درسته
اما واسه نمره آوردن راحته
سریع با دوتا توضیح کلی نمره میگیری
کاری نداره که 1 دقیقه اولش استرس داره!
اتفاقا من دوس دالم![]()
همون دیگه..من از نمره الکی بدم میومد!

درسته
اما واسه نمره آوردن راحته
سریع با دوتا توضیح کلی نمره میگیری
کاری نداره که 1 دقیقه اولش استرس داره!
اتفاقا من دوس دالم![]()
همون دیگه..من از نمره الکی بدم میومد!![]()
زحمت داره اونم بخدا!
همون استرس قبلش بدتره امتحانه!
بابا درست کار بابا حسن راستگوو
آووووورین آوررریییین
حرکت بزرگیست![]()
منم براساس تجربه های خودم دارم بهتون راهکار می دم؛ اگه مفید باشه خوشحال می شم:
1- به نظر من، وقتی در مورد مطلبی که می خواین حرف بزنین، اطلاعات کافی داشته باشین، و تمرین کنین که بدون نگاه کردن به نوشته، مطلب رو به مخاطباتون ارائه بدین، استرسی نمی گیرین!
2- قبلا باید از نظر علمی چیزایی که می خواین ارائه بدین رو خودتون بالا پایین کنین و مطمئن باشین که حتی مفهوم و معنی یک کلمه رو هم بپرسن که این چی هست؟ حرف برا گفتن داشته باشین! این طوری نباشه که خودتون هم ندونین چی دارین می گین!
3-مخاطبها معمولا هم کلاسی ها هستن که %40 گوش می دن و بقیه گوش نمی دن! پس کلی گویی هم باید باشه که اونها هم چیزی حالیشون بشه! و معمولا هم سعی می کنن پارازیت شن؛ به دلایل مختلف و شخصی، اهمیتی ندین... ملاک نظر استاده و بعضی مواقع بچه ها ولی اکثریت مهمه نه یکی دو نفر....
4- ارائه شما یا کلاسی هست یا توی آمفی! ممکنه با اسلاید و پاورپوینت باشه یا نه بدون پاورپوینت! اسلایدها باید کلیات رو بگن و اصلا وارد جزئیات نشن؛ موقع ارائه شفاهی هم از اصطلاحای معادل انگلیسی و جزئیاتی که فقط خودتون می دونین استفاده کنین! اسلایدها شماره و عنوان و منبع (نویسنده و سال) داشته باشه و هیچ ایرادی نداشته باشه تا باعث استرس شه! فونتی که استفاده کردین هم پیشتون باشه!
5-وقتی اسلایدهاتون چیزی بین 20-25 تا باشه، مطلبتون رو هم تمرین کنین تا تند و روان و در وقتی بین 10-15 دقیقه بگین، یعنی از اول دارین خودتونو آماده می کنین!
6- صدای ارائه تون رو توو خونه ضبط کنین و گوش بدین... ببینین کجا تپق می زنین! اون قسمت رو یکم بیشتر مطالعه کنین یا تندتر بگین
7-اگه کسی از دوستان هست که می تونه بهتون گوش بده، خفتش کنین تا یکی دوبار گوش بده و ایراد دربیاره!
8-اصطلاحای انگلیسی یا جدید رو درست تلفظ کنین! بعضی وقتها بچه ها کلمه های خیلی ساده رو غلط تلفظ می کنن!
9- با ا..س..ت..ا..د در نیفتین؛ چون ور می افتین! از قبل اثر مثبت روش بذارین/ سر وقت ارائه بدین همون تایمی که تعیین کرده؛ موضوع هم مهمه چیز جدید باشه و بسته به نوع دیدگاه ا..س..ت..ا..د بهتر اینه که خودش زیاد از اون موضوع سردرنیاره! چون اگه خودش راجع به اون موضوع کار کرده باشه، شاید خودشم گوش نده! و دنبال سوتی شما باشه..
10- قبل از ارائه شما ممکنه یکی دیگه یا حتی چند نفر ارائه داشته باشه، بستگی داره به خود آدم؛ من معمولاً گوش می دم و یادداشت هم می کنم، سوال هم می پرسم، و فقط متمرکز رو ارائه خودم نیستم؛ معمولاً استرس اولیه هم این طوری از بین می ره!
11- استرس 10 دقیقه ای خیلی زیاده؛ احتمالا بار اولتون بوده! اگه دیدین که یکی زوم کرده رو شما؛ حتی اگه خود ا..س..ت..ا..د هم باشه، سعی کنین تمرکز کنین رو مطلبی که می خواین بگین نه رو میمیک صورت اونها! برای نفستون هم قبلا چند تا عمیقشو بکشین؛ صدا هم نباید بلرزه؛ می دونم معمولا نازک تر از صدای معمولتون در میاد به خودتون مسلط باشین کار خاصی نمی خواد بکنین، روز قبلش حتما تمرین بکنین این مشکلات پیش نمیان!
12- غیر از اینا، چیز خاصی یادم نمیاد که بهتون بگم؛ یکی از دوستای ما برای اینکه به اون استرسش غلبه کنه، دقیقاً 5 دقیقه قبل از ارائه اش توی 5 دقیقه کل مطلبش رو به من می گفت! یا به چن تا از دوستایی که دور و ورش هستن! اینم یه راه.
13- یکی گفته حرکت دست و راه رفتن و .... زیاد حرکت دست توصیه نمی شه؛ بهتره به جای حرکت دست، وقتتون رو بذارین رو مطلبی که می خواین بگین! حرکت دست برای یکی دو نفر هم آزار دهنده هست چه برسه به 30-40 نفر! راه رفتن هم فقط وقتی که رو برد می خواین چیزی نشون بدین، معقول تره
بهتره مشکلات درسی تون رو تووی تالار مکانیک مطرح کنین به نظر من!
دوستان من یه سوالی دارم خیلی شخصیه نمیتونم بگم...
ببخشید!![]()
خخخخ تصور کردم الان با این حرفت چی میشه ! کلی خندیدم ! خدا همه رو شفا بده![]()
چهره عادی داشته باشه ولی با درک و شعور و با اخلاق باشه .خانه داری جز هنرای یک همسر میتونه باشه
خونه داری یعنی مثلن چه کارا؟ لباس شستن که با ماشین رختشوییه ظرف شستن که با ماشین ظرفشوییه گردگیری خونه که فوقش چند وقت یه بار خدمتکار میاد .. میمونه غذا که اونم کاری نداره![]()
باید؟؟بایدی در کار نیس آقا...
حالا خوبه خودت داری میگی با دیدگاه امروزی...
آره دیگه اگه قدرت درک زنا زیاد نبود که شما مردا رو یه ثانیه هم تحمل نمیکردن!والا..
/QUOTE]
گفتم باید بلد باشه ، اگرم بلد نیس باید یاد بگیره
بله زنای امروزی که همش نمی خوابن،ازاده؛ ولی باید مسئولیت پذیرم باشه
قدرت درک تو همه چیز نه فقط تحمل کردن شوهر...
ta nejabatu chi tarif beshe kardیه زن قبل همه چیز باید نجابت داشته باشه!
نجابت و حیا همه چیز میاره!
مرد هم باید غیرت و مردونگی داشته باشه!
گذشت لازمه دوام یه زندگیه!
ی زن باید خونه داری بلد باشه { اخه ی زوج می خوان خونه واده تشکیل بدن ، ی خونه واده که از تمام جهات کامله/اگه زنه کارشو بلد نباشه که میشه همزیستی نه زندگی{البته با دیدگاه امروزی نه گذشته ، زن باید مدیریت کنه خونه رو}}
از نظر خوشگلیم که جناب فنا توضیح دادن { به نظر من معیاری برای خوشگلی وجود نداره و بستگی به سلیقه پسر داره}
زن باید قدرت درکش خیلی خیلی بالا باشه
اگه میخواست یاد بگیره تا الان یاد گرفته بود...!
بعدشم درک کردن باید 2 طرفه باشه!!
vase yad gereftan hichvaght dir nist
tahmol kari k ma khili vaghta mikonim jaie dark
dark kar har kasi nist az nazar shakhsiati
dark yani dard yeksan dashtan
ama tahamul yani dark nakardan mushkel ama guzasht kardan az natije raftari un
نگران نباش ، اینکه بعضی وقتا ی حس ماورائ احساس های پنجگانه داریم کاملا عادیه{ی جور احساس خو اگاهی ، لمس ی اتفاق در ذهن،ی جور پیش اگاهی از اتفاقی ک واست میفته}.سلام امروز بادوستام رفتیم بیرون.بعدیدفعه حس کردم یه چیزی بهم برخورد کرد یه نگاه به اطراف کردیم نه چیزی بودونه کسی بعدبی اهمیت به راهمون ادامه دادیم دوباره بعدازیه مدت یه چیزی که نمیدونم چی بود به پشت پام برخورد کرد دقیقا پشت زانوم!یه کم درد داشت وسوزش وقتی اومدیم خوابگاه نگاهش کردم زخم شده بود خیلی نگرانم لطفاکمکم کنیدمیترسم بلایی سرم بیاد!!!!!!!
عزیزم نگرانی نداره کهسلام امروز بادوستام رفتیم بیرون.بعدیدفعه حس کردم یه چیزی بهم برخورد کرد یه نگاه به اطراف کردیم نه چیزی بودونه کسی بعدبی اهمیت به راهمون ادامه دادیم دوباره بعدازیه مدت یه چیزی که نمیدونم چی بود به پشت پام برخورد کرد دقیقا پشت زانوم!یه کم درد داشت وسوزش وقتی اومدیم خوابگاه نگاهش کردم زخم شده بود خیلی نگرانم لطفاکمکم کنیدمیترسم بلایی سرم بیاد!!!!!!!
ta nejabatu chi tarif beshe kard
نگران نباش ، اینکه بعضی وقتا ی حس ماورائ احساس های پنجگانه داریم کاملا عادیه{ی جور احساس خو اگاهی ، لمس ی اتفاق در ذهن،ی جور پیش اگاهی از اتفاقی ک واست میفته}.
در خصوص زخم هم اصلا مشکلی نیست ، خوب صحنه رو تو ذهنت بازسازی کن حتما یه عامل پیدا می کنی
عزیزم نگرانی نداره که
مگه زخمش چطوریه
زخمش که سطحیه نگرانیم از درد وزخم نیست نگرانیم از اینه که یه ادم... یه چیزنوک تیزپرت کرده باشه ک الوده باشه.واقعا نگرانم.
مردا خیلی کم از رفتار ی خانوم ناراحت میشن ، به نظر من رفتار تحقیر امیز از طرف ی زن خیلی زنندس و مرد رو ناراحت می کنه... ذهنم خوابیدــــــــــــمن یه سوال اساسی دارم...
چیکار کنم یه مرد از دستم ناراحت نشه...7حالا منظورم مرد خاصی نیس...در کل دارم میگم
همش تلاش میکنم بازم از دستم ناراحت میشن...![]()
البته بگم مشکل ازمن نبود من خودم باتیپ زننده بیرون نرفتم که کسی بخواد...اتفاقا خیلیم به حجاب معتقدم چادرنپوشیده بودم ولی تیپم جوری نبود که کسی بخواد...اینکه بخای ازین بترسی که آلوده باشه یا نه اشتباهه. نترس آلوده نیست.
باید ازین نگران باشی که چرا باید یکی که اینقدر بیشخصیت هست که باید به حریم شما تجاوز کنه.
نگران نباش ، شاید ناخواسته ی چیزی به سمتت پرت کردن ، نتیجه گیری فقط ذهنتو درگیر می کنه ، این اتفاق خیلی مهم نیست که بخاطرش اینهمه خودتو درگیرش کردیمطمئنم توهم نبود نگرانیم ازاینه که یه ادم ... یه چیز نوک تیز پرت کرده باشه که الوده باشه...
نگران نباش ، شاید ناخواسته ی چیزی به سمتت پرت کردن ، نتیجه گیری فقط ذهنتو درگیر می کنه ، این اتفاق خیلی مهم نیست که بخاطرش اینهمه خودتو درگیرش کردی
سلام دوستان . من مدت زیادیه میام باشگاه اما این تالار دفعه اولمه. امیدوارم بتونید کمکم کنید. من به یه مشاور نیاز دارم. تو شرایط روحی بدی هستم و همه زندگیم شده غم و غصه. همه علایم افسردگی رو هم دارم. اول خلاصه میگم مشکلمو بعد هر کی میتونه به دادم برسه کامل توضیح میدم. با کی دوست بودم و عاشق هم شدیم و میخواستیم ازدواج کنیم. ایده آل ترین مرد زندگی بود که دیدم تو عمرم. بیمار شد و رفت برای عمل جراحی و من بی خبر و نگران...همزمان مادربزرگم هم مریض بودن و اول مهرماه فوت کردن. پنج روز بعد از فوت مامان بزرگ خبر فوت نیما رو هم دادن بهم. داغون شدم و از زندگی بدم میاد...کنکور ارشد دارم ، چند روز دیگه امتحان نظام مهندسی دارم اما نمیتونم درس بخونم... حسابی بیمار شدم و تقریبا استراحت مطلق شدم...
سلام. ممنون دوست عزیز. خیلی سخته. باور کن یه آدم دیگه شدم...متشکرم از تسلیت و حرفاهات...سلام .ابتدا به شما تسلیت می گم و طلب صبر . شما تازه اول بحران هستین و تمامی این علایم به صورت طبیعی رخ می ده و نباید توقعی غیر از این داشت. باید به وقتش عزاداری و گریه کرد تنها بود و.... و گذر زمان در مسلط شدن به خودتون بی تاثیر نیست . باید کمی زمان به خودتون بدین . اینجا یک اشنای خوب خیلی تاثیر گذاره که کمکتون بکنه از این بحران خارج بشین و باز می گم گذر زمان. برای من هم موردی شبیه شما اتفاق افتاده و این قضیه باعث یک تحول فکری بزرگ در شما خواهد شد. فراموش نمی شوند ولی می توان با این دوری موقت انها کنار امد و باز با یاد انها این چند صباحی را به صورت محترم و ابرومندانه طی کرد. تسلیت من را پذیرا باشید و امیدوارم دوستان دیگر کمک بهتری به شما بکنند. یا حق
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
S | مشاوره تحصیلی تلفنی | تالار مشاوره | 0 | |
A | مشاوره برای تغییر شاخه در رشته فنی حرفه ای از الکترونیک به کامپیوتر یا مکانیک! | تالار مشاوره | 1 | |
![]() |
سیستم مشاوره جدید در ایران | تالار مشاوره | 0 | |
A | مشاوره کاری | تالار مشاوره | 1 | |
![]() |
اساسنامه تالار مشاوره | تالار مشاوره | 2 |