Sarp
مدیر بازنشسته
در لابلای لحظه های کار، گاهی که وب گردی می کنم آنچه مانند سایرین نظرم را به خود جلب می کند اخبار است. گاهی خبری خوش و گاهی خبری خاکستری و گاهی خبری ناخوش و این همان غبار نشسته بر روی دل من است.
نمیدانم چه میخواهم بنویسم؟ دغدغه ای دارم که هر روز ، با رؤیت خبرهای تلخ، دلم غبار سیاه دیگری می گيرد و این همان چیزی است که نمی دانم چگونه بنگارم؟
در لابلای لحظه های کار، گاهی که وب گردی می کنم آنچه مانند سایرین نظرم را به خود جلب می کند اخبار است. گاهی خبری خوش و گاهی خبری خاکستری و گاهی خبری ناخوش و این همان غبار نشسته بر روی دل من است.
و اما اینک امروز انگشت چشمانم این خبرها را شکار کرد:
1. شیطانپرستی
تیتر خبر این بود: «رواج پوشاک منقوش به آرم شیطانپرستان» ؛
به قول قدیمی ها وقتی انسان خیلی خوش بود، خوشی زیر دلش می زنه. در رابطه با این خبر روی سخنم اولاً به مسئولین امر است يعنی متصديان فرهنگی کشور اعم از حوزه های علميه ، نهادهای تبليغات اسلامی در کشور و وزارت متصدی فرهنگ و روی دوم سخنم به آنانی است که تحث تاثیر اين افکار پوچ و پلید قرار گرفته و ممکن است در دام چنین بلایایی گرفتار شوند.
سخن قابل ذکر آن است که : اگر در کتابهای مقدس اسلامی اعم از قرآن، نهج البلاغه و سایر کتب حدیثی شيعه و سنی بگرديم، آنچه بیشتر جلب توجه می کند، توصيه به دوری از شیطان به عنوان مهمترین و بزرگترین دشمن دین و دنیای بشر است. درست است که بسیاری از مردم، با شیطان هم کاسه می شوند، لیکن لااقل در ظاهر آن را مورد لعن قرار داده و از او دوری می جویند و از شر او به خدا پناه می برند در این زمانه، آن قدر وقاحت بالا گرفته که در ظاهر و باطن به شیطان عرض ادب می کنند، بزرگش می شمارند، به خاطر خوشنودی او دست به هر جنایت کوچک و بزرگ می زنند، آدم می کشند، فساد می کنند تا شیطان خوشحال شود، واقعاً که اینگونه پرستش "نوبر" است، در طول تاریخ بشریت چنین چیزی که این سالها می بینیم و می شنویم ديده و شنيده نشده است .
حتی بتپرستان که به نوعی تحت تاثیر ابليساند، در ظاهر از او بیزارند، مجوسیان؛ اهریمن را دشمن اصلی بشر می دانند!! اما دریغ که در کشور شیعه آل محمد (صلی الله عليه و آله و سلم) فرقه ای با این شعار فعالیت می کنند! گروههای زیرزمینی دارند! لباس و شلوار و پوششهايشان را با نشان خودشان تولید می کنند!! و متاسفانه، دغدغه جدی هم برای رفع و دفع آنان دیده نمی شود، گرچه سازمانهای ذیربط ، در جهت برخورد سلبی و ایجابی با آنان چاره جویی کرده و مشغول عملیات هستند، اما خواسته مردم شريف و متدين، برخوردهای جدی تر و قهرآمیز با آنان است. به جوانان نيز، توصیه می شود مراقب القائات آنان باشند، از آنان دوری کرده و با آنان برخورد نمایند ، و از اينکه انسان بدترين ها را سرلوحه دين و دنيای خود، قرار دهد، چگونه در مقابل خود و خدای خود می تواند سر بلند کند ، آيا شايسته است، انسانی که اشرف مخلوقات است، به بدترين وجه، بازيچه دستان بزرگترين دشمن انسان و خدا قرار گيرد؟
2. کتب ضاله
تیتر دیگری که در خبرها آمده بود چنین است: "توزیع و فروش مشکوک کتابهای انحرافی در تهران و شهرستانها" ؛
بنا بر همين نقل ، این کتابها با شکلی زیبا و جلدی زرین و با قیمتی نازل در جای جای ایران به راحتی به فروش می رسد!! سخن این است که چرا مسئولان دلسوز وزارت ارشاد، بجای اجازه اکران فیلمهای خاک خورده و مشکوک ، در این خصوص تصمیمی نمی گیرند؟ چرا عوامل این فساد، دستگیر نمی شوند. چرا شناسایی نمی شوند؟ این پرسشی است که برخی افراد می پرسند؟ و منتظر پاسخ آن هستند، چرا نباید فرزندانمان، در مدرسه و دانشگاه امنیت فکری داشته باشند ؟ چرا فرزندی که بر فطرت خويش در خانواده پرورش يافته ، تا به دانشگاه می رود، با کوله باری از شک و شبهه و در کوران انديشه های خراب و لاطائل و بيهوده ، به انسانی و يا ناانسانی تبديل شده است، که گاهی نيز با استهجان و خروج از زندگی عادی همراه است و بايد روزها و شب ها به حال او گريست؟ چرا در چهارراه ها و خيابانها ، کوی ها و برزنها، بجای فروش محصولات خوب فرهنگی ، CD های مبتذل، مستهجن و گمراه کننده در دسترس آنان است؟ احتمال نمی دهيم ، مشکلات انديشه ای ، اخلاقی و روانی پیش آمده برای فرزندامان در دانشگاهها ، ناشی از همين بی خيالی و بی تفاوتی های مسئولان ذيربط و ما مردم است ؟
که نمیدانيم چرا برخی از اساتيد محترم دانشگاه ، به جای پرداختن به مباحث علمی پر نتيجه و سودبخش ، به مباحث پوچی می پردازند که خوشبينانه اين است که بگوييم از بافته های ذهن خودشان است و بد بينانه آن است که بگوييم بافته های انسانهای مبهم و موهوم و انديشه های تباه ديگران را به فرزندان ما القاء می کنند و شايد خود نيز ندانند به کدام ناکجا آباد ، ره می برند .
3. گوشت خوک
در تیتر دیگری میبینیم: "توزیع گوشت گراز در شهرهای شمالی کشور" ؛
همانگونه که می دانید گراز همان خوک وحشی است که در شریعت اسلامی نجس بوده و خوردن گوشت آن حرام است. متاسفانه رستورانهای شهرهای شمالی به دلیل ارزان بودن آن گوشت، استقبال گسترده ای از خرید آن نموده اند. این خبر توسط بخش هایی از شبکه یک سیما نيز، مورد بررسی قرار گرفت.
اما قضاوت، در خصوص اين خبر را به خوانندگان عزيز واگذار می نماييم و البته پيشتر که می شنيديم در تهران و يا در مثلا لرستان ، رستورانی اقدام به ذبح اسب و الاغ کرده و با گوشت آنها، از مشتريان پذيرایی می نموده است ، خبری چندش آور بود ، در صورتی که گوشت اسب و (پوزش میطلبم) الاغ ، حداکثرش، اين بود که خوردن آن از لحاظ شرعی مکروه است و در برخی کشورهای مسلمان نشين نيز از آن برای خوردن استفاده می شود ، اما اکنون می شنويم در کشور مسلمان نشين ايران ، برخی سود جويان دست به چنين اقدامی که نه در شرع مقدس اسلامی حلال است و نه با موازين بهداشتی سازگار است ، می زنند و اما آيا سازمانی و يا نهادی ، در صدد دستگيری، عوامل آن هست ؟ و آیا کسی توجه دارد که در برخی از فروشگاههای بزرگ تهران در لابلای گوشت های حلال، گوشتهای حرام و يا حتی نجس فروخته می شود و در بازرارهای ماهی به وفور گوشت کوسه و خرچنگ خريد و فروش می شود ؟
4. سگ
اما در آخرين فراز از این نوشته، خبری هم راجع به انواع سگ های آپارتمانی و نگهبان بشنوید:
"خرید و فروش انواع سگ ها در مراکز مجاز سگ فروشی" ؛
قصد ندارم چيزی را القاء کنم ، فقط نظر شما را به برخی نکات، جلب می نمایم:
1- سگ از حیواناتی است که عامل عمده بسیاری از بیماریها در انسان است.
2- وجود سگ در آپارتمانهای کوچک موجب آزار همسایگان می شود.
3- سگ های خانگی در راه و نیم راه موجب آزار و ترس کودکان و حتی بزرگترها شده اند و می شوند.
4- برخی از افراد اعم از سالخورده و کودک، توسط این سگ ها در محل های عمومی مانند پارک ها مجروح گردیده اند.
5- وجود سگ در برخی منزل ها موجب نگرانی افراد متدين و دينمدار شده و مشکلات روانی ناشی از نجاست این حیوان آنان را رنج می دهد.
6- در شریعت اسلامی سگ نجس است و کشیدن دست و لباس خیس به آن موجب نجاست شده و انسان نمیتواند با بدن و لباس نجس، نماز بخواند.
7 - عبور سگها در روزهای بارانی موجب آلودگی بيشتر و نجاست راهها ، ميدانها و معابر می گردد.
7- چنانچه سگ از ظرفی بخورد باید آن ظرف را هفت بار خاک مال کرده و سپس بشويند، تا پاک شود.
با توجه به اينکه ، ما مسلمانيم و با توجه به ذکر تمامی مواردی که ملاحظه فرموديد ! آیا صلاح هست در آپارتمانهای 50 و 60 متری از وجود سگها جلوگیری نگردد و در معابر، مانع تعرض آنان به افراد نشد و آیا فرزندان ما که بعضاً از حضور در پارکها صرفاً به جهت وجود سگهای خانگی میترسند، تا کی باید تحمل این وضع را بنمایند و در آخر نمی دانیم برخی فضاهای سبز تهران برای کودکان ماست یا برای سگهای دیگران ، اين در حالتی است که در برخی کشورهای حاشيه خليج فارس که مانند کشور ما اسلامی هم نيستند ، وجود سگ ، در خانهها، خلاف قانون است و چه بسا جرمی نيز بر آن مترتب میشود ؛ اما متأسفانه در کنار خانه ما و در خيابانهای ما، سگ موجب آزار است! اما دريغ از يک نهاد رسيدگی کننده ، که بتوان به آن مراجعه کرد و گفت: «سگ همسايه موجب ترس پيوسته فرزند من شده است» تا از وجود آن در آپارتمان 50 متری جلوگيری شود.
یک پیشنهاد
در آخر پيشنهاد می شود ، همانگونه که عده ای علاقه وافری به نگهداری اسب دارند، که البته علاقه خوب و سفارش شده ای نيز می باشد و باشگاههایی و اسطبل هایی در خارج از شهر برای آنان تعبيه شده ، علاقه مندان به سگ نيز بتوانند در خارج از شهر از سگهای خود پذيرایی کنند و موجب رنجش همسايگان و کودکان و بانوان نشوند.
حجتالاسلام سيد محمدرضا آقامیری
نمیدانم چه میخواهم بنویسم؟ دغدغه ای دارم که هر روز ، با رؤیت خبرهای تلخ، دلم غبار سیاه دیگری می گيرد و این همان چیزی است که نمی دانم چگونه بنگارم؟
در لابلای لحظه های کار، گاهی که وب گردی می کنم آنچه مانند سایرین نظرم را به خود جلب می کند اخبار است. گاهی خبری خوش و گاهی خبری خاکستری و گاهی خبری ناخوش و این همان غبار نشسته بر روی دل من است.
و اما اینک امروز انگشت چشمانم این خبرها را شکار کرد:
1. شیطانپرستی
تیتر خبر این بود: «رواج پوشاک منقوش به آرم شیطانپرستان» ؛
به قول قدیمی ها وقتی انسان خیلی خوش بود، خوشی زیر دلش می زنه. در رابطه با این خبر روی سخنم اولاً به مسئولین امر است يعنی متصديان فرهنگی کشور اعم از حوزه های علميه ، نهادهای تبليغات اسلامی در کشور و وزارت متصدی فرهنگ و روی دوم سخنم به آنانی است که تحث تاثیر اين افکار پوچ و پلید قرار گرفته و ممکن است در دام چنین بلایایی گرفتار شوند.
سخن قابل ذکر آن است که : اگر در کتابهای مقدس اسلامی اعم از قرآن، نهج البلاغه و سایر کتب حدیثی شيعه و سنی بگرديم، آنچه بیشتر جلب توجه می کند، توصيه به دوری از شیطان به عنوان مهمترین و بزرگترین دشمن دین و دنیای بشر است. درست است که بسیاری از مردم، با شیطان هم کاسه می شوند، لیکن لااقل در ظاهر آن را مورد لعن قرار داده و از او دوری می جویند و از شر او به خدا پناه می برند در این زمانه، آن قدر وقاحت بالا گرفته که در ظاهر و باطن به شیطان عرض ادب می کنند، بزرگش می شمارند، به خاطر خوشنودی او دست به هر جنایت کوچک و بزرگ می زنند، آدم می کشند، فساد می کنند تا شیطان خوشحال شود، واقعاً که اینگونه پرستش "نوبر" است، در طول تاریخ بشریت چنین چیزی که این سالها می بینیم و می شنویم ديده و شنيده نشده است .
حتی بتپرستان که به نوعی تحت تاثیر ابليساند، در ظاهر از او بیزارند، مجوسیان؛ اهریمن را دشمن اصلی بشر می دانند!! اما دریغ که در کشور شیعه آل محمد (صلی الله عليه و آله و سلم) فرقه ای با این شعار فعالیت می کنند! گروههای زیرزمینی دارند! لباس و شلوار و پوششهايشان را با نشان خودشان تولید می کنند!! و متاسفانه، دغدغه جدی هم برای رفع و دفع آنان دیده نمی شود، گرچه سازمانهای ذیربط ، در جهت برخورد سلبی و ایجابی با آنان چاره جویی کرده و مشغول عملیات هستند، اما خواسته مردم شريف و متدين، برخوردهای جدی تر و قهرآمیز با آنان است. به جوانان نيز، توصیه می شود مراقب القائات آنان باشند، از آنان دوری کرده و با آنان برخورد نمایند ، و از اينکه انسان بدترين ها را سرلوحه دين و دنيای خود، قرار دهد، چگونه در مقابل خود و خدای خود می تواند سر بلند کند ، آيا شايسته است، انسانی که اشرف مخلوقات است، به بدترين وجه، بازيچه دستان بزرگترين دشمن انسان و خدا قرار گيرد؟
2. کتب ضاله
تیتر دیگری که در خبرها آمده بود چنین است: "توزیع و فروش مشکوک کتابهای انحرافی در تهران و شهرستانها" ؛
بنا بر همين نقل ، این کتابها با شکلی زیبا و جلدی زرین و با قیمتی نازل در جای جای ایران به راحتی به فروش می رسد!! سخن این است که چرا مسئولان دلسوز وزارت ارشاد، بجای اجازه اکران فیلمهای خاک خورده و مشکوک ، در این خصوص تصمیمی نمی گیرند؟ چرا عوامل این فساد، دستگیر نمی شوند. چرا شناسایی نمی شوند؟ این پرسشی است که برخی افراد می پرسند؟ و منتظر پاسخ آن هستند، چرا نباید فرزندانمان، در مدرسه و دانشگاه امنیت فکری داشته باشند ؟ چرا فرزندی که بر فطرت خويش در خانواده پرورش يافته ، تا به دانشگاه می رود، با کوله باری از شک و شبهه و در کوران انديشه های خراب و لاطائل و بيهوده ، به انسانی و يا ناانسانی تبديل شده است، که گاهی نيز با استهجان و خروج از زندگی عادی همراه است و بايد روزها و شب ها به حال او گريست؟ چرا در چهارراه ها و خيابانها ، کوی ها و برزنها، بجای فروش محصولات خوب فرهنگی ، CD های مبتذل، مستهجن و گمراه کننده در دسترس آنان است؟ احتمال نمی دهيم ، مشکلات انديشه ای ، اخلاقی و روانی پیش آمده برای فرزندامان در دانشگاهها ، ناشی از همين بی خيالی و بی تفاوتی های مسئولان ذيربط و ما مردم است ؟
که نمیدانيم چرا برخی از اساتيد محترم دانشگاه ، به جای پرداختن به مباحث علمی پر نتيجه و سودبخش ، به مباحث پوچی می پردازند که خوشبينانه اين است که بگوييم از بافته های ذهن خودشان است و بد بينانه آن است که بگوييم بافته های انسانهای مبهم و موهوم و انديشه های تباه ديگران را به فرزندان ما القاء می کنند و شايد خود نيز ندانند به کدام ناکجا آباد ، ره می برند .
3. گوشت خوک
در تیتر دیگری میبینیم: "توزیع گوشت گراز در شهرهای شمالی کشور" ؛
همانگونه که می دانید گراز همان خوک وحشی است که در شریعت اسلامی نجس بوده و خوردن گوشت آن حرام است. متاسفانه رستورانهای شهرهای شمالی به دلیل ارزان بودن آن گوشت، استقبال گسترده ای از خرید آن نموده اند. این خبر توسط بخش هایی از شبکه یک سیما نيز، مورد بررسی قرار گرفت.
اما قضاوت، در خصوص اين خبر را به خوانندگان عزيز واگذار می نماييم و البته پيشتر که می شنيديم در تهران و يا در مثلا لرستان ، رستورانی اقدام به ذبح اسب و الاغ کرده و با گوشت آنها، از مشتريان پذيرایی می نموده است ، خبری چندش آور بود ، در صورتی که گوشت اسب و (پوزش میطلبم) الاغ ، حداکثرش، اين بود که خوردن آن از لحاظ شرعی مکروه است و در برخی کشورهای مسلمان نشين نيز از آن برای خوردن استفاده می شود ، اما اکنون می شنويم در کشور مسلمان نشين ايران ، برخی سود جويان دست به چنين اقدامی که نه در شرع مقدس اسلامی حلال است و نه با موازين بهداشتی سازگار است ، می زنند و اما آيا سازمانی و يا نهادی ، در صدد دستگيری، عوامل آن هست ؟ و آیا کسی توجه دارد که در برخی از فروشگاههای بزرگ تهران در لابلای گوشت های حلال، گوشتهای حرام و يا حتی نجس فروخته می شود و در بازرارهای ماهی به وفور گوشت کوسه و خرچنگ خريد و فروش می شود ؟
4. سگ
اما در آخرين فراز از این نوشته، خبری هم راجع به انواع سگ های آپارتمانی و نگهبان بشنوید:
"خرید و فروش انواع سگ ها در مراکز مجاز سگ فروشی" ؛
قصد ندارم چيزی را القاء کنم ، فقط نظر شما را به برخی نکات، جلب می نمایم:
1- سگ از حیواناتی است که عامل عمده بسیاری از بیماریها در انسان است.
2- وجود سگ در آپارتمانهای کوچک موجب آزار همسایگان می شود.
3- سگ های خانگی در راه و نیم راه موجب آزار و ترس کودکان و حتی بزرگترها شده اند و می شوند.
4- برخی از افراد اعم از سالخورده و کودک، توسط این سگ ها در محل های عمومی مانند پارک ها مجروح گردیده اند.
5- وجود سگ در برخی منزل ها موجب نگرانی افراد متدين و دينمدار شده و مشکلات روانی ناشی از نجاست این حیوان آنان را رنج می دهد.
6- در شریعت اسلامی سگ نجس است و کشیدن دست و لباس خیس به آن موجب نجاست شده و انسان نمیتواند با بدن و لباس نجس، نماز بخواند.
7 - عبور سگها در روزهای بارانی موجب آلودگی بيشتر و نجاست راهها ، ميدانها و معابر می گردد.
7- چنانچه سگ از ظرفی بخورد باید آن ظرف را هفت بار خاک مال کرده و سپس بشويند، تا پاک شود.
با توجه به اينکه ، ما مسلمانيم و با توجه به ذکر تمامی مواردی که ملاحظه فرموديد ! آیا صلاح هست در آپارتمانهای 50 و 60 متری از وجود سگها جلوگیری نگردد و در معابر، مانع تعرض آنان به افراد نشد و آیا فرزندان ما که بعضاً از حضور در پارکها صرفاً به جهت وجود سگهای خانگی میترسند، تا کی باید تحمل این وضع را بنمایند و در آخر نمی دانیم برخی فضاهای سبز تهران برای کودکان ماست یا برای سگهای دیگران ، اين در حالتی است که در برخی کشورهای حاشيه خليج فارس که مانند کشور ما اسلامی هم نيستند ، وجود سگ ، در خانهها، خلاف قانون است و چه بسا جرمی نيز بر آن مترتب میشود ؛ اما متأسفانه در کنار خانه ما و در خيابانهای ما، سگ موجب آزار است! اما دريغ از يک نهاد رسيدگی کننده ، که بتوان به آن مراجعه کرد و گفت: «سگ همسايه موجب ترس پيوسته فرزند من شده است» تا از وجود آن در آپارتمان 50 متری جلوگيری شود.
یک پیشنهاد
در آخر پيشنهاد می شود ، همانگونه که عده ای علاقه وافری به نگهداری اسب دارند، که البته علاقه خوب و سفارش شده ای نيز می باشد و باشگاههایی و اسطبل هایی در خارج از شهر برای آنان تعبيه شده ، علاقه مندان به سگ نيز بتوانند در خارج از شهر از سگهای خود پذيرایی کنند و موجب رنجش همسايگان و کودکان و بانوان نشوند.
