هم اشکال من و هم اشکال شما اینه که هوای نفس رو در جواب دادن به همدیگه دخالت میدیم. اول طعنه میزنید به سؤالاتی که طرح کردم و بعد در صدد جواب دادن به همون سؤالات بر میاید. (هر چند که جواباتون به هیچ وجه قانع کننده نبود)
حلال کن، بنده به هیچ وجه قصد طعنه زدن ندارم، در این چند سال سبک نوشتم اینطور شده
یه جورایی عادت کردم به این طور نوشتن...
اگر ناراحت شدی، من عذر میخوام
اما اینکه بگید قانع نشید کافی نیست، بهتره نیست بگید کجای حرفم اشکال داره که نمیزاره قانع بشید.
عقل شما اینو حکم میکنه (و لجبازی هم نمیکنید)، عقل من هم همچین چیزی رو حکم نمیکنه (و من هم لجبازی نمیکنم). خوب اگه به زعم شما عقل سلیمی ندارم، بحث رو ببندیم که به صلاح نزدیک تره.
در بالا هم گفتم که قصدم توهین یا بی احترامی نبود. بازم عذر میخوام
1- پس در مورد هدف قیام امام حسین (ع) هم اختلاف پیش اومد. شما برای خودتون مسلم گرفتین که هدف قیام تشکیل حکومت بوده. (ولی من که ندیدم با این قیام حکومتی تشکیل بشه!). هر چیزی هم که شخص شما برای اولین بار میشنوید الزاما اشتباه نیست.
حدس میزدم اینو بگی، بهرحال من برای حرفی که در مورد دلیل و هدف قیام امام حسین(ع) زدم دلیل دارم، اما فکر میکنم شما هم با من در واردنشدن به این بحث هم عقیده باشید، اگر غیرا از این است حاضرم دلایم رو عنوان کنم.
ضمنا من نگفتم حرف شما به خاطر اینکه من اولین باره میشنوم اشتباهه، دلایل خود برای اشتباه بودن نظرت رو در ادامه اون سخن آوردم.
2- این نتونستن یعنی همون نداشتن اذن از جانب خدا (قدرت خدا رو که منکر نیستید انشاالله)
چرا این حرف رو میزنی؟ اذن(عرفا) یعنی اجازه کاری رو داشتن
نتونستن یعنی عدم توانایی برای انجام کار
وقتی میگی از جانب خدا اذن نبود این مفهوم منتقل میشه که خدا راضی به انجام کار نبوده، اما وقتی میگم نتونسته، این مفهوم منتقل میشه که قادر به انجام کار نبوده و راضی بودن یا نبودن خدا از این مسئله استخراج نمیشه...
دلیل برای راضی بودن خدا اینه، اقدام معصوم هست(اگر معصوم اقدامی خلاف رضای خدا بکنه، عصمتش زیر سوال میره)
اینکه همه معصومین بر حق خود مبنی بر حکومت تاکید و تبلیغ کرده اند و جانشون رو سر این داده اند(اقدام) یعنی خدا راضی بوده و اذن داشته اند.
3- در این مورد هم اختلافات ریشه ای داریم. چون بسیار حرفهای گوناگونی در باب دلیل غیبت و عدم تشکیل حکومت امام زمان در زمان فعلی توسط علمای گوناگون مطرح شده که شما فقط به بکی از اون دلایل (که شاید هم درست نباشه) قائل هستید و اون رو دست آویز قرار دادید.
دست آویز کلمه خوبی نیست، تلاش کن از کلمات بهتری استفاده کنی
خب شما بفرما اون حرفا چیه تا بررسی بشه
حکومت کفر رو تایید نکردن یک حرفه و اقدام برای تشکیل حکومت حرف دیگری.
دقیقا، و انگار برداشت من از اقدام برای تشکیل حکومت با برداشت تو متفاوته. برای تشکیل مقدماتی لازم هست که تا اونها نباشه نمیشه حکومت تشکیل داد.
متعجبم چرا سوالاتم رو جواب نمیدی و هی بحث رو بازتر میکنی؟
خرد نگهداتان