی که قاضیمان خدا بو/سر پل صراطم ماجرا بو
به نوبت بگذرند پیر و جوانان/وای از آن دم که نوبت زان ما بو
ویرانه نه آنست ک جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که بار هر نگه تو
صدبار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
تا در ره عشق آشنای تو شدم/با صد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلی وش من به حال زارم بنگر/مجنون زمانه از برای تو شدم
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
من به ديوانگی از عشق تو افسانه شدم

عشق گفتي و من از عشق تو ديوانه شدم
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت/دیوانه عشق تو سر از پا نشناخت
هر کس به تو ره یافت ز خود گم گردید/آنکس که تو را شناخت خود را نشناخت
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت/دیوانه عشق تو سر از پا نشناخت
هر کس به تو ره یافت ز خود گم گردید/آنکس که تو را شناخت خود را نشناخت
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست/هم بر سر گریه ای که چشمم را خوست
از خون دلم هر مژه ای پنداری/سیخیست که پاره ای جگر بر سر اوست
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست/هم بر سر گریه ای که چشمم را خوست
از خون دلم هر مژه ای پنداری/سیخیست که پاره ای جگر بر سر اوست
توبا خدای خود انداز کار ودل خوشدار
که رحم اگرنکند مدعی خدا بکند
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند/دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند
 

"Coral"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد

پس من چگونه گویم این درد را دوا کـن
:gol:
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد

پس من چگونه گویم این درد را دوا کـن
:gol:
ندانم با وجودت من سر از خود/که سیرم بی وجودت دیگر از خود
گل آوردی به من عیدانه اما/چه گل آری و عیدی بهتر ازخود
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ندانم با وجودت من سر از خود/که سیرم بی وجودت دیگر از خود
گل آوردی به من عیدانه اما/چه گل آری و عیدی بهتر ازخود

دلا دیشب چه میکردی تو در کوی حبیب من.............. الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم/دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم ................... هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
 

R.N.Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم ................... هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

من نه آن ترکم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا