مشاعره

[Faezeh77]

منم بنده‌ی اهل بیت نبی
ستاینده‌ی خاک پای وصی ​

حکیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخته موج ازو تندباد ​

دلا تا کی در این زندان فریب اینو آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

 

[D.E.V.I.L]

هم حرکاتش متناسب ب هم
هم خطواتش متقارب به هم

شما احیانن کتابای دبیرستان جلوتون نی؟

 

[وهاب...]

فائزه رو درست تلفظ کن این مهمه

فاّزه درسته چون نو زبان دری اصیل ایرانی فاّزه خواتده میشود
نه فائزه

 

[وهاب...]

شما احیانن کتابای دبیرستان جلوتون نی؟

یکی پهن کشتی بسان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس

 

[Faezeh77]

شما احیانن کتابای دبیرستان جلوتون نی؟

دروغه محضه

 

[Faezeh77]

یکی پهن کشتی بسان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس

سوگند خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و.......

 

[Faezeh77]

فاّزه درسته چون نو زبان دری اصیل ایرانی فاّزه خواتده میشود
نه فائزه

آورین...

 

[D.E.V.I.L]

سوگند خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و.......

جدیدن ب اینا میگن شعر:|

 

[وهاب...]

سوگند خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و.......

سوگند خداي را عزوجلّ. منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش
مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برمی آید مفرح ذات

 

[وهاب...]

سوگند خداي را عزوجلّ. منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش
مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برمی آید مفرح ذات

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد
​

بازگو دانم که این اسرار هوست
زآن‌که بی شمشیر کشتن کار اوست ​

 

[Faezeh77]

سوگند خداي را عزوجلّ. منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش
مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برمی آید مفرح ذات

با اینکه کتاب جلوم باز بود اشتب نوشتم
ینی به معنای واقعی خاک تو مخم

 

[Faezeh77]

جدیدن ب اینا میگن شعر:|

بهله شما ادبیاتت ضعیفه

 

[D.E.V.I.L]

بهله شما ادبیاتت ضعیفه

:|...

 

[Faezeh77]

:|...

اح نشد میخواستم بزرگترشو بذارم روتو کم کنم نشد اح

 

[وهاب...]

بهله شما ادبیاتت ضعیفه

هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد


از دل فراخی‌ها برد دلتنگ ما دلتنگ ما


بس جره‌ها در جو زند بس بربط شش تو زند

بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما


ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن

 

[D.E.V.I.L]

اح نشد میخواستم بزرگترشو بذارم روتو کم کنم نشد اح

بزرگتر چیو خانومی؟

 

[وهاب...]

اح نشد میخواستم بزرگترشو بذارم روتو کم کنم نشد اح

حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت

کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند خواجه حافظ شیرازی

 

[Faezeh77]

هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد


از دل فراخی‌ها برد دلتنگ ما دلتنگ ما


بس جره‌ها در جو زند بس بربط شش تو زند

بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما


ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن

نبرم از تو امید ای نگارین
که تا از من نبرد جان شیرین

 

[وهاب...]

بزرگتر چیو خانومی؟

یا بدهی یا ز دکان تو گروگان ببرم


گر تو بهایی بنهی تا که مرا دفع کنی


رو که بجز حق نبری گر چه چنین بی‌خبرم


پرده مکن پرده مدر در سپس پرده مرو

راه بده راه بده یا تو برون آ ز حرم


ای دل و جان بنده تو بند شکرخنده تو

خنده تو چیست بگو جوشش دریای کرم

 

[Faezeh77]

حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت

کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند خواجه حافظ شیرازی

بابا ایوووووووووووووووول دس مریضاد

یکی ز شب گرفتگان چرا بر نمیکند

 

[Faezeh77]

بزرگتر چیو خانومی؟

سایز فونتو میگم جناب

 

[وهاب...]

نبرم از تو امید ای نگارین
که تا از من نبرد جان شیرین

نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

ای گدایان خرابات خدا یار شماست

چشم انعام مدارید ز انعامی چند

پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش

 

[وهاب...]

سایز فونتو میگم جناب

بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد

صبا حکایت زلف تو در میان انداخت


ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم

سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت


من از ورع می و مطرب ندیدمی زین پیش

هوای مغبچگانم در این و آن انداخت

 

[Faezeh77]

یا بدهی یا ز دکان تو گروگان ببرم


گر تو بهایی بنهی تا که مرا دفع کنی


رو که بجز حق نبری گر چه چنین بی‌خبرم


پرده مکن پرده مدر در سپس پرده مرو

راه بده راه بده یا تو برون آ ز حرم


ای دل و جان بنده تو بند شکرخنده تو

خنده تو چیست بگو جوشش دریای کرم

ماه من تو شبای تار چشماتو روی هم بذار

 

[Faezeh77]

آقا وهاب ایووووووووووووووووووووول کفم برید

 

[وهاب...]

بابا ایوووووووووووووووول دس مریضاد

یکی ز شب گرفتگان چرا بر نمیکند

در میکده زان کم نشود سوز و گدازم

در مسجد و میخانه خیالت اگر آید

محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم

 

[D.E.V.I.L]

سایز فونتو میگم جناب

آهان

 

[وهاب...]

آقا وهاب ایووووووووووووووووووووول کفم برید

خسته نباشی عالی بود
انرژی فراوانی داداین

 

[Faezeh77]

بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد

صبا حکایت زلف تو در میان انداخت


ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم

سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت


من از ورع می و مطرب ندیدمی زین پیش

هوای مغبچگانم در این و آن انداخت

تا من نگاه میکنم کار تو آه کردن است
ای به فدای چشم من این چه نگاه کردن است

 

[Faezeh77]

خسته نباشی عالی بود
انرژی فراوانی داداین

واسه چی عایا؟؟؟