مشاعرۀ سنّتی

[نفتکش]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

 

[fa_arch]

آسمان بار امانت نتوانست کشید...............قرعه ی کار به من دیوانه زدنند

 

[نفتکش]

دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[fa_arch]

آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات...................در یکی نامه محال است که تحریر کنم

 

[نفتکش]

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

 

[fa_arch]

دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود...............مگرش ز سر زلف تو زنحیر کنم

 

[نفتکش]

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم
جرس فریاد بر می دارد که بربندید محمل ها

 

[fa_arch]

ایدل گر از آن چاه زنخدان به در آیی..........................هر جا که روی زود پشیمان بدر آیی

 

[dasthayekhaly]

یک دست جام باده ویک دست زلف یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست...

 

[نفتکش]

تو چشم عکسی و او نور دیده است......................به دیده دیده را هرگز که دیده است

 

[apadana13]

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق ............. که نامی خوشتر از اینت ندانم

 

[pink girl]

ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است

چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد

 

[mahboobeh-s]

دنيا به سرم خراب شدس،اي يار...........تو با من چه كردي،اي دادُ اي داد

 

[shidokht777]

دلی کز معرفت نور و صفا دید
به هر چیزی که دید اول خدا دید

 

[*زهره*]

داروی دل نمی‌کنم کان که مریض عشق شد


هیچ دوا نیاورد باز به استقامتش

 

[naghmeirani]

شوم نشانهٔ تیر قضا بدان امید

که جان ببازم و حاصل کنم رضای شما

 

[mohandes soror]

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرایکدم مباد آن دم که بی یاد تو بشینم

 

[apadana13]

ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم .....ای بی خبر ز شرب مدام ما

 

[نفتکش]

این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت .................هر کجا بخت خوش افتاد همان جاست بهشت
دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود..................گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت

 

[shidokht777]

تا معطر کنم از لطف نسيم تو مشام
شمه اي از نفحات نفس يار بيار

 

[shielan]

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

 

[apadana13]

در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است ............... به امید انکه روزی تو به چشم من در ایی

 

[رضــا]

یار دبستانی من.
با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی

 

[shidokht777]

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس...

 

[نفتکش]

یه نفر خوابش میاد و واسه خواب جا نداره................یه نفر یه لقمه نون واسه فردا نداره

 

[shielan]

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهداز حد جهان بی حد واندازه شود

 

[كندو]

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهداز حد جهان بی حد واندازه شود

در اين شب سياهم گم گشت راه مقصود
از گوشه اي برون آ اي كوكب هدايت

 

[shielan]

تا تو نگاه می کنی کار من اه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

[نفتکش]

محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از ان توست به یغما چه حاجت است

 

[كندو]

تا كه درد ما به درمان لب جانان رسيد

چون مسيحا بهر هر دردي دوا داريم ما