مشاعرۀ سنّتی

mx_2000

عضو جدید
تو خود گفتی که مو ملاح مانم
به آب دیدگان کشتی برانم
همی ترسم که کشتی غرق وابو
درین دریای بی پایان بمانم

مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشـــانم، پریشـــان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفـــــــریدند
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشـــانم، پریشـــان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفـــــــریدند

در نمازند درختان و گل از باد وزان .... خم به سرچشمه و در کار وضو می بینم
 

Ghazal Mo

عضو جدید
از سینه ی تنگم دل دیوانه گریزد
دیوانه عجب نیست که از خانه گریزد

من از دل و دل از من دیوانه گریزان
دیوانه ندیدم که ز دیوانه گریزد
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از سینه ی تنگم دل دیوانه گریزد
دیوانه عجب نیست که از خانه گریزد

من از دل و دل از من دیوانه گریزان
دیوانه ندیدم که ز دیوانه گریزد

دل چون آینه ی اهل صفا می شکنند ... که ز خود بی خبرند این ز خدا بی خبران
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش


دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش
 

mx_2000

عضو جدید
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش


دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش

شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
 

Ghazal Mo

عضو جدید
من معتقدم که ما جوان می­میریم
مابین زمین و آسمان می­میریم
لب­های من و تو لاله و لادن شد
از هم که جدا کنندمان می­میریم

من آن نیم که حلال از حرام نشناسم
که باده با تو حلال است و آب بی تو حرام
 

mx_2000

عضو جدید
من آن نیم که حلال از حرام نشناسم
که باده با تو حلال است و آب بی تو حرام

من بی ناب زیســـــتن نتوانم
بی باده کشــــید بار تن نتوانم
من تشنه آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر ستان و من نتوانم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا