پس سارا کیه تو مصرع دوم؟؟؟
خشت اول چون نهدی کج تو مهمار
برای خمش و کرنش و پیچش و کمانش
باید کنی محاسبات بسیار
الا اشکان معمارم توبودی

حالا اشکانم عمرانم توهستی

ینی شاعر به همه چی چنگ میزنه یک بیت بگه
پس سارا کیه تو مصرع دوم؟؟؟
خشت اول چون نهدی کج تو مهمار
برای خمش و کرنش و پیچش و کمانش
باید کنی محاسبات بسیار


کجایی رجایی که اشکانم شاعر شد
طناب بر گردون و باز خواهان دیدار یار شد
با این شعرم تن شعرا تو گور لرزید
تسلیت به من
تسلیت به تو
تسلیت به شما
تسلیت به همه

برای کار و اجرا بود لازم یه پارتی
اکر خواهی نکنی قاطی پاتی![]()


تو ای سارا مکن با من مداراالا اشکان معمارم توبودی
حالا اشکانم عمرانم توهستی
ینی شاعر به همه چی چنگ میزنه یک بیت بگه![]()
ترسانی مرا اشکان ز چ بسیار؟تو ای سارا مکن با من مدارا
که من ابانیم با زهر بسیار(شعر وارد مرحله ترسناک میشود خخخ)


ترسانی مرا اشکان ز چ بسیار؟
من خود باشم یک ابانی ناب
خخخخ اره کار داره به چماق میکشه![]()

اخی یادم نبود ای دوست عقرب
که چاقو دسته خود را نبرد
من و تو هر جا باشیم کنیم غوغای بسیار![]()

بله خخخ
بود اشکان و معمار ابانی
همینجا و تاپیک شعر خوانی![]()
[FONT="]عمری به هر کوی و گذر گشتم که معمارت کنم[/FONT]
[FONT="] [/FONT]
[FONT="]اکنون که تو معمار شدی بنشین که استادت کنم[/FONT]

خخخ میترسم کم کم برسی به تک وازهچ قشنگ بود خخخخ
یک عمر پشیمان شدم. از اشکان چشمم
یک بیتی صنعت جدید ادبی! از استاد معمارمعمار![]()
خخخ میترسم کم کم برسی به تک وازه
بریم معمار که بر باد رفت تاپیک
از این ابیات ما که هست کمی شیک
شبتون خوش
دوست جوان من چرا میل طرب نمی کند!
شلوار جین نمی پوشد، عکس قشنگ نمی گیرد![]()

مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
زاه شرر بارر
این قفس را
بر شکن و زیرو زبر کن![]()

تقلب کردیییییییی!!!!
خشت اول گر نهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج![]()
ما درس سحر در سر میخانه نهادیم ...
محصول دعا در ره میخانه نهادیم ...
زِ خود باید بگویم بیتی از نامِ وحید
که اسماعیلی از نامم سراید شعر خود
همت طلب از باطن پیران سحرخیز زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
زنهار مزن دست به دامان گروهی کز حق ببریدند و به باطل گرویدند
پیران دل خسته تو بشنو از من این حکایت
که دل نمیرد در فراق تو ای دوست
تا جانی به در کند این دوست
تو بگو از برای من یک حکایت
نمردیم و شاعر شدیم بالاخره : )

در مقصد ما نیست سوز تو ای یار
تو بگو یارای چیست طاقت این دل با یار
ما بر نقش و نگار تو خطی زده ایم ای رجایی
آخر تو بگو بر ما چه کردی ای رجایی
: )

اسمت منشوریهای سحر ای که ما را بکردی در به در
تو بخوان برایمان ناله ی مرغ سحر
گوش کن و ناله سر کن تو برای ما کمی
تا که ما بشنویم اینک از زبان تو ای سحر
نه دیگه داره کم کم باور میشه که من شاعرم:| :دی


منو رهام کن از غم بیگانه در خویشم خخخ
حالا تو عشقت. عاشق تر از پیشم خخخخ![]()

تو به سارا سنگ زدی دل کلاغارو شکستی
رفتی از پیش منو با اون غریبه ها نشستی![]()

تی خی مانند سارا پر کشیدیمرا کدام جدا کرد بی گناه از تواشکان؟![]()
سیاه بختی من یا که اشتباه از تو؟![]()
رهام یعنی که من آزادم از غم
ایا چنین است سر نامت ای رهاااام؟
دی:
ز دالان بهشت آید فرشته
سراید شعر زیبا رشته رشته
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
| S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
| P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
|
|
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 | |
|
|
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |