در عشق چه به ز بردباری ای دل//گویم به تو یک سخن زیاری ای دل
آقا ما تو این ل مشکل داریم!:دی
لحن داوودی چنان محبوب بود......لیک بر محروم بانگ چوب بود
ی همچین چیزایی!!
در عشق چه به ز بردباری ای دل//گویم به تو یک سخن زیاری ای دل
آقا ما تو این ل مشکل داریم!:دی
لحن داوودی چنان محبوب بود......لیک بر محروم بانگ چوب بود
ی همچین چیزایی!!
1-0 به نفع من!
دردیکه رسد ز یار خواری ای دل//زنهار به روی او نیاری ای دل
تا که شدی عاشق و بدروز ای دل//تن درده و جان کن و جگر سوز ای دل
لبخند مي زني و مرا آب مي كني
دل ترسوی مرا سوار ِتاب مي كني
تابم می دهی به هوا سوي ابر
ابر را به نگاهی سراب مي كني
تنها نشسته در ايستگاه ِ چشم تو
باتعارف پلكت مرا خواب ميكني
شما؟
پاپرهنه که نمیان وسط مشاعره جانم!
تا که شدی عاشق و بدروز ای دل//تن درده و جان کن و جگر سوز ای دل
ااااااااااااااااااا چه عیبی داره؟
خوب منم موخوام
پس این سرای را به تو واگذاریم و خود رویم
فی امان الله!
خانوما،،،آقاییون
تکون نخورید از جاتون
ما می ریم اصلا!
نه میرم ولی دلم شکست
در پناهت برگ و بار من شکفتو حالا مثل یک رویای برفی
تو رفتی رد پایت در دلم ماند
در پناهت برگ و بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یاد ها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت ای مادر فریاد ها
گم شدم در این هیاهو گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من
گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من
صبر کن عاطفه دلگیر شود بعد برو
یا کمی از تو دلم سیر شود بعد برو
صبر کن طفلک نوخواسته ی عاشقی ام
زندگانی کند و پیر شود بعد برو
تازه از راه رسیدی به سفر فکر نکن
باش تا وقت سفر دیر شود بعد برو
تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند
صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو
اینجوری نگو دیگه،،،شیخ دخوب گاهی....!
ناراحت نباش لطفــــــــــــا
چشم فقط بخاطر تو
ای تنها دلیل رد کردن هر دلیل و ای تنها بهانۀ آوردن هر بهانهما نتوانیم حق حمد تو گفتن
با همه کروبیان عالم بالا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
با همه کروبیان عالم بالا
تمنای وصالت نیست عشق من مگیر از من......به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانتتا زلف تو شاه گشت و رخسار تو تخت//افکند دلم برابر تخت تو رخت
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه........هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانیتا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت//مسکین دل رنجور من از درد گداخت
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه........هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی
عجب! خواب تشریف داشتید تا الان!!!!!!!!!!
یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست///بردار که بیحاصلی از حاصل ماست
تقدیر کشید آخر در خانه ی تقدیرم........کاری که نشد مقدور از کوشش و تدبیرمزان می خوردم که روح پیمانهٔ اوست//زان مست شدم که عقل دیوانهٔ اوست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |