هشتمین روز عجب حال دعایی دارم
حالت مشهدی و کرببلایی دارم
 
حرم امن خدا پنجره فولاد شماست
و خدا گفت که دیدی چه رضایی دارم؟
 
واقعا معرکه ای هست میان من و تو
عشق بازیست عجب حال و هوایی دارم
 
نفسم، خواب و خوراکم،همه ام هست ثواب
و بدانید که اینگونه خدایی دارم
 
ز خراسان بروم کرببلا جان بدهم
که گریزی بزنم میل سنایی دارم
 
روضه ای آمد و آمد شب هشتم یادم
رقص شمشیر ز اکبر چه نمایی دارد
 
ناگهان گفت حسین این چه مکرر شدن است؟
شکر بهر بدنت تکه عبایی دارم
			
			حالت مشهدی و کرببلایی دارم
حرم امن خدا پنجره فولاد شماست
و خدا گفت که دیدی چه رضایی دارم؟
واقعا معرکه ای هست میان من و تو
عشق بازیست عجب حال و هوایی دارم
نفسم، خواب و خوراکم،همه ام هست ثواب
و بدانید که اینگونه خدایی دارم
ز خراسان بروم کرببلا جان بدهم
که گریزی بزنم میل سنایی دارم
روضه ای آمد و آمد شب هشتم یادم
رقص شمشیر ز اکبر چه نمایی دارد
ناگهان گفت حسین این چه مکرر شدن است؟
شکر بهر بدنت تکه عبایی دارم
				
	
	





