مشاعره با نام کاربر قبلی

[majid@bnd]

خوردن شیر هر صبح کار من است
شیر جنگل نیز رام من است
ادرس این شیر نشانم ده مجید
چونکه این شیر از ترس مخفی گشته است

آدرس شیر نباشد جنگل
رحمتی نکن اینقدر با من کل کل
اکنون دهانت بوی شیر می دهد ای شکمو
فاز غمگین، فاز دلگیر میدهد ای شکمو!!!

 

[rahmati8829]

آدرس شیر نباشد جنگل
رحمتی نکن اینقدر با من کل کل
اکنون دهانت بوی شیر می دهد ای شکمو
فاز غمگین، فاز دلگیر میدهد ای شکمو!!!

ان شیر که خوردم چربی نداشت
بوی شیر را کارخانه در هم انجا برداشت
مجید کل کل را دوست دارم بسیار
مثل اینکه دم در کسی با شما کار داشت

 

[نگار88]

ان شیر که خوردم چربی نداشت
بوی شیر را کارخانه در هم انجا برداشت
مجید کل کل را دوست دارم بسیار
مثل اینکه دم در کسی با شما کار داشت

دی رحمتی بسیار شور انگیز / نازل بگشت از او جهان لبریز / از شور و شوق و نیک بختی شد / ای رحمتی دیگر زما نگریز

 

[حميدرن]

دی رحمتی بسیار شور انگیز / نازل بگشت از او جهان لبریز / از شور و شوق و نیک بختی شد / ای رحمتی دیگر زما نگریز

ای نگار و ای هزار و ای بهار
ای تو جمله جمله وصف گوهران
در خزانم من ، بیا دستم بگیر
در کویرم ، تشنه ام ، کو آبگیر؟

 

[F.A.R.Z.A.D]

ای نگار و ای هزار و ای بهار
ای تو جمله جمله وصف گوهران
در خزانم من ، بیا دستم بگیر
در کویرم ، تشنه ام ، کو آبگیر؟

صبح که میشه پنجره ها باز میشن.
ظهر که میشه پنجره ها باز میشه
شب که میشه پنجره ها باز میشه
حمید چقدر پنجره ها باز میشه!!

 

[modir banoo]

صبح که میشه پنجره ها باز میشن.
ظهر که میشه پنجره ها باز میشه
شب که میشه پنجره ها باز میشه
حمید چقدر پنجره ها باز میشه!!

خسته نباشید واقعا


پنجره را بگشای و بین نور خداوندی
الله خوش می داردت آنجا که در بندی
رو کُن توکل بر خدا، الله با توست
تو بنده ای فرزاد، او دارد تو را دوست

 

[F.A.R.Z.A.D]

خسته نباشید واقعا


پنجره را بگشای و بین نور خداوندی
الله خوش می داردت آنجا که در بندی
رو کُن توکل بر خدا، الله با توست
تو بنده ای فرزاد، او دارد تو را دوست

درمونده نباشید

نکردی شما شخصیت مارا تحلیل
ما نگشتیم از شما دلگیر
هر آینه تحلیل گشت شخصیت ها
آندم که مدیر بانو گرفت حکم تنفیظ


ما اینجور شاعری هستیم

 

[majid@bnd]

ان شیر که خوردم چربی نداشت
بوی شیر را کارخانه در هم انجا برداشت
مجید کل کل را دوست دارم بسیار
مثل اینکه دم در کسی با شما کار داشت

گر شیری که خوردی چربی ندارد
مطمئن باش برند غربی ندارد!
دم در اشکان بود که با من کار داشت
اشعار رحمتی را بر سرم آوار داشت

 

[majid@bnd]

درمونده نباشید

نکردی شما شخصیت مارا تحلیل
ما نگشتیم از شما دلگیر
هر آینه تحلیل گشت شخصیت ها
آندم که مدیر بانو گرفت حکم تنفیظ
ما اینجور شاعری هستیم

تحلیل نشدی و رخت خود آویختی
از دست مدیر بانو تو همی بگریختی
گر فکر می کنی فرزاد که شاعر شده ای
آب توبه بر سر شکسپیر ریختی

 

[نگار88]

ای نگار و ای هزار و ای بهار
ای تو جمله جمله وصف گوهران
در خزانم من ، بیا دستم بگیر
در کویرم ، تشنه ام ، کو آبگیر؟

ای حمید ای یار دیرین / باش با یاران نه غمگین!
عاقبت یابی کسی را/ بهر خود چون جان شیرین

 

[نگار88]

تحلیل نشدی و رخت خود آویختی
از دست مدیر بانو تو همی بگریختی
گر فکر می کنی فرزاد که شاعر شده ای
آب توبه بر سر شکسپیر ریختی

تو مجیدی یا که شاعر از سرای دوستی
مرحبا بر تو و این شعری که اینجا دوختی
دست مریزات بگویم ای مجید
آفرین هم بر تو و هم بر حمید)
کاملا دومنظوره!!!

 

[حميدرن]

تو نگاری و دوستی با شاعران
تو کریمی و پذیرای مهان
روزگارت خوش بود ای مهربان
تو نباش با ما مثال دیگران

 

[باران 686]

تو نگاری و دوستی با شاعران
تو کریمی و پذیرای مهان
روزگارت خوش بود ای مهربان
تو نباش با ما مثال دیگران

در این گرمای تابستان و بی حالی
حمید، عکست شده بر ما چه رویایی

 

[رجایی اشکان]

ای حمید ای یار دیرین / باش با یاران نه غمگین!
عاقبت یابی کسی را/ بهر خود چون جان شیرین

مرا از خود جدا منگار ای نگار
به این طریق بازی قمار گویند

هنوز هرکه دلربا باشد
به رسم قدیم نگار گویتد

 

[رجایی اشکان]

در این گرمای تابستان و بی حالی
حمید، عکست شده بر ما چه رویایی

تو بارانی؟و چشمان تو میبارند
شعرم را که میخوانی؟
گاهی وقتا نیستی اینجا
ولی همیشه مهمانی

 

[rahmati8829]

تو بارانی؟و چشمان تو میبارند
شعرم را که میخوانی؟
گاهی وقتا نیستی اینجا
ولی همیشه مهمانی

اشک ان مرد در زیر باران دیده ای
سرعت باد در هنگام طوفان دیده ای
من همان اشکم در چشم او
تو همان بادی که طوفان بر پا کرده ای

 

[رجایی اشکان]

اشک ان مرد در زیر باران دیده ای
سرعت باد در هنگام طوفان دیده ای
من همان اشکم در چشم او
تو همان بادی که طوفان بر پا کرده ای

سلام ای رحمتی ای مرد نیکو
سلامی بر تو ای انسان خوشخو

 

[rahmati8829]

سلام ای رحمتی ای مرد نیکو
سلامی بر تو ای انسان خوشخو

گفتی سلام گفتم علیک
شاید بیام پیشت کلک
اشکان من رها شد
چونکه به من دراوردی تو شکلک

 

[رجایی اشکان]

گفتی سلام گفتم علیک
شاید بیام پیشت کلک
اشکان من رها شد
چونکه به من دراوردی تو شکلک

شکلکم کو رحمتی ؟جان
کلکم کو رحمتی جان
زحمتم کو رحمتی جان
منو بیشتر از این تو مرنجان

 

[rahmati8829]

شکلکم کو رحمتی ؟جان
کلکم کو رحمتی جان
زحمتم کو رحمتی جان
منو بیشتر از این تو مرنجان

قصد من خیر بود شوخی کرده ام
گر تورا من رنجاندم شرمنده ام
از این شعر تو اشکان من
با اشکانم سیل بر پا کرده ام

 

[رجایی اشکان]

قصد من خیر بود شوخی کرده ام
گر تورا من رنجاندم شرمنده ام
از این شعر تو اشکان من
با اشکانم سیل بر پا کرده ام

زحمتی بر این طبع گران تو جسادت ببرم
پیش شعر تو ز شعرم دیگه من دم نزنم

 

[rahmati8829]

زحمتی بر این طبع گران تو جسادت ببرم
پیش شعر تو ز شعرم دیگه من دم نزنم

تو خود استادی و من شاگرد: هم نیستم
در مقابل تو من کاره ای نیستم
من همانند ان عشق بازیگرم که
حتی در نقش ان سیاهی لشگر هم من نیستم

 

[رجایی اشکان]

تو خود استادی و من شاگرد: هم نیستم
در مقابل تو من کاره ای نیستم
من همانند ان عشق بازیگرم که
حتی در نقش ان سیاهی لشگر هم من نیسم

گمان برم پیچانده اند ما را رحمتی
اینجا شده است جای خلوتی
این کلکها جای دیگر پاتق به پا کرده اند
من و تو اینجا دچار کسالتیم
(شبتون خوش و ممنون از همزاهیتون)

 

[نگار88]

گمان برم پیچانده اند ما را رحمتی
اینجا شده است جای خلوتی
این کلکها جای دیگر پاتق به پا کرده اند
من و تو اینجا دچار کسالتیم
(شبتون خوش و ممنون از همزاهیتون)

غم و غصه نخور اشکان
بساز با درد ها اشکان
بزن لبخند و بگذر از
تمام مشکلات اشکان

 

[باران 686]

تو بارانی؟و چشمان تو میبارند
شعرم را که میخوانی؟
گاهی وقتا نیستی اینجا
ولی همیشه مهمانی

غم و غصه نخور اشکان
بساز با درد ها اشکان
بزن لبخند و بگذر از
تمام مشکلات اشکان

امشب تو شدی همچو نگارم
گویم به تو امشب ای نگارم
گشتست دلم زخمی ایام
اشکان تو بکن مرا دعایم

 

[رجایی اشکان]

غم و غصه نخور اشکان
بساز با درد ها اشکان
بزن لبخند و بگذر از
تمام مشکلات اشکان

غروبه مرده پاییزه انگار
وصیت نامه ام رو میزه نگار
یکی تنهای تنها توی کوچه
برای یار خودعشوه میریزه انگار

 

[رجایی اشکان]

امشب تو شدی همچو نگارم
گویم به تو امشب ای نگارم
گشتست دلم زخمی ایام
اشکان تو بکن مرا دعایم

چرا دیر آمدی امشی تو باران
نمیبینی که رفتند جمنع یاران؟

 

[حميدرن]

شب است و رجایی نمانده
غم است و اشکی نمانده
تو رفتی وبارانی نیامد
شکستی و اشکانم درامد

 

[pearan]

امشب تو شدی همچو نگارم
گویم به تو امشب ای نگارم
گشتست دلم زخمی ایام
اشکان تو بکن مرا دعایم

غروبه مرده پاییزه انگار
وصیت نامه ام رو میزه نگار
یکی تنهای تنها توی کوچه
برای یار خودعشوه میریزه انگار

چرا دیر آمدی امشی تو باران
نمیبینی که رفتند جمنع یاران؟

شب است و رجایی نمانده
غم است و اشکی نمانده
تو رفتی وبارانی نیامد
شکستی و اشکانم درامد

حمید و رجایی و باران دو باره
شب و آسمان و ستاره

چه زیبا، چه دریاچه ای شاعرانه
بخوان این دوبیتی دوبار، هماره

 

[rahmati8829]

حمید و رجایی و باران دو باره
شب و آسمان و ستاره

چه زیبا، چه دریاچه ای شاعرانه
بخوان این دوبیتی دوبار، هماره

چه خوش گفتی ای پیران در جمع این یاران
خواندن این دو بیتی را همه باهم شادان