succulent
عضو جدید
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
حافظ
نه هر کو نقش نظمی زد، کلامش دلپذیر افتد/ تَذَرْوِ طُرفه من گیرم، که چالاک است شاهینم
حافظ
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
حافظ
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش...
حضرت خافظ
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین/ اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
حافظ
من از وصال تو دل برگرفته بودم، لیک
زبان لطف توام باز در گمان انداخت
قبول تو دگران را به صدر وصل نشاند
دل شکستهٔ ما را بر آستان انداخت
چه قدر دارد، جانا، دلی؟ توان هردم
بر آستان درت صدهزار جان انداخت
عراقی
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام.
هركس غم دين دارد و هركس غم دنياکه این کند که تو کردی به ضعف همت و رای
ز گنج خانه شده خیمه بر خراب زده
وصال دولت بیدار ترسمت ندهند
که خفتهای تو در آغوش بخت خواب زده...
ماها پري رويا چرا با من نمي گويي سخندر حسرت پرواز با مرغابیانم
چون سنگپشتی پیر در لاكم صبورم
آخر دلم با سربلندی میگذارد
سنگ تمام عشق را بر خاك گورم...
يك شب آتش در نيستاني فتاداگر چه رسم خوبان تندخوییست
چه باشد گر بسازد با غمینی
ره میخانه بنما تا بپرسم
مآل خویش را از پیش بینی...
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم...
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
قول صاحب غرضان است تو آنها نکنی
بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد
از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی...
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
| S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
|
|
مشاعره با نام کاربر قبلی | مشاعره | 2082 | |
| P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
|
|
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 |