mehrshad53
اخراجی موقت
------------------------------------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------------------------------
من توی فامیل از نوزادی معروف بودم به صدای بلند و خنده خرکی. وقتی یه جک قشنگ میشنوم چنان میخندم که طرف حس میکنه پشت ار پی جی ایستاده!
22 سال پیش بود و من دوم راهنمایی بودم و ما توی یه شهر کوچولوی متمایل به ده! توی بلژیک بودیم که وسط جنگل بود و بینهایت آروم و زیبا......
اوایل سال که هنوز زبان (هلندی) هم بلد نبودم و تازه یکم وفق پیدا کرده بودم با شرایط مدرسه،سر کلاس ریاضی بودیم و این کلاس تنها کلاس شلوغ ما بود که چند تا کلاس با هم یکی میشدن،در حالت عادی کلاس ما 8 نفره بود،7 پسر و یه دخمل .........
وسطای کلاس معلم ریاضی یه عطسه بد رقم وحشتناک کرد و بعدش هم یه دستمال دراورد و یک فین گودزیلا وار کرد که از مال بابام به مراتب وحشتناک تر بود و من به هوای اینکه الان همه میخندن،چنان خنده ای کردم که حدود 120 دسیبل بود و هنوز گوشام داره به خاطرش سوت میزنه!
حالا فکر کنین هیشکی نخندید و همه داشتن چنان به من فینگیل بی زبون نگاه میکردن که نگو. سکوت مرگبار تموم ناشدنی هم بر کلاس حاکم شده بود و من به معنی واقعی کلمه دلم میخواست زمین دهن باز میکرد و من میرفتم توش......
بعدها فهمیدم که عطسه و سرفه و یه مورد خیلی بدتر
اصلا اینجا باعث خنده نمیشه و خب یه تجربه جدید یاد گرفتم!
تقدیم به آرچی
شکلک سوت زن!
------------------------------------------------------------------------------------
من توی فامیل از نوزادی معروف بودم به صدای بلند و خنده خرکی. وقتی یه جک قشنگ میشنوم چنان میخندم که طرف حس میکنه پشت ار پی جی ایستاده!
22 سال پیش بود و من دوم راهنمایی بودم و ما توی یه شهر کوچولوی متمایل به ده! توی بلژیک بودیم که وسط جنگل بود و بینهایت آروم و زیبا......
اوایل سال که هنوز زبان (هلندی) هم بلد نبودم و تازه یکم وفق پیدا کرده بودم با شرایط مدرسه،سر کلاس ریاضی بودیم و این کلاس تنها کلاس شلوغ ما بود که چند تا کلاس با هم یکی میشدن،در حالت عادی کلاس ما 8 نفره بود،7 پسر و یه دخمل .........
وسطای کلاس معلم ریاضی یه عطسه بد رقم وحشتناک کرد و بعدش هم یه دستمال دراورد و یک فین گودزیلا وار کرد که از مال بابام به مراتب وحشتناک تر بود و من به هوای اینکه الان همه میخندن،چنان خنده ای کردم که حدود 120 دسیبل بود و هنوز گوشام داره به خاطرش سوت میزنه!
حالا فکر کنین هیشکی نخندید و همه داشتن چنان به من فینگیل بی زبون نگاه میکردن که نگو. سکوت مرگبار تموم ناشدنی هم بر کلاس حاکم شده بود و من به معنی واقعی کلمه دلم میخواست زمین دهن باز میکرد و من میرفتم توش......
بعدها فهمیدم که عطسه و سرفه و یه مورد خیلی بدتر
اصلا اینجا باعث خنده نمیشه و خب یه تجربه جدید یاد گرفتم!تقدیم به آرچی
شکلک سوت زن!

جوابتو اونجا دادم دیگه
