سلام
بهروز بود روزی که گذشت
فردا هم حتما اینگونه خواهد گذشت
اگر که اشکانمان بگذارند مجید
لباس هایم حتما خیس نخواهد گشت
سلام
زدی در کار تریبلکس رحمتی خان
میدی یکجا جواب بهروز و مجید و اشکان
سلام
بهروز بود روزی که گذشت
فردا هم حتما اینگونه خواهد گذشت
اگر که اشکانمان بگذارند مجید
لباس هایم حتما خیس نخواهد گشت
[FONT="]پیر است زمانه و پشت ِ زمین خم استاز عشق نگو که یاد فرهاد بخیر
یاد لیلی و شیرین و بامشاد بخیر!
اشکان بهانه بی بهانه
زود خسته نشو از این زمانه
[/FONT]کاش این بنده سوادی داشتم
پنج انگشت را یکی می انگاشتم
بهروز همان به که خون خود اهدا کنی
همانند نسل سوخته ی ما تقلا کنی!
اوای خوشی گذرش به گوش من افتاد
تمام فکر وذهن من در دام ان نوا افتاد
تا که خواستم ببینم ان چه بود
همانند بادی نمی دانم به کجا راه افتاد
[FONT="]بهروز که عمری تشنه ی جام محبت بود[/FONT]خون خود را کنم اهدا ولی
قبل آن آیم به سوی تو مجید
تا که مثقالی فراگیرم ز تو
رسم شاعری جناب رحمتی
[/FONT][FONT="]بهروز که عمری تشنه ی جام محبت بود[/FONT]
[FONT="]یک روز از این نا مهربانی سیر خواهد شد[/FONT]
سلام بر تو ای رجایی
چه بر تو گذشتههمیشه نالانی :|
[FONT="]دلم قلمرو جغرافیای ویرانی ست ای رز[/FONT]
[FONT="]هوای ناحیه ی ما همیشه بارانی ست ای رز[/FONT]
رجایی غم مخور دنیا 2 روز است
رها کن بگذر یک اپسیلن ارزش ندارد :|

رجایی غم مخور دنیا 2 روز است
رها کن بگذر یک اپسیلن ارزش ندارد :|

ایی جوووونم اوا جونمممم
امشب شب مهتابه من
رُزمو میخوام
رز اگه خوابه مهتابو میخوام![]()
من سیرم از غم خوردن و نالیدن ای رز
دیگه نده اینقد به من پززززز![]()
امشب شب مهتابه من
رُزمو میخوام
رز اگه خوابه مهتابو میخوام![]()

دیگر نمیپرسی ز احوالاتم اوا
برو خوش باش که اشکان اینجا
نام تو بر لب او بود و از اینجا میرفت![]()

اخه رجایی خان امروز (الکی مثلا روزه) خیلی شادم
اصلا نمیشه پزشو نزدم ای رجایی خخخ
ایی جوووونم اوا جونمممم
اینجایی تو دوست جونم :-D

مدت هاست ک فراموش شده ام اشکان
ن از این و آن
از همگان دلگیرم اشکان
اکنون اینجام ای رز
من
فردا ک جای من خالیست
تو کجایی
گل من؟
بگو اوا به همانی که مرا عاشق کرد
او نه از بی کسی از غصه ی رفتن دق کرد
چرا جای تو خالیست فردا هان؟
نگو میخوای بری اوا
خیلی دلگیر میشم ازت هااا !!!!!

[FONT="]هر جا که میروم ز غمت دیده پر نم است اوا[/FONT]عشق و عاشقی بهانه است اشکان
مردمان این روزگار بد شدن اشکان
ن مرا میفهمند ن مرا میخواهند
باید بروم الان
:|مگه میشه ک من نمیرم
مگه میشه ک من بمونم
عمرم نوحم ندارم
بالاخره ی روز میمیرم
(با ریتم خوانده شود)![]()
:|
با ریتیم نمیخونم اوا
چون رز نداشت توش :|
خخخ
اوا کرده قاطی امشب دیدی رز
بهت گفتم نده اینفد دیگه پز
اهای رجایی به آوای من نگو این را تو دیگر
اصلا تقصیر توست که شعرش نداشت رز :|

هی رجایی تو بزها را دیدی و نگزفتی جلوی آنها را ؟؟؟دیدم دیروز که یک گله ی بز
میگردند دنبال بوته های رز
اونا خوردن همه گلدسته رز
حقش بود تا دیگه نده به ما پز![]()
خوب بزها هم حق دارند بخورند رز خخخهی رجایی تو بزها را دیدی و نگزفتی جلوی آنها را ؟؟؟
از تو انتظار دیگری داشتم ای مرد
گلهای رز هستند زیبا و خوشبو
حق دارد هر که دارد بدهد پز![]()
خوب بزها هم حق دارند بخورند رز خخخ
اشکم شد سرایز اشکانهر جا که میروم ز غمت دیده پر نم است اوا
هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است اوا
یک لحظه بی محبت تو کی کشم نفس اوا
دنیای بی دوست، برایم جهنم است اوا

:|
با ریتیم نمیخونم اوا
چون رز نداشت توش :|
خخخ
هنوز تو ای اشکان ندیدی قاطی کردن مارااوا کرده قاطی امشب دیدی رز
بهت گفتم نده اینفد دیگه پز
اشکم شد سرایز اشکان
تو هم هی میزنی حرفای چیز چیز
[/FONT]| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
| S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
| P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
|
|
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 | |
|
|
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |