لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

yasinvafa

عضو جدید
با سلام.این یه مشکل بزرگ بین نسل ما جووناست معمولا رابطه وقتی از چند ماه بیشتر میشه دیگه جذابیتی بر طرف مقابل نداره،مورد شما هم یکی از همین موارد و طرف مقابل ب دنبال چیزهای تازه میگرده.اگر کسی ی همچین نظری داره بهتر خودت رو عذاب نداده و بذاری بره چون لیاقتت رو نداره.میدونم سخته اما زندگی جریان داره و باید ادامه داد
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
خواهشا این سوال رو سوال شخصی من ندونین، چون میدونم یه مشکلی هست که خیلیها بهش دچار هستن، پس تو جواباتون شخص من رو مخاطب قرار ندید.
سوال، شاید تکراری باشه، ولی هنوز جواب خاصی واسش پیدا نکردم، قبلنا که جوونتر بودم خب زیاد پاسخش واسم مهم نبود، پیش خودم میگفتم خب تازه اول جوونیه، هنوز کلی وقت هست ولی الان که دیگه سنم بالا رفته کم کم دارم نگران میشم. سوالم اینه که ... بذارین با یه مثال بگم، سال آخر دوره ارشد بود که تو دفتر استاد راهنمام در حال مطالعه مطلبی بودم که دختر خانمی نظرم رو به خودش جلب کرد. این واقعه روزهای زیادی تکرار شد و من تو اون مدت که دورا دور حواسم به اون دختر بود مجذوب ظاهر و پوشش آراسته و تمیز و حرکات ملو و توام با آرامش او شده بودم بدون اینکه اصلا بشناسمش و حتی اسمش رو بدونم. تا اینکه یه روز دیدم تو راهرو ایستاده رفتم جلو و دیالوگ کوتاهی با هم داشتیم و بیشتر مجذوبش شدم، ولی حیف که بعد از اون روز دیگه هرگز ندیدمش. یه کمی دنبالش گشتم ببینم میتونم نشونی ای چیزی ازش پیدا کنم ولی نتونستم. حالا سوال اینه که وقتی یه همچین مورد مشابهی واسه کسی پیش میاد باید چیکار کنه؟ بعضیا میگن باید شماره تماسش رو میگرفتی، یا بعضیا میگن باید حرف دلتو بهش میزدی !! ولی مگه میشه تو برخورد اول با یه غریبه همچین درخواستهایی کرد؟ بعضیا هم میگن باید تدریجا بهش نزدیک میشدی، خب من خیلی فک کرده بودم اون زمونا ولی هیچ نقطه مشترکی نیافتم که به اون بهونه بهش نزدیک بشم، خلاصه این مشکل بد چیزیه. حالا مثلا ممکنه یه همچین موردی تو خیابون، یا فروشگاه، یا یک جشن و گردهمایی مثل عروسی و ... پیش بیاد، تکلیف چیه؟ بیخیال شدن؟ مثل کاری که من تو طول عمری که ازم گذشت کردم؟
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام
خواهشا این سوال رو سوال شخصی من ندونین، چون میدونم یه مشکلی هست که خیلیها بهش دچار هستن، پس تو جواباتون شخص من رو مخاطب قرار ندید.
سوال، شاید تکراری باشه، ولی هنوز جواب خاصی واسش پیدا نکردم، قبلنا که جوونتر بودم خب زیاد پاسخش واسم مهم نبود، پیش خودم میگفتم خب تازه اول جوونیه، هنوز کلی وقت هست ولی الان که دیگه سنم بالا رفته کم کم دارم نگران میشم. سوالم اینه که ... بذارین با یه مثال بگم، سال آخر دوره ارشد بود که تو دفتر استاد راهنمام در حال مطالعه مطلبی بودم که دختر خانمی نظرم رو به خودش جلب کرد. این واقعه روزهای زیادی تکرار شد و من تو اون مدت که دورا دور حواسم به اون دختر بود مجذوب ظاهر و پوشش آراسته و تمیز و حرکات ملو و توام با آرامش او شده بودم بدون اینکه اصلا بشناسمش و حتی اسمش رو بدونم. تا اینکه یه روز دیدم تو راهرو ایستاده رفتم جلو و دیالوگ کوتاهی با هم داشتیم و بیشتر مجذوبش شدم، ولی حیف که بعد از اون روز دیگه هرگز ندیدمش. یه کمی دنبالش گشتم ببینم میتونم نشونی ای چیزی ازش پیدا کنم ولی نتونستم. حالا سوال اینه که وقتی یه همچین مورد مشابهی واسه کسی پیش میاد باید چیکار کنه؟ بعضیا میگن باید شماره تماسش رو میگرفتی، یا بعضیا میگن باید حرف دلتو بهش میزدی !! ولی مگه میشه تو برخورد اول با یه غریبه همچین درخواستهایی کرد؟ بعضیا هم میگن باید تدریجا بهش نزدیک میشدی، خب من خیلی فک کرده بودم اون زمونا ولی هیچ نقطه مشترکی نیافتم که به اون بهونه بهش نزدیک بشم، خلاصه این مشکل بد چیزیه. حالا مثلا ممکنه یه همچین موردی تو خیابون، یا فروشگاه، یا یک جشن و گردهمایی مثل عروسی و ... پیش بیاد، تکلیف چیه؟ بیخیال شدن؟ مثل کاری که من تو طول عمری که ازم گذشت کردم؟


سلام
درست میگی. این اشتباه خیلی از ماهاست. دختر و پسر هم نداره
و بنظرمن ی دلیل مهمش اینه ک تو اون لحظه اولویتمون انتخاب یک دوست/همسر نیست!!

راهکارش مسلما بیخیال شدن نیست
فعلا چیزی ک ب ذهنم میرسه اینه:کسب تجربه از اشتباهات قبلی..

 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
درست میگی. این اشتباه خیلی از ماهاست. دختر و پسر هم نداره
و بنظرمن ی دلیل مهمش اینه ک تو اون لحظه اولویتمون انتخاب یک دوست/همسر نیست!!

راهکارش مسلما بیخیال شدن نیست
فعلا چیزی ک ب ذهنم میرسه اینه:کسب تجربه از اشتباهات قبلی..


یعنی چی؟ پس الویتمون چیه؟ راهکارش پس چیه؟ کدوم تجربه یا اشتباه قبلی؟!
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
خواهشا این سوال رو سوال شخصی من ندونین، چون میدونم یه مشکلی هست که خیلیها بهش دچار هستن، پس تو جواباتون شخص من رو مخاطب قرار ندید.
سوال، شاید تکراری باشه، ولی هنوز جواب خاصی واسش پیدا نکردم، قبلنا که جوونتر بودم خب زیاد پاسخش واسم مهم نبود، پیش خودم میگفتم خب تازه اول جوونیه، هنوز کلی وقت هست ولی الان که دیگه سنم بالا رفته کم کم دارم نگران میشم. سوالم اینه که ... بذارین با یه مثال بگم، سال آخر دوره ارشد بود که تو دفتر استاد راهنمام در حال مطالعه مطلبی بودم که دختر خانمی نظرم رو به خودش جلب کرد. این واقعه روزهای زیادی تکرار شد و من تو اون مدت که دورا دور حواسم به اون دختر بود مجذوب ظاهر و پوشش آراسته و تمیز و حرکات ملو و توام با آرامش او شده بودم بدون اینکه اصلا بشناسمش و حتی اسمش رو بدونم. تا اینکه یه روز دیدم تو راهرو ایستاده رفتم جلو و دیالوگ کوتاهی با هم داشتیم و بیشتر مجذوبش شدم، ولی حیف که بعد از اون روز دیگه هرگز ندیدمش. یه کمی دنبالش گشتم ببینم میتونم نشونی ای چیزی ازش پیدا کنم ولی نتونستم. حالا سوال اینه که وقتی یه همچین مورد مشابهی واسه کسی پیش میاد باید چیکار کنه؟ بعضیا میگن باید شماره تماسش رو میگرفتی، یا بعضیا میگن باید حرف دلتو بهش میزدی !! ولی مگه میشه تو برخورد اول با یه غریبه همچین درخواستهایی کرد؟ بعضیا هم میگن باید تدریجا بهش نزدیک میشدی، خب من خیلی فک کرده بودم اون زمونا ولی هیچ نقطه مشترکی نیافتم که به اون بهونه بهش نزدیک بشم، خلاصه این مشکل بد چیزیه. حالا مثلا ممکنه یه همچین موردی تو خیابون، یا فروشگاه، یا یک جشن و گردهمایی مثل عروسی و ... پیش بیاد، تکلیف چیه؟ بیخیال شدن؟ مثل کاری که من تو طول عمری که ازم گذشت کردم؟

اینکه راحته...مخصوصا تو دانشگاه...اون چیزی که به شخصه تجربه کردم..این بوده که یا برای اشنایی بیشتر طرف 3-4 بار میومد تا حرفشو میزد بالاخره و جوابش رو میگرفت...
یا اینکه میرفتن به منشی گروه و اینا میگفتن....
یا با یکی از خانما که راحت تر بودن مطرح میکردن که بگه...
تو دانشگاه معمولا راحت میشه کیس مورد نظر برای ازدواج رو پیدا کرد و شناخت ازش پیدا کرد ...
البته یه چیزی هم هست...باید ببینین از اون خانم برای ازدواج خوشتون میومده و به هم میخوردین یا نه...نه اینکه از چند تا رفتارش فقط خوشتون اومده باشه...

تو عروسی هم میشه از خونواده کمک بگیرین...

من یه بار تو کنگره که رفته بودم....یه اقایی اومد و کلی هم سرخ و سفید شد و خیلی هم محترم بود و حرف دلش رو زد و کلی هم عذرخواهی کرد و گفت میدونه یه دفعه ای همچین موضوعی رو نباید گفت ولی اینجا کنگرست و فردا نه من نه شما اینجا نیستیم...مجبور شدم و این حرفا....

بر اساس موقعیتتون و شخصیت خودتون و اون دختر اگه بسنجین نباید انقدرها هم سخت باشه...ولی حتما به شخصیت اون دختر دقت کنین ...البته اگر براتون مهمه....چون بعضی از اقایون رفتارهایی رو نشون میدن که انگار از تو فیلم هندی یاد گرفتن و همین ادمو زده میکنه....
نمیدونم مفید بود حرفام یا نه...امیدوارم موفق باشین...
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
یعنی چی؟ پس الویتمون چیه؟ راهکارش پس چیه؟ کدوم تجربه یا اشتباه قبلی؟!


نمیدونم اولویت شما تو اون لحظه چی بوده. اما اگه ازدواج بود حتما رفتارتون متفاوت میبود. ی کاری میکردید تا بهونه ای شه واسه ادامه رابطه
اشتتباه قبلی مثلا همین موردی ک گفتید. تا دفه بعدی ک چنین اتفاقی افتاد بسادگی از کنارش نگذرید!
 

ali.metal.eng

عضو جدید
سلام
خواهشا این سوال رو سوال شخصی من ندونین، چون میدونم یه مشکلی هست که خیلیها بهش دچار هستن، پس تو جواباتون شخص من رو مخاطب قرار ندید.
سوال، شاید تکراری باشه، ولی هنوز جواب خاصی واسش پیدا نکردم، قبلنا که جوونتر بودم خب زیاد پاسخش واسم مهم نبود، پیش خودم میگفتم خب تازه اول جوونیه، هنوز کلی وقت هست ولی الان که دیگه سنم بالا رفته کم کم دارم نگران میشم. سوالم اینه که ... بذارین با یه مثال بگم، سال آخر دوره ارشد بود که تو دفتر استاد راهنمام در حال مطالعه مطلبی بودم که دختر خانمی نظرم رو به خودش جلب کرد. این واقعه روزهای زیادی تکرار شد و من تو اون مدت که دورا دور حواسم به اون دختر بود مجذوب ظاهر و پوشش آراسته و تمیز و حرکات ملو و توام با آرامش او شده بودم بدون اینکه اصلا بشناسمش و حتی اسمش رو بدونم. تا اینکه یه روز دیدم تو راهرو ایستاده رفتم جلو و دیالوگ کوتاهی با هم داشتیم و بیشتر مجذوبش شدم، ولی حیف که بعد از اون روز دیگه هرگز ندیدمش. یه کمی دنبالش گشتم ببینم میتونم نشونی ای چیزی ازش پیدا کنم ولی نتونستم. حالا سوال اینه که وقتی یه همچین مورد مشابهی واسه کسی پیش میاد باید چیکار کنه؟ بعضیا میگن باید شماره تماسش رو میگرفتی، یا بعضیا میگن باید حرف دلتو بهش میزدی !! ولی مگه میشه تو برخورد اول با یه غریبه همچین درخواستهایی کرد؟ بعضیا هم میگن باید تدریجا بهش نزدیک میشدی، خب من خیلی فک کرده بودم اون زمونا ولی هیچ نقطه مشترکی نیافتم که به اون بهونه بهش نزدیک بشم، خلاصه این مشکل بد چیزیه. حالا مثلا ممکنه یه همچین موردی تو خیابون، یا فروشگاه، یا یک جشن و گردهمایی مثل عروسی و ... پیش بیاد، تکلیف چیه؟ بیخیال شدن؟ مثل کاری که من تو طول عمری که ازم گذشت کردم؟
اگه قصدت ازدواجه چرا نمیتونی بیان کنی؟ همون اول راحت یکمی حرف بزن از چیزهای مختلف بعدش
بگو که خانوم محترم من از شما خوشم اومده دوست دارم شمارتونو یا ایملتونو داشته باشم که بیشتر اشنا بشیم
شما برو هر دختری رو خاستی بگو خودم واست شمارشو میگیرم خخخخخخخ
ولی قصدت ازدواج نباشه شمارشو نمیدما گفته باشم:D
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه قصدت ازدواجه چرا نمیتونی بیان کنی؟ همون اول راحت یکمی حرف بزن از چیزهای مختلف بعدش
بگو که خانوم محترم من از شما خوشم اومده دوست دارم شمارتونو یا ایملتونو داشته باشم که بیشتر اشنا بشیم
شما برو هر دختری رو خاستی بگو خودم واست شمارشو میگیرم خخخخخخخ
ولی قصدت ازدواج نباشه شمارشو نمیدما گفته باشم:D
گفتن این جمله جلسه اول به _هر دختری_ جواب نمیده البته...
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
خواهشا این سوال رو سوال شخصی من ندونین، چون میدونم یه مشکلی هست که خیلیها بهش دچار هستن، پس تو جواباتون شخص من رو مخاطب قرار ندید.
سوال، شاید تکراری باشه، ولی هنوز جواب خاصی واسش پیدا نکردم، قبلنا که جوونتر بودم خب زیاد پاسخش واسم مهم نبود، پیش خودم میگفتم خب تازه اول جوونیه، هنوز کلی وقت هست ولی الان که دیگه سنم بالا رفته کم کم دارم نگران میشم. سوالم اینه که ... بذارین با یه مثال بگم، سال آخر دوره ارشد بود که تو دفتر استاد راهنمام در حال مطالعه مطلبی بودم که دختر خانمی نظرم رو به خودش جلب کرد. این واقعه روزهای زیادی تکرار شد و من تو اون مدت که دورا دور حواسم به اون دختر بود مجذوب ظاهر و پوشش آراسته و تمیز و حرکات ملو و توام با آرامش او شده بودم بدون اینکه اصلا بشناسمش و حتی اسمش رو بدونم. تا اینکه یه روز دیدم تو راهرو ایستاده رفتم جلو و دیالوگ کوتاهی با هم داشتیم و بیشتر مجذوبش شدم، ولی حیف که بعد از اون روز دیگه هرگز ندیدمش. یه کمی دنبالش گشتم ببینم میتونم نشونی ای چیزی ازش پیدا کنم ولی نتونستم. حالا سوال اینه که وقتی یه همچین مورد مشابهی واسه کسی پیش میاد باید چیکار کنه؟ بعضیا میگن باید شماره تماسش رو میگرفتی، یا بعضیا میگن باید حرف دلتو بهش میزدی !! ولی مگه میشه تو برخورد اول با یه غریبه همچین درخواستهایی کرد؟ بعضیا هم میگن باید تدریجا بهش نزدیک میشدی، خب من خیلی فک کرده بودم اون زمونا ولی هیچ نقطه مشترکی نیافتم که به اون بهونه بهش نزدیک بشم، خلاصه این مشکل بد چیزیه. حالا مثلا ممکنه یه همچین موردی تو خیابون، یا فروشگاه، یا یک جشن و گردهمایی مثل عروسی و ... پیش بیاد، تکلیف چیه؟ بیخیال شدن؟ مثل کاری که من تو طول عمری که ازم گذشت کردم؟


تو دانشگاه که بهانه پیدا کردن راحته....مثل جزوه گرفتن یا کمک و راهنمایی درسی...البته اینا مربوط به افرادیه که هم رشته ن:redface:
خیلی محترمانه وبا متانت و حیا اگه برین جلو قطعا با برخورد مناسبی هم روبرو میشن
نگران نباشید تجربه ثابت کرده
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
خخخخخخ تو چیکار داری تو برو دخترو بیار هردختری باشه من شمارشو بگیرم واست قبوله؟:D

شما با این سطح آیکیوتون مشاوره هم میدین؟:دییییی
من شماره هر دختری رو بخوام دارم
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه قصدت ازدواجه چرا نمیتونی بیان کنی؟ همون اول راحت یکمی حرف بزن از چیزهای مختلف بعدش
بگو که خانوم محترم من از شما خوشم اومده دوست دارم شمارتونو یا ایملتونو داشته باشم که بیشتر اشنا بشیم
شما برو هر دختری رو خاستی بگو خودم واست شمارشو میگیرم خخخخخخخ
ولی قصدت ازدواج نباشه شمارشو نمیدما گفته باشم:D

من بعنوان یه دختر اگه کسی یهو و برای بار اول بیاد و اینجور بگه بش اعتماد نمیکنم...
بنظرم برداشت درستی نمیشه ازین حرف داشت:cool:
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینکه راحته...مخصوصا تو دانشگاه...اون چیزی که به شخصه تجربه کردم..این بوده که یا برای اشنایی بیشتر طرف 3-4 بار میومد تا حرفشو میزد بالاخره و جوابش رو میگرفت...
یا اینکه میرفتن به منشی گروه و اینا میگفتن....
یا با یکی از خانما که راحت تر بودن مطرح میکردن که بگه...
تو دانشگاه معمولا راحت میشه کیس مورد نظر برای ازدواج رو پیدا کرد و شناخت ازش پیدا کرد ...
البته یه چیزی هم هست...باید ببینین از اون خانم برای ازدواج خوشتون میومده و به هم میخوردین یا نه...نه اینکه از چند تا رفتارش فقط خوشتون اومده باشه...

تو عروسی هم میشه از خونواده کمک بگیرین...

من یه بار تو کنگره که رفته بودم....یه اقایی اومد و کلی هم سرخ و سفید شد و خیلی هم محترم بود و حرف دلش رو زد و کلی هم عذرخواهی کرد و گفت میدونه یه دفعه ای همچین موضوعی رو نباید گفت ولی اینجا کنگرست و فردا نه من نه شما اینجا نیستیم...مجبور شدم و این حرفا....

بر اساس موقعیتتون و شخصیت خودتون و اون دختر اگه بسنجین نباید انقدرها هم سخت باشه...ولی حتما به شخصیت اون دختر دقت کنین ...البته اگر براتون مهمه....چون بعضی از اقایون رفتارهایی رو نشون میدن که انگار از تو فیلم هندی یاد گرفتن و همین ادمو زده میکنه....
نمیدونم مفید بود حرفام یا نه...امیدوارم موفق باشین...

به این راحتیا هم نیست، مخصوصا تو همون دانشگاه، اولا اینکه مردا هم غرور دارن، ثانیا اینکه نه واسه شخصیت مرد خوبه نه واسه خود رابطه ای که قرار هست شکل بگیره خوبه که مرد همون اول دست و دلش رو بشه، ثالثا این مسائل تو محیطی مثل دانشگاه یا محل کار با سرعت نور پخش میشه، یه پسر یا مرد شاید حداکثر یکی یا دوبار بتونه بره به خانمی ابراز علاقه کنه، و اگه به هر دلیلی جواب رد بشنوه و کار به بار سوم برسه نه دیگه کسی حرفشو باور میکنه نه واسه وجهه خود اون آقا خوبه. اینه که تا مطمئن نشه نباید کاری بکنه. رابعا نمیشه بدون شناخت کامل به کسی اعتماد کرد و حرفهایی زد که بعدا علیه ات استفاده بشه یا مورد تمسخر قرار بگیری. و خیلی دلایل دیگه که واقعا بعضیاش قابل گفتن نیست و جاش هم اینجا نیست. البته این به ضرر هم خانماس هم آقایون چون به هر حال دخترا هم دوست دارن زودتر با یه آدم خوب آشنا بشن...
شما اون جریان کنگره تون آخرش چی شد؟

نمیدونم اولویت شما تو اون لحظه چی بوده. اما اگه ازدواج بود حتما رفتارتون متفاوت میبود. ی کاری میکردید تا بهونه ای شه واسه ادامه رابطه
اشتتباه قبلی مثلا همین موردی ک گفتید. تا دفه بعدی ک چنین اتفاقی افتاد بسادگی از کنارش نگذرید!

اگه قصدت ازدواجه چرا نمیتونی بیان کنی؟ همون اول راحت یکمی حرف بزن از چیزهای مختلف بعدش
بگو که خانوم محترم من از شما خوشم اومده دوست دارم شمارتونو یا ایملتونو داشته باشم که بیشتر اشنا بشیم
شما برو هر دختری رو خاستی بگو خودم واست شمارشو میگیرم خخخخخخخ
ولی قصدت ازدواج نباشه شمارشو نمیدما گفته باشم:D

طبیعتا هر ذهن سالمی وقتی جنس مخالفی رو میبینه و ازش خوشش میاد ته ذهنش به چیزی که فکر میکنه ازدواج هست ولی فکر کردن به ازدواج کجا و متقاعد شدن به این امر کجا. وقتی شما بخوای مثلا یه چیز ساده مثل گوشی تلفن همراه یا خودرو بخری همینجوری میری بیرون و از هر ماشین یا موبایلی که خوشت اومد میخری یا قبلش خوب ازش شناخت پیدا میکنی؟ در مورد این روابط هم، مخصوصا امروز شناخت فقط با ارتباط چندباره و مستمر حاصل میشه و اگه این اتفاق نیوفته مطمئنا بعدش پشیمونی به همراه داره. یه دختر که ظاهر خوب و آراسته ای و اخلاق اجتماعی خوبی داشته باشه شاید بتونه فکر ازدواج رو بندازه تو سر یه نفر که دلش میخواد از خانواده‌ای تشکیل بده و زندگیش رو با کسی قسمت کنه ولی فقط زمانی میتونه اون شخص رو واسه خواستگاری و ازدواج کردن متقاعد کنه که اخلاق و رفتارش جذبش کنه. تفاوت افراد بنظرم تو جزییات اخلاقیشون هست که شناختشون فقط با رابطه مستمر ممکنه.
 
آخرین ویرایش:

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتن این جمله جلسه اول به _هر دختری_ جواب نمیده البته...
اهوم موافقم،
تو دانشگاه که بهانه پیدا کردن راحته....مثل جزوه گرفتن یا کمک و راهنمایی درسی...البته اینا مربوط به افرادیه که هم رشته ن:redface:
خیلی محترمانه وبا متانت و حیا اگه برین جلو قطعا با برخورد مناسبی هم روبرو میشن
نگران نباشید تجربه ثابت کرده
نه به همین راحتی ها هم نیست، بعضی وقتها واقعا هیچ بهانه ای وجود نداره و پیدا نمیشه. شاید اگه طرف مقابل واست مهم نباشه جرات انجام هر کاری رو داشته باشی ولی اگه طرف واست مهم باشه همش تردید داری چون اولین اشتباهت ممکنه آخرین اشتباه باشه! اگه یه راه رو امتحان کنی و جواب نده ممکنه واسه همیشه اونو از دست بدی.
ما که هر کیو میشناسیم این کار رو کرد آخرش به جدایی ختم شد!

من بعنوان یه دختر اگه کسی یهو و برای بار اول بیاد و اینجور بگه بش اعتماد نمیکنم...
بنظرم برداشت درستی نمیشه ازین حرف داشت:cool:

اهوم موافقم،
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب پس چطوری بگیرههه؟:surprised:

خب شما تصور کن تو دانشگاه، بازار یا هر مکان عمومی داری میری یهو یکی بیاد بگه میتونم شماره تونو داشته باشم؟:surprised:....خیلی بخوای محترمانه باش برخورد کنی جوابش نمیدی و میری...والا...حتی اگر خیلیم آدم معقولی بنظر برسه...
اونم تو این دوره و زمونه....:razz:


مگر یطور دیگه...اگه آدم تو شرایط اینجوری باشه که بقول لومو احتمال دیدن مجدد نباشه...حالا دیگه اگه محترمانه بره جلو و قصد و نیتش خیرباشه...حالا دیگه تا هرچی خدا بخواد...من این مدلشو چون تجربه نکردم نمیتونم نظر قطعی بدم

یا اگه بار اول باشه و خواهری یا مامان همراهتون باشه اونجور که آدم راحتتر میتونه اعتماد کنه(اگه یهویی باشه)
 

ali.metal.eng

عضو جدید
خب شما تصور کن تو دانشگاه، بازار یا هر مکان عمومی داری میری یهو یکی بیاد بگه میتونم شماره تونو داشته باشم؟:surprised:....خیلی بخوای محترمانه باش برخورد کنی جوابش نمیدی و میری...والا...حتی اگر خیلیم آدم معقولی بنظر برسه...
اونم تو این دوره و زمونه....:razz:


مگر یطور دیگه...اگه آدم تو شرایط اینجوری باشه که بقول لومو احتمال دیدن مجدد نباشه...حالا دیگه اگه محترمانه بره جلو و قصد و نیتش خیرباشه...حالا دیگه تا هرچی خدا بخواد...من این مدلشو چون تجربه نکردم نمیتونم نظر قطعی بدم

یا اگه بار اول باشه و خواهری یا مامان همراهتون باشه اونجور که آدم راحتتر میتونه اعتماد کنه(اگه یهویی باشه)
اره خب
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
به این راحتیا هم نیست، مخصوصا تو همون دانشگاه، اولا اینکه مردا هم غرور دارن، ثانیا اینکه نه واسه شخصیت مرد خوبه نه واسه خود رابطه ای که قرار هست شکل بگیره خوبه که مرد همون اول دست و دلش رو بشه، ثالثا این مسائل تو محیطی مثل دانشگاه یا محل کار با سرعت نور پخش میشه، یه پسر یا مرد شاید حداکثر یکی یا دوبار بتونه بره به خانمی ابراز علاقه کنه، و اگه به هر دلیلی جواب رد بشنوه و کار به بار سوم برسه نه دیگه کسی حرفشو باور میکنه نه واسه وجهه خود اون آقا خوبه. اینه که تا مطمئن نشه نباید کاری بکنه. رابعا نمیشه بدون شناخت کامل به کسی اعتماد کرد و حرفهایی زد که بعدا علیه ات استفاده بشه یا مورد تمسخر قرار بگیری. و خیلی دلایل دیگه که واقعا بعضیاش قابل گفتن نیست و جاش هم اینجا نیست. البته این به ضرر هم خانماس هم آقایون چون به هر حال دخترا هم دوست دارن زودتر با یه آدم خوب آشنا بشن...
شما اون جریان کنگره تون آخرش چی شد؟





طبیعتا هر ذهن سالمی وقتی جنس مخالفی رو میبینه و ازش خوشش میاد ته ذهنش به چیزی که فکر میکنه ازدواج هست ولی فکر کردن به ازدواج کجا و متقاعد شدن به این امر کجا. وقتی شما بخوای مثلا یه چیز ساده مثل گوشی تلفن همراه یا خودرو بخری همینجوری میری بیرون و از هر ماشین یا موبایلی که خوشت اومد میخری یا قبلش خوب ازش شناخت پیدا میکنی؟ در مورد این روابط هم، مخصوصا امروز شناخت فقط با ارتباط چندباره و مستمر حاصل میشه و اگه این اتفاق نیوفته مطمئنا بعدش پشیمونی به همراه داره. یه دختر که ظاهر خوب و آراسته ای و اخلاق اجتماعی خوبی داشته باشه شاید بتونه فکر ازدواج رو بندازه تو سر یه نفر که دلش میخواد از خانواده‌ای تشکیل بده و زندگیش رو با کسی قسمت کنه ولی فقط زمانی میتونه اون شخص رو واسه خواستگاری و ازدواج کردن متقاعد کنه که اخلاق و رفتارش جذبش کنه. تفاوت افراد بنظرم تو جزییات اخلاقیشون هست که فقط با رابطه مستمر ممکنه.

بنظرم از بابت غرور و دست و دل رو شدن سخت میگیری دوستم...این طبیعیه...


باین موافقم...نمیشه تا یه لحظه حس کردی از یکی خوشت میاد ...دیگه هردفه بری و پیشنهاد بدی...طرف چهار سال بات همکلاسه...ترم هفت میاد پیشنهاد میده....


این حرفتونو تاحدودی قبول دارم...احتمالش هست که دخترخانم جنبه نداشته باشه و دیگه هرجا نشست بگه فلانی ازم خواستگاری کرده...ولی بنظرم دیگه اینقدم حساس و بدبین نباشین واس خودتونم راحتتر میشه:)


100% موافقم...ولی شناخت در جزئیاتم دورادور حاصل نمیشه...بخصوص اگه دختر مدنظر شما متین و خانواده دار باشه قطعا به شما اجازه نمیده بی دلیل اونقد بهش نزدیک بشی که بخوای شناخت پیدا کنی...پس بنظرم من شما اگه کسی پیدا کردی که تو یسری کلیات و معیارها باشما و فرد ایده التون تناسب داشت محترمانه توسط راه های ذکر شده اقدام کنید و بگید به قصد آشنایی بیشتر به نیت ازدواج و با اطلاع خانواده ها اومدین جلو...از اول نگین بامن ازدواج میکنید...چون این بنظرمن خیلی ضایع و سطحی نگرانه و بچگانه س
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهوم موافقم،

نه به همین راحتی ها هم نیست، بعضی وقتها واقعا هیچ بهانه ای وجود نداره و پیدا نمیشه. شاید اگه طرف مقابل واست مهم نباشه جرات انجام هر کاری رو داشته باشی ولی اگه طرف واست مهم باشه همش تردید داری چون اولین اشتباهت ممکنه آخرین اشتباه باشه! اگه یه راه رو امتحان کنی و جواب نده ممکنه واسه همیشه اونو از دست بدی.
ما که هر کیو میشناسیم این کار رو کرد آخرش به جدایی ختم شد!




اهوم موافقم،

نمیدونم والا من از عاقبتش خبر نداره ولی نحوه گفتن برای بار اول رو بنا به تجربه گفتم
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
به این راحتیا هم نیست، مخصوصا تو همون دانشگاه، اولا اینکه مردا هم غرور دارن، ثانیا اینکه نه واسه شخصیت مرد خوبه نه واسه خود رابطه ای که قرار هست شکل بگیره خوبه که مرد همون اول دست و دلش رو بشه، ثالثا این مسائل تو محیطی مثل دانشگاه یا محل کار با سرعت نور پخش میشه، یه پسر یا مرد شاید حداکثر یکی یا دوبار بتونه بره به خانمی ابراز علاقه کنه، و اگه به هر دلیلی جواب رد بشنوه و کار به بار سوم برسه نه دیگه کسی حرفشو باور میکنه نه واسه وجهه خود اون آقا خوبه. اینه که تا مطمئن نشه نباید کاری بکنه. رابعا نمیشه بدون شناخت کامل به کسی اعتماد کرد و حرفهایی زد که بعدا علیه ات استفاده بشه یا مورد تمسخر قرار بگیری. و خیلی دلایل دیگه که واقعا بعضیاش قابل گفتن نیست و جاش هم اینجا نیست. البته این به ضرر هم خانماس هم آقایون چون به هر حال دخترا هم دوست دارن زودتر با یه آدم خوب آشنا بشن...
شما اون جریان کنگره تون آخرش چی شد؟

ببینین والا من چیزایی که دیدم رو میگم...تو محیط خانما هم مثل اقایون حواسشون هست...و بر اساس شخصیتی که از اون اقا دیدن حالا چه تو محیط دیده باشن چه وقتی اون اقا _بار اول_ میاد با اون خانم صحبت کنه...براساس اون شخصیتی که دیدن برخوردشون رو تنظیم میکنند...بار اول مطمئنا کسی نمیره بگه من ازت خوشم اومد شمارتو بده...یکی مثل من باشه فوق العاده واکنش بدی نشون میده!!!
شما اول از همه اون دختر رو زیر نظر بگیرین(ولی نه تابلو...چون بعضی از اقایون انقد بد این کار رو میکنن که حس مزاحمت دست میده به خانم) تا یه شناخت نسبی از روابط و برخورد و متانت و این مسائل اون خانم دستتون بیاد...اگر پسندیدین میتونین برین چند بار سر یه موضوع علمی(تو دانشگاه...مثلا مرتبط با پایان نامه کمک بگیرین) باهاشون حرف بزنین که نزدیک تر بشین...بعد از اون وقتی بهتر رفتار و ...رو شناختین...میتونین اگر میبینین از اون تیپ دخترهایی هست که میتونین به خودش بگین...که هیچی...وگرنه برین پیش منشی گروه(منشی ما خانم بود) و بگین من از فلانی برای ازدواج خوشم اومده میخوام بیشتر باایشون اشنا بشم این سوالها رو دارم میشه ازشون بپرسین...مثلا برای من پیش اومده بود یه چند تا سوال خصوصی ازم پرسید بعدم گفته بود اسممو فعلا نگین بهشون(البته بعضی از دخترا خوششون نمیاد اسم طرف مقابل رو نگن بهشون...پس به منشی بگین یه جوری بگه انگار برای یه کیس خارج از دانشگاه میخواد)...بعد که اطلاعات رو گرفتین...میتونین بگین موضوع رو با خانم در میون بذاره...یا اینکه شماره خونه خانم رو بگیره تا مادرتون صحبت کنن مثل بقیه خواستگارا...(که این خ خوبه....)........
یا اینکه برین به یکی از دوستای خانم بگین که میدونین دهنش قرصه و همه جا رو پر نمیکنه ....یا خانمی که میتونین اعتماد کنین چنین کاری رو انجام میده...
والا من خودم هیچ وقت پسرایی که تو دانشگاه ازم خواستگاری میکنن رو به کسی نمیگم....
ولی دیدم یکی از پسرامون خواستگاری 3 تا از دخترا رفت همه هم میدونستن اخرشم با یکی دیگه ازبچه ها ازدواج کرد....کسی نمیگه چرا فلانی انقد خواستگاری گرد...چون دنبال یه همسر مناسب میگشته برای ازدواج....
من فعلا تو فاز ازدواج نیستم و ایشونم رد کردم...ولی اگر با یه خانم اینجوری اشنا بشین شاید باهاتون مخالفت نکنه چون دلیل منطقی هست...کنگره نهایتا 3 روز باشه و دسترسی دیگه وجود نداره...
راستی همه ی حرفاتونو که تو چند جلسه اول اشنایی نمیخواین بزنین که طرف مسخره تون کنه...بعضی حرفا مال وقتیه که همه چی اکی شد...
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز

100% موافقم...ولی شناخت در جزئیاتم دورادور حاصل نمیشه...بخصوص اگه دختر مدنظر شما متین و خانواده دار باشه قطعا به شما اجازه نمیده بی دلیل اونقد بهش نزدیک بشی که بخوای شناخت پیدا کنی...پس بنظرم من شما اگه کسی پیدا کردی که تو یسری کلیات و معیارها باشما و فرد ایده التون تناسب داشت محترمانه توسط راه های ذکر شده اقدام کنید و بگید به قصد آشنایی بیشتر به نیت ازدواج و با اطلاع خانواده ها اومدین جلو...از اول نگین بامن ازدواج میکنید...چون این بنظرمن خیلی ضایع و سطحی نگرانه و بچگانه س

پرفکت :دیییییی;)
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز

بنظرم از بابت غرور و دست و دل رو شدن سخت میگیری دوستم...این طبیعیه...


باین موافقم...نمیشه تا یه لحظه حس کردی از یکی خوشت میاد ...دیگه هردفه بری و پیشنهاد بدی...طرف چهار سال بات همکلاسه...ترم هفت میاد پیشنهاد میده....


این حرفتونو تاحدودی قبول دارم...احتمالش هست که دخترخانم جنبه نداشته باشه و دیگه هرجا نشست بگه فلانی ازم خواستگاری کرده...ولی بنظرم دیگه اینقدم حساس و بدبین نباشین واس خودتونم راحتتر میشه:)


100% موافقم...ولی شناخت در جزئیاتم دورادور حاصل نمیشه...بخصوص اگه دختر مدنظر شما متین و خانواده دار باشه قطعا به شما اجازه نمیده بی دلیل اونقد بهش نزدیک بشی که بخوای شناخت پیدا کنی...پس بنظرم من شما اگه کسی پیدا کردی که تو یسری کلیات و معیارها باشما و فرد ایده التون تناسب داشت محترمانه توسط راه های ذکر شده اقدام کنید و بگید به قصد آشنایی بیشتر به نیت ازدواج و با اطلاع خانواده ها اومدین جلو...از اول نگین بامن ازدواج میکنید...چون این بنظرمن خیلی ضایع و سطحی نگرانه و بچگانه س

بنظرم شناخت از کلیات برای پیش قدم شدن واسه ازدواج و خواستگاری اصلا کافی نیست و منظورم از جزییات ، مسائل خانوادگی و اینا نیست، خب این چیزا رو میشه به اصطلاح آمارش رو از این و اون گرفت. منظورم از جزییات مثلا وقت شناسی هست، یا مثلا آستانه صبر و تحمل، یا اینکه یه نفر مسائل رو سخت میگیره یا آسون رو نمیشه فقط با یکی دوبار همکلام شدن یا همکلاس بودن فهمید. یا اینکه یه نفر واکنشش به یه جوک یا منظره چطوریه، یا مثلا از یه شوخی سریع می رنجه یا نه و ...
بطور مثال من دوستی دارم که همه فک میکنند شخصیت خیلی قوی و محکم و با اراده‌ای داره ولی منی که باهاش نزدیک هستم میدونم چقدر این آدم متزلزل و مردد هست و شخصیت وابسته‌ای داره.
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینین والا من چیزایی که دیدم رو میگم...تو محیط خانما هم مثل اقایون حواسشون هست...و بر اساس شخصیتی که از اون اقا دیدن حالا چه تو محیط دیده باشن چه وقتی اون اقا _بار اول_ میاد با اون خانم صحبت کنه...براساس اون شخصیتی که دیدن برخوردشون رو تنظیم میکنند...بار اول مطمئنا کسی نمیره بگه من ازت خوشم اومد شمارتو بده...یکی مثل من باشه فوق العاده واکنش بدی نشون میده!!!
شما اول از همه اون دختر رو زیر نظر بگیرین(ولی نه تابلو...چون بعضی از اقایون انقد بد این کار رو میکنن که حس مزاحمت دست میده به خانم) تا یه شناخت نسبی از روابط و برخورد و متانت و این مسائل اون خانم دستتون بیاد...اگر پسندیدین میتونین برین چند بار سر یه موضوع علمی(تو دانشگاه...مثلا مرتبط با پایان نامه کمک بگیرین) باهاشون حرف بزنین که نزدیک تر بشین...بعد از اون وقتی بهتر رفتار و ...رو شناختین...میتونین اگر میبینین از اون تیپ دخترهایی هست که میتونین به خودش بگین...که هیچی...وگرنه برین پیش منشی گروه(منشی ما خانم بود) و بگین من از فلانی برای ازدواج خوشم اومده میخوام بیشتر باایشون اشنا بشم این سوالها رو دارم میشه ازشون بپرسین...مثلا برای من پیش اومده بود یه چند تا سوال خصوصی ازم پرسید بعدم گفته بود اسممو فعلا نگین بهشون(البته بعضی از دخترا خوششون نمیاد اسم طرف مقابل رو نگن بهشون...پس به منشی بگین یه جوری بگه انگار برای یه کیس خارج از دانشگاه میخواد)...بعد که اطلاعات رو گرفتین...میتونین بگین موضوع رو با خانم در میون بذاره...یا اینکه شماره خونه خانم رو بگیره تا مادرتون صحبت کنن مثل بقیه خواستگارا...(که این خ خوبه....)........
یا اینکه برین به یکی از دوستای خانم بگین که میدونین دهنش قرصه و همه جا رو پر نمیکنه ....یا خانمی که میتونین اعتماد کنین چنین کاری رو انجام میده...
والا من خودم هیچ وقت پسرایی که تو دانشگاه ازم خواستگاری میکنن رو به کسی نمیگم....
ولی دیدم یکی از پسرامون خواستگاری 3 تا از دخترا رفت همه هم میدونستن اخرشم با یکی دیگه ازبچه ها ازدواج کرد....کسی نمیگه چرا فلانی انقد خواستگاری گرد...چون دنبال یه همسر مناسب میگشته برای ازدواج....
من فعلا تو فاز ازدواج نیستم و ایشونم رد کردم...ولی اگر با یه خانم اینجوری اشنا بشین شاید باهاتون مخالفت نکنه چون دلیل منطقی هست...کنگره نهایتا 3 روز باشه و دسترسی دیگه وجود نداره...
راستی همه ی حرفاتونو که تو چند جلسه اول اشنایی نمیخواین بزنین که طرف مسخره تون کنه...بعضی حرفا مال وقتیه که همه چی اکی شد...

موافقم با تک تک فرمایشات لومو;)
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینین والا من چیزایی که دیدم رو میگم...تو محیط خانما هم مثل اقایون حواسشون هست...و بر اساس شخصیتی که از اون اقا دیدن حالا چه تو محیط دیده باشن چه وقتی اون اقا _بار اول_ میاد با اون خانم صحبت کنه...براساس اون شخصیتی که دیدن برخوردشون رو تنظیم میکنند...بار اول مطمئنا کسی نمیره بگه من ازت خوشم اومد شمارتو بده...یکی مثل من باشه فوق العاده واکنش بدی نشون میده!!!
شما اول از همه اون دختر رو زیر نظر بگیرین(ولی نه تابلو...چون بعضی از اقایون انقد بد این کار رو میکنن که حس مزاحمت دست میده به خانم) تا یه شناخت نسبی از روابط و برخورد و متانت و این مسائل اون خانم دستتون بیاد...اگر پسندیدین میتونین برین چند بار سر یه موضوع علمی(تو دانشگاه...مثلا مرتبط با پایان نامه کمک بگیرین) باهاشون حرف بزنین که نزدیک تر بشین...بعد از اون وقتی بهتر رفتار و ...رو شناختین...میتونین اگر میبینین از اون تیپ دخترهایی هست که میتونین به خودش بگین...که هیچی...وگرنه برین پیش منشی گروه(منشی ما خانم بود) و بگین من از فلانی برای ازدواج خوشم اومده میخوام بیشتر باایشون اشنا بشم این سوالها رو دارم میشه ازشون بپرسین...مثلا برای من پیش اومده بود یه چند تا سوال خصوصی ازم پرسید بعدم گفته بود اسممو فعلا نگین بهشون(البته بعضی از دخترا خوششون نمیاد اسم طرف مقابل رو نگن بهشون...پس به منشی بگین یه جوری بگه انگار برای یه کیس خارج از دانشگاه میخواد)...بعد که اطلاعات رو گرفتین...میتونین بگین موضوع رو با خانم در میون بذاره...یا اینکه شماره خونه خانم رو بگیره تا مادرتون صحبت کنن مثل بقیه خواستگارا...(که این خ خوبه....)........
یا اینکه برین به یکی از دوستای خانم بگین که میدونین دهنش قرصه و همه جا رو پر نمیکنه ....یا خانمی که میتونین اعتماد کنین چنین کاری رو انجام میده...
والا من خودم هیچ وقت پسرایی که تو دانشگاه ازم خواستگاری میکنن رو به کسی نمیگم....
ولی دیدم یکی از پسرامون خواستگاری 3 تا از دخترا رفت همه هم میدونستن اخرشم با یکی دیگه ازبچه ها ازدواج کرد....کسی نمیگه چرا فلانی انقد خواستگاری گرد...چون دنبال یه همسر مناسب میگشته برای ازدواج....
من فعلا تو فاز ازدواج نیستم و ایشونم رد کردم...ولی اگر با یه خانم اینجوری اشنا بشین شاید باهاتون مخالفت نکنه چون دلیل منطقی هست...کنگره نهایتا 3 روز باشه و دسترسی دیگه وجود نداره...
راستی همه ی حرفاتونو که تو چند جلسه اول اشنایی نمیخواین بزنین که طرف مسخره تون کنه...بعضی حرفا مال وقتیه که همه چی اکی شد...

چرا واکنش بدی نشون میدی؟ مگه چیکارت کرده؟ این فرهنگ بنظرم باید اصلاح بشه تو کشور ما، بنظرم نجابت معنیش این نیست. اگه این درست بشه خیلی از مشکلات ما حل میشه.
منشی گروه کیه دیگه؟ چی هست اصلا؟ خخ
این ایده که به دوست خانم هم بگین خیلی ایده بدی هست. میتونم بگم بدترین ایده ‌ای که ممکنه به ذهن یه نفر برسه همینه.

 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا واکنش بدی نشون میدی؟ مگه چیکارت کرده؟ این فرهنگ بنظرم باید اصلاح بشه تو کشور ما، بنظرم نجابت معنیش این نیست. اگه این درست بشه خیلی از مشکلات ما حل میشه.
منشی گروه کیه دیگه؟ چی هست اصلا؟ خخ
این ایده که به دوست خانم هم بگین خیلی ایده بدی هست. میتونم بگم بدترین ایده ‌ای که ممکنه به ذهن یه نفر برسه همینه.


گفتم اگر بار اول!!!! یه پسر بره جلوی یه خانم و بگه ازت خوشم میاد شماره بده بد هست!!!!!قرار نیست هر کسی خوشش اومد بره جلو بگه خانم ازت خوشم اومد شماره بده! همونقد که شما ادمی و حق داری که به یه شناخت سطحی رسیده باشی و بری جلو...اون خانم هم قد شما حق داره به یه شناخت اولیه برسه بعد بخواد شماره بده!اینجوری نباید باشه هر کی از راه اومد بیاد به ادم بگه دوستت دارم شمارتو بده!!!جملمو بخونین یه بار!

منظورم منشی مدیر گروهتون هست یا مسئول اموزشتون...
اگر دوست خانم ادم خوبی باشه و پخته تر و بزرگتر باشه و ترجیحا متاهل ایده خیلی خوبی هست.....ولی اینو قبول دارم چون یه بار یه نفر به دوست خودم گفته بود....دوستم اومد گفت اه اه اه فلانی هست فلانه بهمانه...گفت اگه اجازه بدی در مورد ازدواج باهات حرف بزنه...خب با این برخورد ادم حس منفی میگیره....خوب شد گفتین یادم اومد:دییییییی
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنظرم شناخت از کلیات برای پیش قدم شدن واسه ازدواج و خواستگاری اصلا کافی نیست و منظورم از جزییات ، مسائل خانوادگی و اینا نیست، خب این چیزا رو میشه به اصطلاح آمارش رو از این و اون گرفت. منظورم از جزییات مثلا وقت شناسی هست، یا مثلا آستانه صبر و تحمل، یا اینکه یه نفر مسائل رو سخت میگیره یا آسون رو نمیشه فقط با یکی دوبار همکلام شدن یا همکلاس بودن فهمید. یا اینکه یه نفر واکنشش به یه جوک یا منظره چطوریه، یا مثلا از یه شوخی سریع می رنجه یا نه و ...
بطور مثال من دوستی دارم که همه فک میکنند شخصیت خیلی قوی و محکم و با اراده‌ای داره ولی منی که باهاش نزدیک هستم میدونم چقدر این آدم متزلزل و مردد هست و شخصیت وابسته‌ای داره.
راستش با همه حرفاتون موافق نیستم
حس میکنم یخورده حساسین و ازون پسرایی هستین که خیلی مته به خشخاش میذارین...البته متاسفانه این مورد ارتباط مستقیمی با سن داره ...من دیدم که هرچی سن خانم و آقا بالاتر بره سختگیری جفتشون بیشتر میشه...درصورتی که میبینیم امروزه چقد بچه های دهه هفتاد راحتترن یا حتی بی گدار به آب میزنن(البته من در مواردی باشون مخالفم 100%)

ولی اتفاقا با همکار و همکلاس بودن خیلی ازین نکاتیو که گفتینو میشه فهمید
مثلا همین وقت شناسی: میبینین خانم مدام به کلاساش دیر میرسه یا اگه استاد خیییلیییییییی سخت گیر باشه و بعداز خودش راه نده، بدو بدو پیش پای استاد میرسه....:redface:=> این خانم ازونایی که فردا معمولا15 ال 20 دقیقه وبسته به طرفش که باش قرار داره دیر میرسه یهنی خیلیم سروقت و زمان دقیق نیست...=> اگه میتونیین با این اخلاقش کنار بیایین برین جلو و تصور تغییردادنشو نداشته باشین که اگه میخواست تغییر بکنه تاحالا کرده بود:)

آستانه صبر و تحمل: چقد حاضره یه فرد رومخ تحمل کنه....یا چقد نسبت به بی احترامی که بش شده خونسرده....
اتفاقا شوخی وجوک: گاهی داریم تو کلاس پسرا یا دخترای بی مزه و مشمئز کننده ایه که مدام احساس بامزگی میکنن....واکنششو به جوکهای بی مزه و شوخیای باحالشون میبینید...
بنظرم چهار سال یا دوسال همکلاسی یا همکار بودن بهترین فرصته بخصوص اگه طرفین ندونن زیر نظرن که بخوان فیلم بازی کنن و نقاب بزنن...شما میتونین خانمو تو این مدت در شرایط متفوت روحی ...اخلاقی ...ظاهری...ببینین
یه روز ممکن حالش گرفته باشه...یه روز ممکن فرصت نکنه آرایش کنه...یه روز ممکنه اعصاب نداشته باشه...یه روز شاده....
یا ببینین تو کلاس واکنشش به بچه ها و استاد و مسائل اطرافش چطوره...


بنظرم شاید بشه به شناختی درحد لازم ولی نه کافی رسید
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش با همه حرفاتون موافق نیستم
حس میکنم یخورده حساسین و ازون پسرایی هستین که خیلی مته به خشخاش میذارین...البته متاسفانه این مورد ارتباط مستقیمی با سن داره ...من دیدم که هرچی سن خانم و آقا بالاتر بره سختگیری جفتشون بیشتر میشه...درصورتی که میبینیم امروزه چقد بچه های دهه هفتاد راحتترن یا حتی بی گدار به آب میزنن(البته من در مواردی باشون مخالفم 100%)

ولی اتفاقا با همکار و همکلاس بودن خیلی ازین نکاتیو که گفتینو میشه فهمید
مثلا همین وقت شناسی: میبینین خانم مدام به کلاساش دیر میرسه یا اگه استاد خیییلیییییییی سخت گیر باشه و بعداز خودش راه نده، بدو بدو پیش پای استاد میرسه....:redface:=> این خانم ازونایی که فردا معمولا15 ال 20 دقیقه وبسته به طرفش که باش قرار داره دیر میرسه یهنی خیلیم سروقت و زمان دقیق نیست...=> اگه میتونیین با این اخلاقش کنار بیایین برین جلو و تصور تغییردادنشو نداشته باشین که اگه میخواست تغییر بکنه تاحالا کرده بود:)

آستانه صبر و تحمل: چقد حاضره یه فرد رومخ تحمل کنه....یا چقد نسبت به بی احترامی که بش شده خونسرده....
اتفاقا شوخی وجوک: گاهی داریم تو کلاس پسرا یا دخترای بی مزه و مشمئز کننده ایه که مدام احساس بامزگی میکنن....واکنششو به جوکهای بی مزه و شوخیای باحالشون میبینید...
بنظرم چهار سال یا دوسال همکلاسی یا همکار بودن بهترین فرصته بخصوص اگه طرفین ندونن زیر نظرن که بخوان فیلم بازی کنن و نقاب بزنن...شما میتونین خانمو تو این مدت در شرایط متفوت روحی ...اخلاقی ...ظاهری...ببینین
یه روز ممکن حالش گرفته باشه...یه روز ممکن فرصت نکنه آرایش کنه...یه روز ممکنه اعصاب نداشته باشه...یه روز شاده....
یا ببینین تو کلاس واکنشش به بچه ها و استاد و مسائل اطرافش چطوره...


بنظرم شاید بشه به شناختی درحد لازم ولی نه کافی رسید

من منظورم وقتی بود که فرصت و زمان نباشه، مثلا شخصی که رشته و ساعت حضورش تو دانشگاه یا محل کار با شما فرق میکنه، یا کسی رو مثلا چندبار اتفاقی دیدین، چی؟
 

Similar threads

بالا