مشاعرۀ سنّتی

z_elect

عضو جدید
کاربر ممتاز
یار بگذشت، از همه خندان و از من خشمناک

عمر بر من مشکل و بر دیگران آسان گذشت


چون گذشت از دل تیر خدنگش، گو بیا تیر اجل

هر چه آید بگذرد، چون هرچه آمد آن گذشت

تلخست دهان عیشم از صبر---------------این تُنگِ شکر بیار قندی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تلخست دهان عیشم از صبر---------------این تُنگِ شکر بیار قندی
یا تمنای وصال تو مرا خواهد کشت

یا تمنای جمال تو مرا خواهد کشت


باز در جلوهٔ ناز آمده*ای همچو نهال

جلوهٔ ناز نهال تو مرا خواهد کشت
 

z_elect

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا تمنای وصال تو مرا خواهد کشت

یا تمنای جمال تو مرا خواهد کشت


باز در جلوهٔ ناز آمده*ای همچو نهال

جلوهٔ ناز نهال تو مرا خواهد کشت
تو آن در مکنون یکدانه‌ای
که پیرایهٔ سلطنت خانه‌ای
نگه‌دار یارب به چشم خودش
بپرهیز از آسیب چشم بدش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو آن در مکنون یکدانه‌ای
که پیرایهٔ سلطنت خانه‌ای
نگه‌دار یارب به چشم خودش
بپرهیز از آسیب چشم بدش
شاه من تا به کی این سرکشی و حشمت و ناز؟

وه! که این جاه و جمال تو مرا خواهد کشت


گم شدی باز، هلالی به خیال دهنش

این خیالات محال تو مرا خواهد کشت
 

z_elect

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاه من تا به کی این سرکشی و حشمت و ناز؟

وه! که این جاه و جمال تو مرا خواهد کشت


گم شدی باز، هلالی به خیال دهنش

این خیالات محال تو مرا خواهد کشت

تو که جان می دهی بر دانه در خاک
غبار از چهر گل ها می کنی پاک
غم دل های ما را شستشو کن
برای ما سعادت آرزو کن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو که جان می دهی بر دانه در خاک
غبار از چهر گل ها می کنی پاک
غم دل های ما را شستشو کن
برای ما سعادت آرزو کن
ناصحا عقل از مقیمان سر کویش مخواه
ما همه دیوانه ایم، اینجا کسی عاقل کجاست؟

آرزوی ساقی و پیر مغان دارم بس
آن جوان خوب رو و آن مرشد کامل کجاست؟
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
ناصحا عقل از مقیمان سر کویش مخواه
ما همه دیوانه ایم، اینجا کسی عاقل کجاست؟

آرزوی ساقی و پیر مغان دارم بس
آن جوان خوب رو و آن مرشد کامل کجاست؟
تا پای علی به بیت توحید گذاشت ... اسلام به دهر نقش جاوید گذاشت
 

arc_saba

عضو جدید
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
 

z_elect

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا قیامت گر بگویم زین کلام

صد قیامت بگذرد وین ناتمام
مادر که کسی به فکر فردایش نیست
یک ذره امید توی رویایش نیست
هر روز نگاه می کنم جز زیلو
یک تکه بهشت زیر پاهایش نیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

در شب وصل از فروغ ماه گردون فارغم
این چنین ماهی که من دارم در آن محفل کجاست؟

روزگاری شد که از فکر جهان در محنتم
یا رب! آن روزی که بودم از جهان فارغ کجاست؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مادر که کسی به فکر فردایش نیست

یک ذره امید توی رویایش نیست
هر روز نگاه می کنم جز زیلو
یک تکه بهشت زیر پاهایش نیست
تا کی رقیب دست و گریبان شود به من؟

شوخی که می*گرفت گریبان من کجاست؟

خوش آن که چون به سینه ز پیکان نشان نیافت

تیر دگر کشید که پیکان من کجاست؟
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز

در شب وصل از فروغ ماه گردون فارغم
این چنین ماهی که من دارم در آن محفل کجاست؟

روزگاری شد که از فکر جهان در محنتم
یا رب! آن روزی که بودم از جهان فارغ کجاست؟

تو خوب روی تری زآفتاب و شکر خدا ... که نیستیم زتو در روی آفتاب خجل
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا کی رقیب دست و گریبان شود به من؟

شوخی که می*گرفت گریبان من کجاست؟

خوش آن که چون به سینه ز پیکان نشان نیافت

تیر دگر کشید که پیکان من کجاست؟
تا کی در انتظار گذاری به زاریم .... بازآ پس از این همه شب زنده داریم
 

z_elect

عضو جدید
کاربر ممتاز

تو خوب روی تری زآفتاب و شکر خدا ... که نیستیم زتو در روی آفتاب خجل

لطفن دو سه سطر زندگی قرض بگیر
لای کلمات مرده را درز بگیر
نگذار به مردن دلم بو ببرند
این شاعر مرده را خودت فرض بگیر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لطفن دو سه سطر زندگی قرض بگیر
لای کلمات مرده را درز بگیر
نگذار به مردن دلم بو ببرند
این شاعر مرده را خودت فرض بگیر

رفتست عزیز من و مکتوب نوشتست

یوسف خبر خویش به یعقوب نوشتست


شد نامهٔ محبوب خط بندگی من

من بندهٔ آن نامه که محبوب نوشتست
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
لطفن دو سه سطر زندگی قرض بگیر
لای کلمات مرده را درز بگیر
نگذار به مردن دلم بو ببرند
این شاعر مرده را خودت فرض بگیر
رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش ... که شد ز شیوه ی آن چشم پر عتاب خجل
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز

رفتست عزیز من و مکتوب نوشتست

یوسف خبر خویش به یعقوب نوشتست


شد نامهٔ محبوب خط بندگی من

من بندهٔ آن نامه که محبوب نوشتست
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول ... وآخر بسوخت آن هم در کسب این فضائل
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش ... که شد ز شیوه ی آن چشم پر عتاب خجل
لعل تو یک خنده زد، مرده دلی زنده کرد

حسن تو یک شعله زد، سوخته*ای درگرفت


تاختن آورد هجر، تیغ بلا آخته

زحمت هستی ما، از ره ما برگرفت
 

z_elect

عضو جدید
کاربر ممتاز
لعل تو یک خنده زد، مرده دلی زنده کرد

حسن تو یک شعله زد، سوخته*ای درگرفت


تاختن آورد هجر، تیغ بلا آخته

زحمت هستی ما، از ره ما برگرفت

تو که آگاهی که چه شبهایی بایاد او بنشستیم
شب بارانی غم پنهانی رفت و نور بصر آمد


 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر آتشین گلی که بر اطراف خاک ماست
از آتش دل و جگر چاک چاک ماست

دامن کشان ز خاک شهیدان گذشته ای
گردی که دامن تئو گرفته ست خاک ماست


تا از نتیجه ی فلک و طور دور اوست ... تبدیل سال و ماه و خزان و بهار هم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مست عشقم مست شوقم مست دوست
مست آن دلبر که عالم مست اوست
تیغ عیار چه باید ز پی کشتن من
هم تو کش کز تو نیاید به دل آزار مرا

تو نکوتر کشی ایرا تو سبک دست تری
خیز و برهان ز گراندستی اغیار مرا
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
تیغ عیار چه باید ز پی کشتن من
هم تو کش کز تو نیاید به دل آزار مرا

تو نکوتر کشی ایرا تو سبک دست تری
خیز و برهان ز گراندستی اغیار مرا
از جرعه ی تو خاک زمین دُرّ و لعل یافت ... بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا