لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

hami99

عضو جدید
ازواقعیت فرار نکن چندینوچندبار حتی اون لحظات رو تو ذهنت مرور کن و حالتهای مختلف عکس العملت دربرابر اون شخص رو درنظر بگیر
حتی شده کل ماجرا رو روی کاغذ بنویس
کم کم مساله واست کوچیک میشه یا میپذیری واقعیتو!
بعدهم خواستی ببخشش امااگه خیلی صدمه بزرگی بوده به خودت حق بده نبخشیش و واگذارش کن به خدا:heart:

;)
و اینکه به چیزهای خوب فکر کن ، خودتو با کارهایی که دوست داری مشغول کن ، نزار فکر اون بیاد به ذهنت
 

avayestan

کاربر بیش فعال
عزیزم این خودتی که باید تصمیم بگیری ...هر کی هم اینجا راهنماییت کنه بر اساس تفکر و سلیقه خودش میگه!

مثلا من باشم اگه علاقه ای نباشه ....راضی نمیشم به این ازدواج :D


مرسی اتی جون.. منم باهات موافقم.. راستش نظرات دوستان کمکم میکنه اینکه به نظر خودم نزدیک باشه یا نه اینکه عاقلانس یا نه.. خب تو گرفتن تصمیم درس کمکم میکنه... دمت گرم:smile:
 

avayestan

کاربر بیش فعال
سلام ای دوستان عزیز... بعداز مدتها سلام علیکم :Dخب یه سوال دارم ممنون میشم راهنمایی بفرمایین
به نظرتون اگه آدم یه شهریو واسه زندگی دوس نداشته باشه مثه تهران (مثال زدما:redface:) و واقعا از مدتها قبل این حسو داشته باشه.. مثلا با آب و هواش خشک بودنش مشکل داشته باشه با نوع زندگی مردم اونجا و شلوغیو سروصدا.. حس بی حوصلگی داشته باشه نست به زندگی تو اون شهر.. البته بنا به تجربه هایی که داشته نه رو باد هوا حرف زدن... ازقضا مورد ازدواجی پیش بیاد که طرف مقابل بنا به شغلش توی اون شهر زندگی کنه و آدم خوبی هم بنا به تعریف دیگران باشه و خونواده خوبی هم داشته باشه و معرفش یه آشنای قدیمی باشه و آدم هیچ حس و انگیزه ازدواج با این شخص نداشته باشه ودختر تو سن ازدواج هم باشه آدم باید چیکا کنه؟ حالا فک کنین آدم یه کاریم داره که واسش خیلی زحمت کشیده هرچند رسمی نیس اما امید به رسمی شدن در سالهای بعد هس و با ازدواج باید قید اون کارو هم حتی بزنه.. کاری که واقعا عاشقشه و برا رسیدن بهش زحمت کشیده .. خیلی... و اقعا بخاطر ازدواج باید از کار گذشت؟ و یا زندگی تو شهری که همیشه ازش بدت میومده؟ حتی واس حرف دیگران؟ که شاید دیگه موقعیت به این خوبی پیش نیاد اینکه بگن تا کی باید جواب منفی بدی... و و و..................ممنون میشم راهنماییم کنین..

دوستان راهنماییم کنین ممنون میشماااااااااااااااا
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ازدواج با کسی ک خیلی ازت بزرگتره(حدود 9 سال) اما زندگی و آیندت باهاش تضمین شدس
یا با کسی ک همسنید اما باید از صفر شروع کنید؟؟؟
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج با کسی ک خیلی ازت بزرگتره(حدود 9 سال) اما زندگی و آیندت باهاش تضمین شدس
یا با کسی ک همسنید اما باید از صفر شروع کنید؟؟؟
بستگی به روحیات و توقعات خودت داره

چند نکته
/1/ تمام زندگی که سرمایه نیست /
/2/ اختلاف سن هم دلیل بر تناقض در دیدگاه ها نیست/
/3/ هر شخصی هم نمی تونه از صفر به ده برسه ، البته معیار 100/
/4/ اخلاق برتر از سرمایه/

پیشنهاد // مشورت + شناخت ارامان های مد نظر و مقایسه + حذف احساسات + تفکر + مشورت + مشورت.
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
بستگی به روحیات و توقعات خودت داره

چند نکته
/1/ تمام زندگی که سرمایه نیست /
/2/ اختلاف سن هم دلیل بر تناقض در دیدگاه ها نیست/
/3/ هر شخصی هم نمی تونه از صفر به ده برسه ، البته معیار 100/
/4/ اخلاق برتر از سرمایه/

پیشنهاد // مشورت + شناخت ارامان های مد نظر و مقایسه + حذف احساسات + تفکر + مشورت + مشورت.
1.موافقم در حالت ایده آل درست میگی،اما زندگی های زیادی رو دیدم ک فقط وفقط بخاطر نداشتن سرمایه تو اوج عشق ب جدایی رسیدن پس ازون ایده آل ما خیلی مهمتره
2.آخه 9سال یکم زیاده حس میکنم میشه بابام اون وقت:|
3........ ریسک پذیر نیستم راستش
4.100% موافقم،این سوال ب فرض اینه ک هردو از لحاظ اخلاق و عقاید و اصالت تایید شدن


از خیر احساسات خیلی وقته گذشتم......................
سپاس:gol:
 
آخرین ویرایش:

*Chakavak*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام ای دوستان عزیز... بعداز مدتها سلام علیکم :Dخب یه سوال دارم ممنون میشم راهنمایی بفرمایین
به نظرتون اگه آدم یه شهریو واسه زندگی دوس نداشته باشه مثه تهران (مثال زدما:redface:) و واقعا از مدتها قبل این حسو داشته باشه.. مثلا با آب و هواش خشک بودنش مشکل داشته باشه با نوع زندگی مردم اونجا و شلوغیو سروصدا.. حس بی حوصلگی داشته باشه نست به زندگی تو اون شهر.. البته بنا به تجربه هایی که داشته نه رو باد هوا حرف زدن... ازقضا مورد ازدواجی پیش بیاد که طرف مقابل بنا به شغلش توی اون شهر زندگی کنه و آدم خوبی هم بنا به تعریف دیگران باشه و خونواده خوبی هم داشته باشه و معرفش یه آشنای قدیمی باشه و آدم هیچ حس و انگیزه ازدواج با این شخص نداشته باشه ودختر تو سن ازدواج هم باشه آدم باید چیکا کنه؟ حالا فک کنین آدم یه کاریم داره که واسش خیلی زحمت کشیده هرچند رسمی نیس اما امید به رسمی شدن در سالهای بعد هس و با ازدواج باید قید اون کارو هم حتی بزنه.. کاری که واقعا عاشقشه و برا رسیدن بهش زحمت کشیده .. خیلی... و اقعا بخاطر ازدواج باید از کار گذشت؟ و یا زندگی تو شهری که همیشه ازش بدت میومده؟ حتی واس حرف دیگران؟ که شاید دیگه موقعیت به این خوبی پیش نیاد اینکه بگن تا کی باید جواب منفی بدی... و و و..................ممنون میشم راهنماییم کنین..

سلام
به نظر من حرف مردم رو کنار بذار..و همینطور فکر اینکه موقعیت به این خوبی پیش نیاد.. خب ممکنه یه نفر موقعیتش پایین تر هم باشه ولی آدم باهاش احساس بهتری داشته باشه..

در مورد زندگی در شهر دیگه، و شغل هم، خب مطمئن نیستم، ولی من باشم، اگر طرف مقابل رو خیلی قبول داشته باشم، سخته هاا، ولی احتمالاً می پذیرم..در غیر اینصورت نه.

خوشبخت و موفق باشی دوستم :gol:
 

avayestan

کاربر بیش فعال
سلام به نظر من حرف مردم رو کنار بذار..و همینطور فکر اینکه موقعیت به این خوبی پیش نیاد.. خب ممکنه یه نفر موقعیتش پایین تر هم باشه ولی آدم باهاش احساس بهتری داشته باشه.. در مورد زندگی در شهر دیگه، و شغل هم، خب مطمئن نیستم، ولی من باشم، اگر طرف مقابل رو خیلی قبول داشته باشم، سخته هاا، ولی احتمالاً می پذیرم..در غیر اینصورت نه. خوشبخت و موفق باشی دوستم :gol:
مرسی دوست خوبم... خیلی مفید بود.. نه من کامل نمیشناسمش.. ه خواستگاره که فقط تعریفشو شنیدم.. اما واقعا زندگی تو اون شهرو دوس نداشتم هیچوقت.. و اینکه عاشق اب و هوای شمالم و زندگی تو یه شهر خشک.. رو دوس ندارم.. و اینکه واقعا کارم هیچ میشه کاری که عاشقشم.. و فک نمیکنم بعداز ازد تو یه شهر جدید بتونم این مدلی کاری بدس بیارم.. نمیدونم...
 

honey2009

کاربر بیش فعال
دوستان راهنماییم کنین ممنون میشماااااااااااااااا

به نظر من با اون فردی که بهت معرفی کردن صحبت کن،ببین چه قدر اخلاقش بهت میخوره،چقدر شرایطش به چیزی که تو میخوای نزدیکه...خلاصه همه چیو بررسی کن.در نهایت ببین کدوم طرف ترازو سنگین تره؟
اون و خصوصیاتش؟
یا تو و کارت؟
در نهایت تصمیم درستو بگیر...
انشالله موفق باشی
 

honey2009

کاربر بیش فعال
ازدواج با کسی ک خیلی ازت بزرگتره(حدود 9 سال) اما زندگی و آیندت باهاش تضمین شدس
یا با کسی ک همسنید اما باید از صفر شروع کنید؟؟؟

تو ازدواج خیلی چیزا موثره:اخلاق،فرهنگ،استقلال مالی،علاقه و...
شما باید واسه ازدواج خیلی چیزا رو در نظر بگیرید؛
برای مثال ممکنه اون فردی که 9سال ازتون بزرگتره(3تا6سال اختلاف خوبه) فرهنگ خانواده ش نخوره بهتون یا همخوانی اخلاقی نداشته باشین،پس این انتخاب درست نیست.
در مقابل اون فردی که هم سنه،باید ببینید از نظر عقلی هم هم سن شماست یا بزرگتره؟استقلال مالی داره؟(حداقل یه کار ثابت)
خلاصه همه چیو بسنجید و تصمیم درستی بگیرید
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام بر همه عزیزان
عاقا من در مواجهه با یه عده احساس می کنم بدجور درمونده ام!!! اونم آدم های دو رو هستن......تو روی آدم یه چیزن ...پشت سرش یه چیز...
قراره یه مدتی تو همچین جمعی باشم.....! از حرفایی که طرف قبلن میزده دربارم ..بعد از اینکه رفتم شنیدم ..بودم هم می شنیدم..نهایت اش این بود که سرد رفتار میکردم
ولی چیزی به روش نمی آوردم چون مجبورم باهاش تا کنم!! نه اینکه لنگ طرف باشم نه!! اگه باهام کج بیفته اذیت میشم!!
بعدم اینکه ته دل ام بدجوری مونده که چیزی نگفتم....

بهترین رفتار چیه؟ راهی نیست طرف متوجه زشتی کارش بشه؟ بااین تیپ باید چجوری تاکرد؟
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ولی من یه جای بزرگتر رو ترجیح میدم!! اصلا نمیفهمم چم شده!! قبلا انقد اینجا رو دوس داشتم ، ولی الان زده شدم ازینجا :|

باور کن قبلا حتی خواستگارایی که از شهر یا استانای دیگه داشتم رد کردم واسه خاطر اینکه نمیتونستم دور از خونوادم باشم ...اما الان پیش خودم میگم چرا ردشون کردم اصن؟! :|



:w05:
کدوم شهری؟؟
از خواستگار نگو ک.......:wallbash:
فقط تصمیم بگیر
شاید باید بهش برسی
من اون 2تا مشکل اگرچه خیلی واسم گرون تموم شد اما همین ک باعث شد بخودم بیام و راهمو پیدا کنم و بفهمم آخر آخررش مسئولیت و نتایج تصمیمام و کارام فقط متوجه خودمه درحالی ک من موقه گرفتنشون ب آخرین چیزی ک فک میکردم خودم بودم...
امیدوارم توام زودتر اهتو پیدا کنی قبل اینکه دیر شه و افسوسشو بخوری:*
 
  • Like
واکنش ها: etnn

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
کدوم شهری؟؟
از خواستگار نگو ک.......:wallbash:
فقط تصمیم بگیر
شاید باید بهش برسی
من اون 2تا مشکل اگرچه خیلی واسم گرون تموم شد اما همین ک باعث شد بخودم بیام و راهمو پیدا کنم و بفهمم آخر آخررش مسئولیت و نتایج تصمیمام و کارام فقط متوجه خودمه درحالی ک من موقه گرفتنشون ب آخرین چیزی ک فک میکردم خودم بودم...
امیدوارم توام زودتر اهتو پیدا کنی قبل اینکه دیر شه و افسوسشو بخوری:*


:w05:


ایشالله ...برام دعا کن آبجی....

ممنون از نظراتت....
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام بر همه عزیزان
عاقا من در مواجهه با یه عده احساس می کنم بدجور درمونده ام!!! اونم آدم های دو رو هستن......تو روی آدم یه چیزن ...پشت سرش یه چیز...
قراره یه مدتی تو همچین جمعی باشم.....! از حرفایی که طرف قبلن میزده دربارم ..بعد از اینکه رفتم شنیدم ..بودم هم می شنیدم..نهایت اش این بود که سرد رفتار میکردم
ولی چیزی به روش نمی آوردم چون مجبورم باهاش تا کنم!! نه اینکه لنگ طرف باشم نه!! اگه باهام کج بیفته اذیت میشم!!
بعدم اینکه ته دل ام بدجوری مونده که چیزی نگفتم....

بهترین رفتار چیه؟ راهی نیست طرف متوجه زشتی کارش بشه؟ بااین تیپ باید چجوری تاکرد؟
عزیزان راه حل بدید
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عزیزان راه حل بدید

دوست خوب من بهترين راه حل اينه يه گوشت درباشه يه گوش دروازه خيلي از حرفها رو نشنيده بگير و كلا طوري رفتار كن كه انگار برات مهم نيستن سرد رفتار كردن هم يه نوع راهكاره ولي تا حد لزوم سعي كن ازشون دور باشي اين دست آدما اگرم متوجه كارشون بشن زير بار اين نميرن كه كارشون اشتباه است پس خودتو خسته نكن
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
////نخست شناخت
/شما باید با مسئله کنار بیاین و اونو بپذیرین ، حالا چه خوش ایند باشه چه درد اور ،
/ساختار روان هم دقیقا از ساختار جسم تبعیت می کنه ، یعنی خود پاد زهر درد و عامل ازارنده را تولید میکنه
/شما باید درد را در اختیار روان بگذارید تا پادزهرش را بسازد
/ دوری کردن و تظاهر به فراموش تنها باعث اختلال در کار روان میشه
/ به قدرت روانت اعتماد کن

باطراوت مانید.
سلام بر همه عزیزان
عاقا من در مواجهه با یه عده احساس می کنم بدجور درمونده ام!!! اونم آدم های دو رو هستن......تو روی آدم یه چیزن ...پشت سرش یه چیز...
قراره یه مدتی تو همچین جمعی باشم.....! از حرفایی که طرف قبلن میزده دربارم ..بعد از اینکه رفتم شنیدم ..بودم هم می شنیدم..نهایت اش این بود که سرد رفتار میکردم
ولی چیزی به روش نمی آوردم چون مجبورم باهاش تا کنم!! نه اینکه لنگ طرف باشم نه!! اگه باهام کج بیفته اذیت میشم!!
بعدم اینکه ته دل ام بدجوری مونده که چیزی نگفتم....

بهترین رفتار چیه؟ راهی نیست طرف متوجه زشتی کارش بشه؟ بااین تیپ باید چجوری تاکرد؟
عرض ادب

/// 1 / هر حرفی یا سخنی و گفتمانی نمی تواند دورویی باشد ، شاید دیدگاه ما نسبت به دوریی زیادی بسته است
/// 2 / پی بردی به میزان و سطح رابطه شما با شخص مقابل {همان دوری مد نظر}، شاید صمیمیت میان شما پوشاننده برخی باید ها باشه یا بروز برخی باید های جدید
/// 3 / کمی منطقی به قضیه نگاه کنید
/// 4 / نیازی به سردی یا کم کردن رابطه نیست. شما باید در یک گفتمان دوستانه دونفری با او راجب این خصلتش صحبت و اینکه بیان کنید موجب رنجشتان می شود و درر اخر خیلی صمیمی ازش درخواست کنید که در برخورد باشما این کار رانکند.
/// پیشنهاد / منطقی باشید ، رابطه را سرد نکنید چراککه اینکار موجب تقویت خصلت فرد میشه ، خیلی صمانه باهاش صحبت کنید .
 

avayestan

کاربر بیش فعال
سلام بر همه عزیزان
عاقا من در مواجهه با یه عده احساس می کنم بدجور درمونده ام!!! اونم آدم های دو رو هستن......تو روی آدم یه چیزن ...پشت سرش یه چیز...
قراره یه مدتی تو همچین جمعی باشم.....! از حرفایی که طرف قبلن میزده دربارم ..بعد از اینکه رفتم شنیدم ..بودم هم می شنیدم..نهایت اش این بود که سرد رفتار میکردم
ولی چیزی به روش نمی آوردم چون مجبورم باهاش تا کنم!! نه اینکه لنگ طرف باشم نه!! اگه باهام کج بیفته اذیت میشم!!
بعدم اینکه ته دل ام بدجوری مونده که چیزی نگفتم....

بهترین رفتار چیه؟ راهی نیست طرف متوجه زشتی کارش بشه؟ بااین تیپ باید چجوری تاکرد؟

سلام دوست عزیز.. فک میکنم اگه تو دلت بمونه تبدیل به کینه میشه و اینکه خودتون از بابت اینکه از خودتون دفاع نکردین اذیت میشین... اگه مهم نیس که تحمل کنید و در برابر دیگران از حرفایی که زده از خوتون دفاع کنین و اگه خیلی براتون مهمه و اذیت میشین مستقیما به خود طرف بگین و علت رفتارش رو ازش بپرسین.
 

avayestan

کاربر بیش فعال
به نظر من با اون فردی که بهت معرفی کردن صحبت کن،ببین چه قدر اخلاقش بهت میخوره،چقدر شرایطش به چیزی که تو میخوای نزدیکه...خلاصه همه چیو بررسی کن.در نهایت ببین کدوم طرف ترازو سنگین تره؟
اون و خصوصیاتش؟
یا تو و کارت؟
در نهایت تصمیم درستو بگیر...
انشالله موفق باشی
مرسی عزززززززززیزم از بابت راهنماییت.. میدونی گاهی آدم فک میکنه تو شرایط سنی هس که نباید جواب رد داد... من خودم بشخصه میگم آدم مجرد بمونه بهتر ااز اینه که با هرکسی که مهرش بدلش نیس ازدواج کنه
 

avayestan

کاربر بیش فعال
دوستان؟ اگه آدم دلش با کسی باشه که معلوم نیس تهش رسیدن هس یا نه و اینکه فعلا شرایطش نیس و باید منتظر گذشت زمان بود.. و اینکه مورد ازدواجی پیش بیاد که بخاطرش باید کاریو که عاشقشی از دست بدی و اینکه بری تو شهری که دوس نداری زندگی کنی.. اما طرف همه امکاناتو داره... باید چیکا کرد؟ زندگی با مهر و منتظر موندن واسه کسی که دوسش داری؟ یا زندگی از صفر و از دست دادن خیلی چیزا اما با آینده احتمالیه خوب...
 

Mute

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر همه عزیزان
عاقا من در مواجهه با یه عده احساس می کنم بدجور درمونده ام!!! اونم آدم های دو رو هستن......تو روی آدم یه چیزن ...پشت سرش یه چیز...
قراره یه مدتی تو همچین جمعی باشم.....! از حرفایی که طرف قبلن میزده دربارم ..بعد از اینکه رفتم شنیدم ..بودم هم می شنیدم..نهایت اش این بود که سرد رفتار میکردم
ولی چیزی به روش نمی آوردم چون مجبورم باهاش تا کنم!! نه اینکه لنگ طرف باشم نه!! اگه باهام کج بیفته اذیت میشم!!
بعدم اینکه ته دل ام بدجوری مونده که چیزی نگفتم....

بهترین رفتار چیه؟ راهی نیست طرف متوجه زشتی کارش بشه؟ بااین تیپ باید چجوری تاکرد؟

سلام دوست عزیز.
فکر دیگران درباره شما و حرفایی که درمورد شما میزنن به شما و شخصیتتون لطمه ای وارد نمیکنه.
هر کس هر حرفی میزنه،همه میدونن که داره اون رو از دید خودش میگه..اگه شما واقعا شخصیت و رفتارتون خلاف حرفای گفته شده پشت سرتون هست،این خود به خود به دیگران هم اثبات میشه و بقیه هم به دو رویی بدگو ها پی خواهند برد.
اگه هم میبینید موضوع داره خیلی جدی میشه،بهتره مستقیما موضوع رو با ایشون در میون بذارین و مسئله رو حل کنین.
این که شما هم از دست اون ناراحت باشین اما به روی خودتون نیارین دو رویی محسوب میشه.
موفق باشید.
 

Mute

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان؟ اگه آدم دلش با کسی باشه که معلوم نیس تهش رسیدن هس یا نه و اینکه فعلا شرایطش نیس و باید منتظر گذشت زمان بود.. و اینکه مورد ازدواجی پیش بیاد که بخاطرش باید کاریو که عاشقشی از دست بدی و اینکه بری تو شهری که دوس نداری زندگی کنی.. اما طرف همه امکاناتو داره... باید چیکا کرد؟ زندگی با مهر و منتظر موندن واسه کسی که دوسش داری؟ یا زندگی از صفر و از دست دادن خیلی چیزا اما با آینده احتمالیه خوب...

شما اول تکلیف خودتون رو مشخص کنین و ببینین کدوم رو واقعا دوست دارین!
مسائل رو با طرفی که دوست دارین در میون بذارین و بهش بگین که بفرض با این شرایطت نمیتونم بسازم یا یکی دیگه پیدا شده با شرایط بهتر و ...
خود مخاطب راهی جلوی پای شما میذاره.
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ممنون از همتون
فکر کنم دوری کنم و سرد باشم بهتر از همه جواب میده
یه موقع هم تیکه بندازم راجع به آدم های دو رو لااقل رو دلم نمی مونه که حرفی نزدم!!
سلام دوست عزیز.. فک میکنم اگه تو دلت بمونه تبدیل به کینه میشه و اینکه خودتون از بابت اینکه از خودتون دفاع نکردین اذیت میشین... اگه مهم نیس که تحمل کنید و در برابر دیگران از حرفایی که زده از خوتون دفاع کنین و اگه خیلی براتون مهمه و اذیت میشین مستقیما به خود طرف بگین و علت رفتارش رو ازش بپرسین.
این دو تا جمله آخرت خیلی منو تو فکر فرو برد!
دلیل خیلی واضحه: طرف تو رو خیلی موافقه ...تائید می کنه من نوعی رو .........تا وقتی به نفعشه! به نفعش نبود میره به x,y میگه حواست باشه فلان و بهمان
چهار تام اضافه میزنه پشت سر آدم(که اینش واقعا زور داره)
اتفاقا اولین باری که ایمان آوردیم با دوستم که این آدم دو رو..همین کارو کرده بود!! دوست منم حرف نگه دار نیست ..دو سوت اومد بهم گفت..!
کلا مثه مار پوست میندازه!
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
شما اول تکلیف خودتون رو مشخص کنین و ببینین کدوم رو واقعا دوست دارین!
مسائل رو با طرفی که دوست دارین در میون بذارین و بهش بگین که بفرض با این شرایطت نمیتونم بسازم یا یکی دیگه پیدا شده با شرایط بهتر و ...
خود مخاطب راهی جلوی پای شما میذاره.
اصلا و ابدا این راهو نرو
این حرف حتی در بهترین شرایط نتیجش خوب نیس!:|
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
یه موقع هم تیکه بندازم راجع به آدم های دو رو لااقل رو دلم نمی مونه که حرفی نزدم!!

این دو تا جمله آخرت خیلی منو تو فکر فرو برد!
دلیل خیلی واضحه: طرف تو رو خیلی موافقه ...تائید می کنه من نوعی رو .........تا وقتی به نفعشه! به نفعش نبود میره به x,y میگه حواست باشه فلان و بهمان
چهار تام اضافه میزنه پشت سر آدم(که اینش واقعا زور داره)
اتفاقا اولین باری که ایمان آوردیم با دوستم که این آدم دو رو..همین کارو کرده بود!! دوست منم حرف نگه دار نیست ..دو سوت اومد بهم گفت..!
کلا مثه مار پوست میندازه!
عزیزم ب نظر من صراحت و صداقت سخت تر از تیکه انداختنه اما بهترین راهه و تو رو از امثال اون متمایز میکنه
بنظرم تیکه انداختن کار آدمای ضعیفه


خدا نصیب گرگ بیابون نکنه اینجور آدمارو...
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان؟ اگه آدم دلش با کسی باشه که معلوم نیس تهش رسیدن هس یا نه و اینکه فعلا شرایطش نیس و باید منتظر گذشت زمان بود.. و اینکه مورد ازدواجی پیش بیاد که بخاطرش باید کاریو که عاشقشی از دست بدی و اینکه بری تو شهری که دوس نداری زندگی کنی.. اما طرف همه امکاناتو داره... باید چیکا کرد؟ زندگی با مهر و منتظر موندن واسه کسی که دوسش داری؟ یا زندگی از صفر و از دست دادن خیلی چیزا اما با آینده احتمالیه خوب...

دوست خوب برای تشکیل یه زندگی فقط دوست داشتن ملاک نیست خیلی وقتها ما به شخصی عادت میکنیم تا اینکه واقعا بهش علاقه داشته باشیم منظورم این نیست که همه چی رو رها کنی بلکه ببین شرایطشو داری که چنین تصمیمی بگیری
 

avayestan

کاربر بیش فعال
شما اول تکلیف خودتون رو مشخص کنین و ببینین کدوم رو واقعا دوست دارین!
مسائل رو با طرفی که دوست دارین در میون بذارین و بهش بگین که بفرض با این شرایطت نمیتونم بسازم یا یکی دیگه پیدا شده با شرایط بهتر و ...
خود مخاطب راهی جلوی پای شما میذاره.

تکلیف من که با خودم مشخصه.... اینکه راه دوم رو انتخاب کنم خواسته ی قلبیه من نیس......... واقعا موندم..
 

avayestan

کاربر بیش فعال
دوست خوب برای تشکیل یه زندگی فقط دوست داشتن ملاک نیست خیلی وقتها ما به شخصی عادت میکنیم تا اینکه واقعا بهش علاقه داشته باشیم منظورم این نیست که همه چی رو رها کنی بلکه ببین شرایطشو داری که چنین تصمیمی بگیری

آیا بخاطر شرایط و اینکه شاید شاید بهترین شانس باشه باید رها کرد؟ آیا آدم واسه دلش زندگی کنه حتی اگه به طرفش نرسه حتی تا آخرعمرش مجرد بمونه آرامش بخش تر نیس؟؟؟؟؟؟ خدا این شرایطو نصیب گرگ بیابونم نکنه...اصلابحث دوس داشتن بره کنار.... اینکه کاریو که خیلی دوسش داری بزاری کنار یا بری جایی زندگی کنی که واقعا سرسام آوره و با روحیت سازگار نیس اماامکانات فوقالعاده ای داره..... واقعا چیکا باید کرد؟ گل مینا شمابودی چیکا میکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

Similar threads

بالا