مشاعرۀ سنّتی

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای عهد تو عهد دوستان سر پل//از مهر تو کین خیزد و از قهر تو ذل
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w05:

هر جا که وجود کرده سیرست ای دل//می‌دان به یقین که محض خیرست ای دل

لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند.
خواب روی چشم هایم چیز هایی را بنا می کرد:
یک فضای باز ، شن های ترنم، جای پای دوست ....


سهراب
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لحظه های کوچک من تا ستاره فکر می کردند.
خواب روی چشم هایم چیز هایی را بنا می کرد:
یک فضای باز ، شن های ترنم، جای پای دوست ....


سهراب

شعری نویس ای خوش مرام!
شعر نو املای بی فعل بیش نیست!
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعری نویس ای خوش مرام!
شعر نو املای بی فعل بیش نیست!

:D
نه بابا!
هر شعری جایگاه خودشو داره
اما خوب حالا...


لب تو میوه ی ممنوع ولی لب هایم........هر چ از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر.......هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در عشق چه به ز بردباری ای دل//گویم به تو یک سخن زیاری ای دل
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آقا ما تو این ل مشکل داریم!:دی

لحن داوودی چنان محبوب بود......لیک بر محروم بانگ چوب بود

ی همچین چیزایی!!:w05:

1-0 به نفع من!:D

دردیکه رسد ز یار خواری ای دل//زنهار به روی او نیاری ای دل
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا که شدی عاشق و بدروز ای دل//تن درده و جان کن و جگر سوز ای دل
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا که شدی عاشق و بدروز ای دل//تن درده و جان کن و جگر سوز ای دل

لبخند مي زني و مرا آب مي كني
دل ترسوی مرا سوار ِتاب مي كني
تابم می دهی به هوا سوي ابر
ابر را به نگاهی سراب مي كني
تنها نشسته در ايستگاه ِ چشم تو
باتعارف پلكت مرا خواب ميكني
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لبخند مي زني و مرا آب مي كني
دل ترسوی مرا سوار ِتاب مي كني
تابم می دهی به هوا سوي ابر
ابر را به نگاهی سراب مي كني
تنها نشسته در ايستگاه ِ چشم تو
باتعارف پلكت مرا خواب ميكني

شما؟
پاپرهنه که نمیان وسط مشاعره جانم!
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا که شدی عاشق و بدروز ای دل//تن درده و جان کن و جگر سوز ای دل


لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید..........مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز


خانوما،،،آقاییون
تکون نخورید از جاتون

ما می ریم اصلا!
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
:(نه میرم ولی دلم شکست



صبر کن عاطفه دلگیر شود بعد برو

یا کمی از تو دلم سیر شود بعد برو

صبر کن طفلک نوخواسته ی عاشقی ام

زندگانی کند و پیر شود بعد برو

تازه از راه رسیدی به سفر فکر نکن

باش تا وقت سفر دیر شود بعد برو

تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند

صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو


اینجوری نگو دیگه،،،شیخ دخوب گاهی....!
ناراحت نباش لطفــــــــــــا
 

الهام3

عضو جدید
و حالا مثل یک رویای برفی

تو رفتی رد پایت در دلم ماند
در پناهت برگ و بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یاد ها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت ای مادر فریاد ها
گم شدم در این هیاهو گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من
گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
در پناهت برگ و بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یاد ها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت ای مادر فریاد ها
گم شدم در این هیاهو گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من
گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من

:surprised:الهام جان از چ صفحه ای نقل قول گرفتی!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز


صبر کن عاطفه دلگیر شود بعد برو

یا کمی از تو دلم سیر شود بعد برو

صبر کن طفلک نوخواسته ی عاشقی ام

زندگانی کند و پیر شود بعد برو

تازه از راه رسیدی به سفر فکر نکن

باش تا وقت سفر دیر شود بعد برو

تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند

صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو


اینجوری نگو دیگه،،،شیخ دخوب گاهی....!
ناراحت نباش لطفــــــــــــا

چشم فقط بخاطر تو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن

با همه کروبیان عالم بالا
ای تنها دلیل رد کردن هر دلیل و ای تنها بهانۀ آوردن هر بهانه

امروز بدجوری دلم هواتو کرده بود

هوای آن نگاه عاشقانه ات یا آن زمزمه های معصومانه ات

هیچ بهانه ای نبود برای نوشتن جز دلتنگی ،

بیاد دیروز عاشقیمان می نویسم دیروزی که مرا بیش از غرورت دوست میداشتی

اما امروز که راه دشوارتر شده غرورت را بر من ترجیح میدهی

نازنینم من مدتهاست که بی دلیل دوستت دارم اما نه مثل لیلی نه مثل شیرین

بلکه مثل خودم به جرأت می گویم "خیلی بیشتر از دوست داشتن تو دوستت میدارم "

نازنینم مدتهاست که رفته ای ولی هنوز هم باور نکرده ام که دیگر عشقه من نیستی

هنوز هم باور نکرده ام دوری ضریح نگاهت را ...
 

b65241

کاربر بیش فعال
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان کار نا پيداست
من به پايان دگر نينديشم
که همين دوست داشتن زيباست
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا زلف تو شاه گشت و رخسار تو تخت//افکند دلم برابر تخت تو رخت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا