فکر میکنید چرا خلق شده اید؟ (گفتگوی کاملا آزاد)

[mihua]

خب شاید بعداً به این نتیجه رسیدند که خدا بهشون کمک نکرده بوده.

همپچین نتیجه ای رو برای ما هم تشریح کنن تا از گمراهی دربیاییم.

 

[Saeed.bi]

نخیر.منظور من این نبود. تو همون غربش خیلیا مومنن... از هر دینی که باشن. ولی مومنن. خدا رو خیلیاشونم باور دارن. تغییر عقیده ایشون منو ناراحت نکرده. فقط همونطور که ایشون و امثالهم عقاید دیگران رو مسخره میکنن (توی یه تاپیک دیگه بخصوص!)؛ بنابراین باید حرف مخالف خودشونم بشنون و سعی نکنن بگن ما با تجربه ایم و فلان و بهمانیم و شما نباید اینطوری فکر کنید!. شما هم لازم نیست جوش بیارید. من توی اون پستم اصلاً از حالت خونسردیم خارج نشده بودم. گفتم آگاه بشید.

جوش رو من نمیارم.جوش کسی میاره که همیشه در حال تیز کردن چاقوی حکم تکفیرش برای دیگرانه
دیگرانی که بهیچ وجه حق اظهار نظری ندارن و باید همونجوری که از مادر متولد شدن همونجور و یا همون عقیده و کاملا تحت جو محیط بمیرن.دقیقا بک زندگی حیوانوار

ضمن اینکه من نمیدونم شما به چی عقیدت داری مینازی؟ به عقیده ای که گفته اگه کسی مسخرت کرد تو هم برو مسخرش کن و دستش بنداز؟!!الان اومدی اینجا این دینو برامون تبلیغ کنی؟!
وقتی ازلاع کافی حتی از دین خودمون نداریم،بهترین راه قطعا سکوته

 

[mihua]

من دیگه کلاً با کسی دهن به دهن نمیشم.

 

[ayja]

من دیگه کلاً با کسی دهن به دهن نمیشم.

اینجا محل دهن به دهن شدن نیست , محل تبادل نظر هست.

 

["The moon"]

صرفا از روی تجربه و دلسوزی می گم اگه واقعا حتی ی لحظه هم ب این حرفا باور داشته باشی مثل ماهی می مونی ک ب پرواز فکر می کنه
وقتی دنبال هدف از خلقت می گردی باید اول قبول کنی ثابت کنی خاقی هست. چیزی ک تا ب امروز کسی نتونسته ثابت کنه پس وقتی نتونی وجود خالق رو ثابت کنی نمی تونی بشناسیش و هدفشو از کارش بفهمی.
هدف از زندگی زنده موندنه این ی غریزه توی وجود ماس. وقتی احساس خطر می کنی قلبت تندتر می زنه و کارهایی رو می کنی ک تو حالت عادی قادر ب انجامش نیستی سریعتر می دوی بلندتر می پری اصولا انسان تا زمانی ک نفسش نگیره تبدیل ب یه سوپر من میشه دلیلش میل ب حیاته یا حمله می کنی یا فرار. این هدف از زندگیه. نفس می کشی تا زنده بمونی
غذا می خوری تا سیر بمونی
کار می کنی تا خودتو سیر کنی و یه سرپتاه داشته باشی تا بتونی بخوابی.
مرد باش از خونه با جیب خالی برو بیرون با تمام این اعتقادات قشنگی ک داری ببین جند روز می تونی بیرون بمونی بهتر بگم چند ساعت دسشوییت بگیره بر می گردی خونه!
این واقعیت زندگیه دنبال ماورایی مباش ک بودنش قابل اثبات نیس
بقوی نقد ول نکن نسیه رو بچسب
این حرفای قشنگم اونایی یاد من و شما دادن ک جیباشون پرو پول من و شماس و یاد ما میدن ک سختی از مرد مرد میسازه اما بچه های خودشون پورشه سوار میشن!
حالا منظور خرفم این نیست ک ادم باید انقلابی باشه منظور حرفم اینه جلو پاتو نگاه کن ن تو اسمون خدف از زندگیت جلو پاته ن تو اسمون
موفق باشی

سلام. دوستان اولا این حرفایی که زدم نتیجه ی ساعت ها و روزها فکر بود و پورشه سواران اینارو به من یاد ندادند. دوم اینکه منفی باف و خود خور نباشید ، خود تخریبی نکنید ، یه مقدار اعتماد بنفس و رشادت داشته باشید ، کسانی که گلایه مند هستن کلا ، خودشون برای مملکتشون چکار کرده اند؟ اصلا مملکت به کنار ، برای زندگی خودشان چکار کرده اند؟ منفی بافی و بدبینی یه نوع خود آزاری هست ، به جای اینها فکر کنید و عمل کنید...
سوم اینکه اگر انسان ها تلاش میکنند برای زنده ماندن ، کاملا مسیر غلطی رو طی میکنند. نمیدونم رشتتون چی هست ، ولی احتمالا باید بدانید که تنفس یک واکنش سوختن هست ، همه ما داریم میسوزیم ، وقتی شما نفس میکشید دارید میسوزید و رو به زوال حرکت میکنید ، این یک چیز بدیهی هست و من میگم با دود نسوزید آبی بسوزید ، زندگی سوختنه ، اصلا شما غذا که میخورید بدن رو مجبور به کار میکنید و انرژی مصرف میکنید و هی مستهلک میشید و آخرشم پیر و مثل ماشین اسقاطی میشه آدم.حالا شما چطور از تلاش برای زنده ماندن حرف می زنید؟ چهارم اینکه از نظر من شما در مبانی دچار شک و تردید هستید ، لذا نه من صحبت های شما را متوجه میشم و نه شما. این حرفای بنده رو نادیده بگیرید و جوابی هم نیاز نیست بدید. موفق باشید.

 

[ayja]

سلام. دوستان اولا این حرفایی که زدم نتیجه ی ساعت ها و روزها فکر بود و پورشه سواران اینارو به من یاد ندادند. دوم اینکه منفی باف و خود خور نباشید ، خود تخریبی نکنید ، یه مقدار اعتماد بنفس و رشادت داشته باشید ، کسانی که گلایه مند هستن کلا ، خودشون برای مملکتشون چکار کرده اند؟ اصلا مملکت به کنار ، برای زندگی خودشان چکار کرده اند؟ منفی بافی و بدبینی یه نوع خود آزاری هست ، به جای اینها فکر کنید و عمل کنید... سوم اینکه اگر انسان ها تلاش میکنند برای زنده ماندن ، کاملا مسیر غلطی رو طی میکنند. نمیدونم رشتتون چی هست ، ولی احتمالا باید بدانید که تنفس یک واکنش سوختن هست ، همه ما داریم میسوزیم ، وقتی شما نفس میکشید دارید میسوزید و رو به زوال حرکت میکنید ، این یک چیز بدیهی هست و من میگم با دود نسوزید آبی بسوزید ، زندگی سوختنه ، اصلا شما غذا که میخورید بدن رو مجبور به کار میکنید و انرژی مصرف میکنید و هی مستهلک میشید و آخرشم پیر و مثل ماشین اسقاطی میشه آدم.حالا شما چطور از تلاش برای زنده ماندن حرف می زنید؟ چهارم اینکه از نظر من شما در مبانی دچار شک و تردید هستید ، لذا نه من صحبت های شما را متوجه میشم و نه شما. این حرفای بنده رو نادیده بگیرید و جوابی هم نیاز نیست بدید. موفق باشید.

دو پهلو حرف میزنی . هم میگی هم اینکه میخوای نادیده گرفته بشه. اگه اینجوریه , برا چی میگی؟ در ضمن ما نمیسوزیم , به سوی ابدیت سیر میکنیم. یه چیزایی میبافید و اصن چیزی هم یاد نمیگیرید. یعنی طوری رفتار میکنید انگار که از روز تولد , علامه بودید. معنی گفتگو این نوع رفتار نیست. باید بگی و بشنوی تا نتیجه ای چیزی بدست بیاد. هر کسی حرف خودشو میزنه و دیگری رو هم نمیبینه. این درست نیست.
چون ما و شما مقارب یکدگریم
به زان نبود که پرده‌ی هم ندریم
ای خواجه تو عیب من مگو تا من نیز
عیب تو نگویم که یک از یک بتریم سعدی

 

[mihua]

اینجا محل دهن به دهن شدن نیست , محل تبادل نظر هست.

اتفاقاً بعضی ها خواسته یا ناخواسته فقط منجر به دهن به دهن شدن در بحث ها میشن.
و منم از این حالت خوشم نمیاد. لطفاً پاسخ ندید. ممنون.

 

[ayja]

اتفاقاً بعضی ها خواسته یا ناخواسته فقط منجر به دهن به دهن شدن در بحث ها میشن.
و منم از این حالت خوشم نمیاد.

حرف و نظر اگر مغرضانه نباشه , منجر به دهن به دهن نمیشه. سخن کز دل برآید , لاجرم بر دل نشیند.
یا نباید وارد گود بشیم و یا اگر وارد شدیم باید کشتی بگیریم. رسم تاپیک ها همینه.

 

[mihua]

گفتم لطفاً پاسخ ندید.
(پس شما چرا همیشه بحث میکنید و در بیشتر بحث هاتون هم پیروز نمیشید؟. منظورم این نیست این یه حالت جنگ داره!...منظورم اینه کسی رو نمیتونید قانع کنید.)
ممنون

 

[ayja]

(پس شما چرا همیشه بحث میکنید و در بیشتر بحث هاتون هم پیروز نمیشید؟. منظورم این نیست این یه حالت جنگ داره!...منظورم اینه کسی رو نمیتونید قانع کنید.)
ممنون

شما درست میگید. من از انتقاد هایی که از نظراتم میکنند , درس میگیرم و از همه شون ممنونم.

 

[mihua]

شما راحت باشید.
فقط یه چندمورد بگم و دیگه هم دوست ندارم ادامه بدم:
-فقط من نیستم که با توضیحات بعضی کاربرها قانع نمیشم!.
-لزومی نمیبینم هرچی به گوشم خورد یا به چشمم خورد منو قانع کنه.
-من اثبات کردن قطعی چیزی رو تا بحال از کسی ندیدم.
-من بهیچ وجه علاقه ندارم همــهء آدمها منو قبول داشته باشن!. همیشه هم نشانه خوبی نیست که همه از دم قبولت داشته باشن.
-مثل بعضی هم نیستم حرکات سخیف انجام بدم. مثلا گذاشتن اسم کاربری دیگران در یک تاپیک با مضمون نامناسب. اونم بخاطر مسئله ای که به اون ربطی نداشته.ولی کینه خودش رو از یک کابر اینجوری نشون داده.
...

پ.ن: این پست در جواب یک کاربری بود که الان پستش رو پاک کرده.

 

[Uchiha Itachi]

شما راحت باشید.
فقط یه چندمورد بگم و دیگه هم دوست ندارم ادامه بدم:
-فقط من نیستم که با توضیحات بعضی کاربرها قانع نمیشم!.
-لزومی نمیبینم هرچی به گوشم خورد یا به چشمم خورد منو قانع کنه.
-من اثبات کردن قطعی چیزی رو تا بحال از کسی ندیدم.
-من بهیچ وجه علاقه ندارم همــهء آدمها منو قبول داشته باشن!. همیشه هم نشانه خوبی نیست که همه از دم قبولت داشته باشن.
-مثل بعضی هم نیستم حرکات سخیف انجام بدم. مثلا گذاشتن اسم کاربری دیگران در یک تاپیک با مضمون نامناسب. اونم بخاطر مسئله ای که به اون ربطی نداشته.ولی کینه خودش رو از یک کابر اینجوری نشون داده.
...

فکر میکنید چرا خلق شده اید؟

 

["The moon"]

دو پهلو حرف میزنی . هم میگی هم اینکه میخوای نادیده گرفته بشه. اگه اینجوریه , برا چی میگی؟ در ضمن ما نمیسوزیم , به سوی ابدیت سیر میکنیم. یه چیزایی میبافید و اصن چیزی هم یاد نمیگیرید. یعنی طوری رفتار میکنید انگار که از روز تولد , علامه بودید. معنی گفتگو این نوع رفتار نیست. باید بگی و بشنوی تا نتیجه ای چیزی بدست بیاد. هر کسی حرف خودشو میزنه و دیگری رو هم نمیبینه. این درست نیست.
چون ما و شما مقارب یکدگریم
به زان نبود که پرده‌ی هم ندریم
ای خواجه تو عیب من مگو تا من نیز
عیب تو نگویم که یک از یک بتریم سعدی

نظر هرکس به عیب نفس خود داشت/نظر از عیب غیر خویش برداشت
به رزق ا... هرکس گشت راضی/نه محزون از مضارع شد نه ماضی

عیب گفتین این شعر یادم افتاد.

ببینید آدم ها حرف های شما رو نمی شنوند بلکه اون چیزی رو که میخوان بشنون میشنون. پس کل کل نکنید. واسه همین من هم یک پاسخی دادم اما گفتم بشنو و نادیده بگیر:یعنی جوابی نده. چون شما از یه point of view داری نگاه میکنی و من از یه زاویه دیگه ، تا من در چشمان شما قرار نگیرم نمی بینم آنچه را که شما می بینید و برعکس. خب؟ این از این.
سوختن واکنش خاص خودشو داره از دانشمندان بپرسین آیا ما و سلول های ما داریم لحظه به لحظه میسوزیم یا نمی سوزیم. تحقیق کنید به من هم بیاموزید.

سعی کنین حق گو باشین ولی تلخ زبان نباشین. به تفاوت ایندو یکم فکر کنید.

 

[سیّد]

پدر مادر بی فکر .... اگر لوازم رو استفاده می کردن الان ما هم نبودیم ...

 

[ayja]

نظر هرکس به عیب نفس خود داشت/نظر از عیب غیر خویش برداشت
به رزق ا... هرکس گشت راضی/نه محزون از مضارع شد نه ماضی

عیب گفتین این شعر یادم افتاد.

ببینید آدم ها حرف های شما رو نمی شنوند بلکه اون چیزی رو که میخوان بشنون میشنون. پس کل کل نکنید. واسه همین من هم یک پاسخی دادم اما گفتم بشنو و نادیده بگیر:یعنی جوابی نده. چون شما از یه point of view داری نگاه میکنی و من از یه زاویه دیگه ، تا من در چشمان شما قرار نگیرم نمی بینم آنچه را که شما می بینید و برعکس. خب؟ این از این.
سوختن واکنش خاص خودشو داره از دانشمندان بپرسین آیا ما و سلول های ما داریم لحظه به لحظه میسوزیم یا نمی سوزیم. تحقیق کنید به من هم بیاموزید.

سعی کنین حق گو باشین ولی تلخ زبان نباشین. به تفاوت ایندو یکم فکر کنید.

و بحث زاویه نگاه که میگی, درسته. همین زاویه نگاه شما هم مشکل داره . گفتگوی پوست کنده رو کل کل میبینی و حرف حق رو تلخ زبانی.پس زاویه دید شما انحرافش بیشتره. گذر عمر رو سوختن شیمیایی میبینی و انتظار داری , تو همه موضوعات وارد بشی و کسی هم بهت جواب هم نده. پس بهتره اول خودت رو دریابی.

 

[Uchiha Itachi]

شما راحت باشید.
فقط یه چندمورد بگم و دیگه هم دوست ندارم ادامه بدم:
-فقط من نیستم که با توضیحات بعضی کاربرها قانع نمیشم!.
-لزومی نمیبینم هرچی به گوشم خورد یا به چشمم خورد منو قانع کنه.
-من اثبات کردن قطعی چیزی رو تا بحال از کسی ندیدم.
-من بهیچ وجه علاقه ندارم همــهء آدمها منو قبول داشته باشن!. همیشه هم نشانه خوبی نیست که همه از دم قبولت داشته باشن.
-مثل بعضی هم نیستم حرکات سخیف انجام بدم. مثلا گذاشتن اسم کاربری دیگران در یک تاپیک با مضمون نامناسب. اونم بخاطر مسئله ای که به اون ربطی نداشته.ولی کینه خودش رو از یک کابر اینجوری نشون داده.
...

پ.ن: این پست در جواب یک کاربری بود که الان پستش رو پاک کرده.

حالا فهمیدم از چی ناراحت شدی! سو تفاهم شده، قصدی در کار نبوده.
پرچم سفید.

 

[A.R-KH-A]

زندگی و افرینش به این سبک یه اتفاق بوده و میتونست اتفاق بیافته یا نیافته که افتاده

پیدا کردن هدف از این اتفاق 50 به 50 که منجر به این گیتی شده به نظرم باید مطابق با نتایج علمی باشه که چرا چنین شده.. که در حال حاضر به دلیل علم محدود نمیشه یه پاسخ داد..

ولی یه موجود زنده ای مث انسان برای رهایی از این جریان بغرنج که چرا افریده شده بهترین کارش هدف گذاری هست.. ینی در واقع هدف خالق تصادفی اصلا هدفش با اینی ک مخلوق فک میکنه یکی نیست و تا اینجا شواهد علمی نشون داده که همینطوره و حرفهای که از دهان خلقیات در مورد هدف خلقت بیان شده یه تراوش ذهنی بوده..

به نظرم علمی ترین بحث همینه و بقیه اش با توجه به شواهد علمی ذهنیات یه فرد یا افراد هست که قطعا درست نیست..

ما رو نه کسی فرستاده که ازین گیتی بی انتها که ما توش یه میلیارد یه میلیارد .. اپسیلون هستیم بهره ببره ایم یا ازین دنیا لذت ببریم یا کسی رو شکر گذار باشیم یا در راهش بجنگیم یا....

ما انسان ها فقط میتونیم هدف گذاری کنیم توی زندگیمون که مثلا اگه به اینا برسیم به رستگاری رسیدم همین و بس..


بگذریم نمیخاد حرفامو جدی بگیرین..

 

[Uchiha Itachi]

زندگی و افرینش به این سبک یه اتفاق بوده و میتونست اتفاق بیافته یا نیافته که افتاده

پیدا کردن هدف از این اتفاق 50 به 50 که منجر به این گیتی شده به نظرم باید مطابق با نتایج علمی باشه که چرا چنین شده.. که در حال حاضر به دلیل علم محدود نمیشه یه پاسخ داد..

ولی یه موجود زنده ای مث انسان برای رهایی از این جریان بغرنج که چرا افریده شده بهترین کارش هدف گذاری هست.. ینی در واقع هدف خالق تصادفی اصلا هدفش با اینی ک مخلوق فک میکنه یکی نیست و تا اینجا شواهد علمی نشون داده که همینطوره و حرفهای که از دهان خلقیات در مورد هدف خلقت بیان شده یه تراوش ذهنی بوده..

به نظرم علمی ترین بحث همینه و بقیه اش با توجه به شواهد علمی ذهنیات یه فرد یا افراد هست که قطعا درست نیست..

ما رو نه کسی فرستاده که ازین گیتی بی انتها که ما توش یه میلیارد یه میلیارد .. اپسیلون هستیم بهره ببره ایم یا ازین دنیا لذت ببریم یا کسی رو شکر گذار باشیم یا در راهش بجنگیم یا....

ما انسان ها فقط میتونیم هدف گذاری کنیم توی زندگیمون که مثلا اگه به اینا برسیم به رستگاری رسیدم همین و بس..


بگذریم نمیخاد حرفامو جدی بگیرین..

به این میگن تریپ غاقل اندر سفیه حرف زدن.

 

[F.A.R.Z.A.D]

هرکس ، با هر عقیده ای ، لطفا به این سوال پاسخ بدهد که : فکر میکنید چرا شما الان هستید و وجود دارید؟ اصلا با چه هدفی در این دنیا هستید؟ فکر میکنید چرا خلق شده اید؟ به این چراها پاسخ بدین ، نه پاسخی که در کتاب های دین و زندگی نوشته شده ، بلکه پاسخی که ندای درونی شماست و در قلب شماست. اصلا ممکنه این سوال ها سوال خود شما باشه و برای این چراها جوابی پیدا نکرده باشین ، بازم شرکت کنین فکر میکنم آخر به یه سری حرفای خوب خوب و جذاب برسیم... همراهی کنین

سلام.
هدف خلقت ،معرفته و شناخته.خلق شدیم که بشناسیم.حال این شناختمون ناظر به یک فاعله و یا نه، خود بنیانه.

حالا سعادت و شقاوت انسان هم تو همین مسیره.شما میگید پاسخ قلبتون باشه منم میگم باشه پاسخ وجود و قلب تون.به همین مسئه اگه نگاه تاریخی هم بکنید میبینید که چند هزار سال بشر به جستجوی شناخته.همه درد ها و آلام و جتگ ها و دوستی ها و ... ناظر به پاسخ هائیه که به این پرسش و شناخت داده میشه.
مثلا شما دو جنگ جهانی رو ببینید که بین چه کسانی رخ داده.در جنگ جهانی دوم یه طرف قضیه منادیان جهانبینی هگل و فلسفه آلمانی ،که شامل دو دسته که یه طرفشون مارکسیست ها بودن و طرف دیگشون باز سوسیالیست های ملی گرای که تحت تاثیر باز همین هگل و فوئر باخ و بعدش داروین و نیچه و هایدیگر بودن (که همینا هم جنگ اساسی داشتن با هم) با طرف دیگه قضیه یعنی تخم و ترکه های هیوم و جان لاک و در کل فلسفه مادی انگلیسی بودن.جنگیدن و اون بدبختی رو برای بشر بوجود آوردن.
پس همه همه دعوا سر اون شناختست.
عروج و هبوط انسان هم همینجا و در همین مسئله معرفته.خدا هم یه درختی رو معرفی کرده و گفته بهش نزدیک نشید.سازوکار این درخت هم در مسئله معرفت و شناخته.

 

[ali199_1991]

ما همه حاصل انفجاری هستیم که هنوز تموم نشده. در واقع فعل و انفعالات شیمیایی این انفجاریم.تمام شد رفت

البته فک نکنم دقیقا هم اینطوری باشه...یعنی انقدر منظم این انفجار رخ داده که ما از توش اومدیم بیرون؟

 

[ali199_1991]

ما فقط برای شکرگذاری به درگاه ایزد منان خلق شده ایم و بس.

خدا انقدر بیکار نیست که من و شما واستیم شکرگذاری اونو بکنیم..

 

[A.R-KH-A]

به این میگن تریپ غاقل اندر سفیه حرف زدن.

خخخخ

ن بابا ولی ب نظرم این سوال یه سواله ک اگه جوابش واقعی باشه برای مایی که با تفکر مذهبی بزرگ شدیم بسیار ناراحت کننده و مایوس کننده است..

اینکه بگیم ما اتفاقی پا توی این گیتی گذاشتیم و هیچ برنامه ریزی قبلی رومون نبوده و میتونست نباشیم خب برای خیلی با دیدگاه مذهبی مایوس کننده و پوچ گرایی هست..
به همین خاطر میگم نیاز نیس جدی گرفته بشه (از طرف افراد خلقت گرا و مذهبی و..؛هر چندم با مطالعه میشه متغییر شد البته هر چه سن بالاتر بره سخت تره)

در کل این سوال رو میشه درست بیان کرد
بدین صورت که ما چه هدف گذاریی برای موجودیتمان تو این دنیا انجام بدیم که زندگی قشنگ تری داشته باشیم و به قولی رستگار بشیم! و ازین زنده بودنمون تو چن صباح دنیا لذت ببریم؟!

در واقع به جای سوال بیهوده هدف خلقت که بخواهیم الکی روش تز بدیم که هیچ مبنای علمی نداره یه سوال بهتر و کارامد میشه پرسید..

 

[Uchiha Itachi]

سلام.
هدف خلقت ،معرفته و شناخته.خلق شدیم که بشناسیم.حال این شناختمون ناظر به یک فاعله و یا نه، خود بنیانه.

حالا سعادت و شقاوت انسان هم تو همین مسیره.شما میگید پاسخ قلبتون باشه منم میگم باشه پاسخ وجود و قلب تون.به همین مسئه اگه نگاه تاریخی هم بکنید میبینید که چند هزار سال بشر به جستجوی شناخته.همه درد ها و آلام و جتگ ها و دوستی ها و ... ناظر به پاسخ هائیه که به این پرسش و شناخت داده میشه.
مثلا شما دو جنگ جهانی رو ببینید که بین چه کسانی رخ داده.در جنگ جهانی دوم یه طرف قضیه منادیان جهانبینی هگل و فلسفه آلمانی ،که شامل دو دسته که یه طرفشون مارکسیست ها بودن و طرف دیگشون باز سوسیالیست های ملی گرای که تحت تاثیر باز همین هگل و فوئر باخ و بعدش داروین و نیچه و هایدیگر بودن (که همینا هم جنگ اساسی داشتن با هم) با طرف دیگه قضیه یعنی تخم و ترکه های هیوم و جان لاک و در کل فلسفه مادی انگلیسی بودن.جنگیدن و اون بدبختی رو برای بشر بوجود آوردن.
پس همه همه دعوا سر اون شناختست.
عروج و هبوط انسان هم همینجا و در همین مسئله معرفته.خدا هم یه درختی رو معرفی کرده و گفته بهش نزدیک نشید.سازوکار این درخت هم در مسئله معرفت و شناخته.

سلام، با توجه به ایدیولوژی که بیان کردید دوست دارم بدونم هدف خلقت دایناسور ها که 60 میلیون سال پیش منقرض شدن چی بوده در حالی که بشر دوپا حدود تنها 200 هزار ساله که بوجود اومده؟

لطفاً پاسخ بدین اگر هم جوابی ندارین پاسخ ندین.

 

[ayja]

خدا انقدر بیکار نیست که من و شما واستیم شکرگذاری اونو بکنیم..

تو بهتر میدانی،

 

[electro-esmoke]

پدر مادر بی فکر .... اگر لوازم رو استفاده می کردن الان ما هم نبودیم ...

اون موقع مگه اختراع شده بود؟

 

[ali199_1991]

خب همه ی بچه هایی که به دنیا میان که ناخواسته نیستن...
خیلی هاشون با هماهنگی قبلی پدر و مادر بوده

 

[سامرانی]

چرا اینجوری با حالت اعتراض با هم صحبت میکنید اخه؟!!!
هر کی نظر خودشو داره.باید همه به نظر دیگری احترام بزارن حتی اگه مخالف باشه!
واقعا تعجب که عین بچه های کودک سال با هم رفتار میکنید؟!!
زشته به خدا!!

 

[electro-esmoke]

یادم نیست چرا. گمانم فقط اینکه ادم با اطرافیان و همنوعانش اوقات خوشی رو بگذرونه و از زندگیش لذت ببره میتونه ارزشش رو داشته باشه و دلیل زنگی باشه. خلاصه همه دین ها همینه.

 

[ayja]

خب همه ی بچه هایی که به دنیا میان که ناخواسته نیستن...
خیلی هاشون با هماهنگی قبلی پدر و مادر بوده

منبع این حرفت چیه؟
از خودت داری میگی یا یه جایی خوندی؟

 

[F.A.R.Z.A.D]

سلام، با توجه به ایدیولوژی که بیان کردید دوست دارم بدونم هدف خلقت دایناسور ها که 60 میلیون سال پیش منقرض شدن چی بوده در حالی که بشر دوپا حدود تنها 200 هزار ساله که بوجود اومده؟

لطفاً پاسخ بدین اگر هم جوابی ندارین پاسخ ندین.

سلاممم.
راستش من ایدئولوژی مطرح نکردم.ایدئولوژی یا ایدیا لوژی یه جور دریافت ذهنی معنا از عالم و تک تک پدیده هاست....با توجه به اینکه همین روند ایده گرایی که متکی به ذهنه در انتها به نا کجا آباد ختم شده و نهایتا به نسبی گرایی رسیده ،لذا من به ذهن خودم اعتماد ندارم.

چون بحث هدف خلقت بیان شده ،باید ببینیم بشر چه از نوع الهیش و چه امانیسمش چه جوابی براش دارن.
وقتی که شما میپرسی هدف خلقت فلان پدیده مثلا انسان یا همون دایناسوری که شما میگید چیه،در واقع دارید از ذات اون پدیده سوال میکنید.تو زبان آلمانی بهش میگن نومن.وقتی از کارکرد و زفتار و ... اون پدیده حرف میشه در واقع نمودش در حال بررسیه.اینو تو آلمانی میگن فنومن.
مثلا میپرسید انسان چیست؟...این پرسش از چیستی همون چرای خلقتش و همون پرسش از ذاتشه.

جواب این پرسش در حداقل 5 هزار سال اخیر سه تا کلید واژه اصلی داره :

1-آرخه
2-ایده
3-آیه

دو تا ولی امانستیه و مورد سومی الهی.
دو تای اولی مفاهیم یونانی هستن که ریشه در مفهوم سومی داره.یعنی این آیه بوده که رفته در زبان عبری و از اونجا یونانی و شده آرخه در یک تلقی و ایده در تلقی دیگه که شرح مفصلی داره.
پس تو دو تلقی انسان محور هم اونجایی که انسان خواسته معرفت رو از یه جایی شروع کنه،اون کلید واژه طلایی رو از تلقی انسان الهی گرفته....این یه نکته اساسی.

این بحثی که اینجا مطرح شده،2600سال پیش غرب ترکیه در ملطیه توسط چند نفر مطرح شد که ذات پدیده چیه؟یعنی هدف و چرایی بودنش و وجودش چیه؟(اونا نمیگفتن خلقت چون هر خلقی خالقی داره.میگفت بودن و وجودش) ...این مورد رو داشته باشید تا بگم که این دسته اول از کجا شروع کردن

-اونچیزی که بعنوان ذات پدیده در تلقی الاهیش و از طریق پیامبران مطرح شده بود آیه بوده.یعنی هر پدیده ای نشانه ای از حقیقتیه که اون پدیده برای نشان دادن اون حقیقت خلق شده.و باز همون پدیده بخاطر نشان دادن حقیقتی دیگر درش جعل شده و تغییر صورت گرفته و خلقت دیگری رو در پی داشته.

شما یه انسان بدون دست هستید و دوستتون هم کنارتون ایستاده و شما قصد دارید چیزی رو بهش نشون بدید.فکر کنید توانایی خلق دارید.برای خودتون دست خلق میکنید و درش جعل میکنید حرکت رو و با انگشتتون اون چیز رو نشون میدید....من سوال میکنم از شما که هدف این خلق چی بوده؟شما میگید میخواستم چیزی رو نشون دوستم بدم.



اون چیز حقیقته خلقت دست شماست که خودتون صورت دادید.

حالا برگردیم به همون 2600 سال پیش و جواب پرسشی که اون چند نفر تو ملطیه مطرح کردن.اونا مفهوم آیه رو تو زبان خودشون میگفتن آرخه.منتها با یه فهم غلط.
تلقی اونا این بوده که حقیقت ذات هر پدیده در کشف ماده اولیه ساخت اون پدیدست...که جوابای مختلفی هم بهش دادن که کاری نداریم باهاش ...یعنی خود کلمه رو گرفتن ولی معناش رو متوجه نشدن.
انتهای این طرز فکر میشه داروین.

تو مثال دست شما این انحراف فیلسوفان ملطی برای شخص من به این شکل میشه که اولا من خود شما رو حذف کنم و از شما و نمایندتون نپرسم که دست خودت رو برای چی خلق کردی.ثانیا برم تا فیها خالدون ماده اولیه دستت پیش برم و پرونده دی ان ای شما رو هم باز کنم،آیا منو به اون چیزی که میخواستی نشون بدی میرسونه؟

دقت کن که منو متهم نکنی که مخالف باز کردن پرونده دی ان ای هستم چون اتفاقا میگم چه در سطح کلی یعنی خود دست و چه ریز ترین جزئش هم آیه و نشانه وجود داره منتها نه با فهم غلط.

به مورد دومش که ایده باشه که اونم یه انحراف دیگه ای بوده ،کاری نداریم.

جدای این بحث ها، شما چه آرخه رو در نظر بگیری و چه ایده و چه آیه ،در هر صورت یکی از ارکان معرفت شناسی رو انتخاب کردی.پس هدف خلقت پدیده ها معرفت و شناختش بوده.حالا این شناخت یا شما رو به حقیقت میرسونه و یا نه.
پس من حرف غلطی نزدم.

بحث دایناسور ها و انقراضشون هم یه نشانه ست.پدیده ها که همه حاوی نشانه هستن یا تقدم زمانی دارن به شما یا تاخر.زمین و خورشید و منظومه شمسی و خیلی موارد دیگه قبل انسان هم بودن و این نقض نمیکنه بحث منو.