سوال و درخواست در تالار روانشناسي...

M . S . A

عضو جدید
این کتاب ها هم هست برای مطالعه

بازی ها - اریک برن

شخصیت عصبی زمانه ما - کارن هورنای

وضعیت آخر -ماندن در وضعیت آخر - هریس

مهارت های زندگی - مک گرا

تئوری انتخاب - گلسر
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
می خواستم بدونم تفریح از نظر روانشناسی چیه و چطوری تعریف میشه؟
الگوی تفریح سالم کدام است؟ سوالی است كه به تازگی از سوی مقام معظم رهبری پرسیده شده است و جامعه‌شناسان و روان‌شناسان پاسخ‌های متفاوت به آن داده‌اند كه می‌تواند راهگشای مشكلات پیشرو در این حوزه باشد.
اصغر مهاجری، جامعه شناس استاد دانشگاه علوم تحقیقات همه رشته‌های مسئولان در زمینه اوقات فراغت و تفریح را پنبه می‌كند. او در این مصاحبه به ما می‌گوید كه مسئولان در زمینه برنامه‌سازی برای اوقات فراغت به بیراهه رفته‌اند. بنابراین اعتقاد او خیلی طبیعی است كه از این همه برنامه بعد از سال‌ها، نتیجه درستی نگرفته‌ایم و جامعه پر هنجار را ساخته‌ایم.
اما چرا؟
تهران امروز ؛ برای اینكه اصلا نمی‌دانیم اوقات فراغت یعنی چه! آنچه كه به عنوان اوقات فراغت می‌شناسیم با تعریف واقعی اوقات فراغت، تفریح و تفریح سالم فرق دارد. اصلا ما وقتی معنی تفریح را نمی‌دانیم چطور می‌توانیم دم از تفریحات سالم بزنیم! چطور می‌توانیم تفریح را به سالم و ناسالم تقسیم كنیم.

البته مسئولان امر چنین نگاهی ندارند. آنها برنامه‌ای را به عنوان اوقات فراغت در مدارس و فرهنگسرا برای نسل جوان و نوجوان ترتیب داده‌اند كه البته خیلی هم از سوی جوانان استقبال نمی‌شود. جوان به‌دنبال تفریحی كه خودش می‌خواهد در خیابان یا مكان‌هایی كه احساس راحتی می‌كند است. تفریحاتی كه البته از سوی نسل بزرگ‌تر خیلی تایید نمی‌شود وحتی در برخی موارد به عنوان یك تهدید شناخته می‌شود!
همین است زمانی كه ما تعریف د‌رستی از تفریح نداریم برنامه‌ها را به سمتی می‌بریم كه جوانان جذب نمی‌شوند. در نتیجه فرد به سمتی می‌رود كه آسیب زاست.
تفریح و اوقات فراغت یعنی چی؟
زمانی كه از شاخص‌های اوقات فراغت صحبت می‌كنیم باید چند نكته را در نظر بگیریم. اوقات فراغت، تفریحات و بازی و شاخص‌های آن به‌طور كلی در هر بافت فرهنگی، معنای خاصی دارد. به همین دلیل است كه هرنظام معیار و هنجار خاصی می‌طلبد و لازم است كه گاهی این شاخصه‌ها و معیارها برای شناخت باهم مقایسه شوند نه قضاوت. حالا برای اینكه بدانیم عیب كار كجاست و چرا جامعه ایرانی فاقد تفریح و اوقات فراغت است باید نگاهی به ساختار فرهنگی جامعه داشته باشیم. نكته‌ای كه باید مسئولان به آن توجه كنند این است كه نظام اوقات فراغت و شیوه گذراندن آن زمانی معنی دارد كه با سایر نظام‌های آن ساختار فرهنگی هماهنگی داشته باشد. اگر این هماهنگی وجود نداشته باشد و هارمونی لازم به‌وجود نیاید، نظام تفریحی حالت انفرادی به خود می‌گیرد، همین اتفاقی كه الان جامعه ایرانی با آن درگیر است. اوقات فراغت و تفریح بستری جوششی می‌خواهد. مردم خودشان باید نقش اصلی داشته باشند. با فرمایش فرمودند نظام تفریحی ایجاد نمی‌شود. نكته دیگری كه باید در برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت جامعه در نظر داشته باشیم این است كه نظام فرهنگی تفریح تحت تاثیر تغییرات شتابان جامعه است و براساس آن تغییر می‌كند. شاید این اتفاق درشهرهای خیلی كوچك دیرتر به‌وقوع بپیوندد اما در كلانشهرهایی چون مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز، اراك و... خیلی شتاب دارد و در پایتخت شتابش از این هم بیشتراست. حالا اگر شهر‌ها فرهنگی نشوند و براساس این تغییرات، تغییر نكنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آن زمان است كه ما نیت‌مند و توام با فرهیختگی، تفریح نداریم بلكه به صورت كلیشه‌ای تفریح می‌كنیم. اما برای رسیدن به تفریحی موثر باید یك معرفت كامل در حوزه تفریح داشته باشیم.
باتوجه به تعریفی كه از تفریح سالم و اوقات فراغت دارید، برنامه‌های انجام شده از سوی مسئولان و اولیای امر را چگونه می‌بینید؟
ما هیچ برنامه‌ای برای تفریح نداریم. نه برنامه‌ای داریم و نه توصیف درستی از آن. واقعیت جامعه نشان می‌دهد كه تصمیم‌گیران تعریف درستی از نظام فرهنگی و فرهنگ تفریحات ندارند. برای همین است كه تفریح را به سالم و غیر سالم تقسیم می‌كنند. من به شما می‌گویم اگر ما برنامه‌ای برای تفریح داشته باشیم، می‌توانیم برای تمام تفریحات، رفتارهای سنتی یك زندگی ایرانی را تجدید كرده و جواب هم بگیریم.
ببینید ما از یك جامعه سنتی با خانه‌های بزرگ ویلایی كه در آن پدربزرگ‌و مادربزرگ‌ها با نوه‌هایش زندگی می‌كردند پرتاب شدیم به جعبه كبریت‌هایی كه جایی برای دور هم نشستن ندارند. جایی برای شب‌مانی هستند. دیگر خبری از شب نشینی‌های قدیم نیست. دید و بازدید‌ها كمرنگ شده است. جوان خودش را ساعت‌ها با اینترنت سرگرم می‌كند. از سوی دیگر نسل گذشته و سنتی ما تفریح را در همین سبك كه خودش نظارت مستقیم داشت، قبول دارد. حالا شما می‌گویید كه می‌شود چنین سنتی را دوباره تجدید كرد؟ سنتی كه فرد را منزوی نمی‌كرد و همدلی بین جمع ایجاد می‌كرد.
بله جواب می‌دهد. حتی با ساختار جغرافیای امروز. می‌توان الگوی سنتی را متناسب با زمان، باز‌خوانی كرد. اما ما متاسفانه فاقد بینش نظام تفریحی و اوقات فراغت هستیم. راهبرد و طرح و برنامه‌ای نداریم. واقعیت آن است كه چیزی به نام تفریح رانمی‌شناسیم. یكی از كارهای خوبی كه در حوزه تفریح داشتیم بحث صله ارحام بود كه در نظام سنتی تعریف می‌شود.
اما الان به دلایل بسیاری از جمله ترافیك شهری و... اتفاق نمی‌افتد. اتفاقی كه در اعیاد نوروز گذشته به‌وقوع می‌پیوست الان در كمتر خانواده‌ای دیده می‌شود. دلیل بسیاری دارد. شاید گرانی و پیچیدگی زندگی عصر حاضر، چشم و هم‌چشمی‌ها باعث دور شدن خانواده‌های فامیل از همدیگر شده است. اما همین سنت را می‌شود زنده كرد. كافی است برنامه‌ریزی كنیم همه خانواده فامیل به مناسب فرارسیدن عید نوروز در یك رستوران یا جای خوبی دیگری قرار بگذارند، هر كس هم سهم خودش را بگذارد. بنابراین بدون اینكه هزینه‌ای به كسی وارد بشود، مهمانی را برگزار كرده‌ایم. بچه‌های فامیل باهم آشنا می‌شود. از همانجا هم می‌توان به سفر نوروزی رفت. بحث اینكه كه پذیرایی بد بود یا از ظروفم خجالت كشیدم یا كم و زیاد گذاشتم هم پیش نمی‌آید. یا بحث چهارشنبه سوری. كافی است كه مدیریت شهری یك جایی را برای جمع شدن مردم ایجاد كند تا مراسم در نهایت امنیت ایجاد شود. اما زمانی كه ما مراسمی كه مردم خواهان آن هستند را پس می‌زنیم، هم مقاومت به‌وجود می‌آید هم جوانان و نوجوانان به سمت بازی‌هایی می‌روند كه در نهایت به اورژانس‌های بیمارستان‌ها ختم می‌شود.
گاهی اوقات مدیریت شهری برای تفریح و آسایش خانواده برنامه‌ها ریزی می‌كند اما با مخالفت‌‌هایی كه به‌وجود می‌آید در نهایت تعطیل می‌شود. چرا این اتفاق می افتد.
یكی از مشكلات ما این است كه كلانشهری چون تهران، مدیریت یكپارچه ندارد و هر كس برای خود تصمیم می‌گیرد. مدیریت موازی در هیچ‌كجای جهان جواب نداده است. ما باید مدیریت واحد شهری داشته باشیم. مدیریت واحد محلی داشته باشیم. اما متاسفانه امروز هركسی یك بودجه‌ای می‌گیرد و پاسخگو نیست. زمانی كه می‌خواهند اعتبار را بگیرند همه هستند اما زمان اجرا یا پاسخگویی، هیچ كس نیست.
شاید به همین دلیل است كه بیشتر به شکل یك اجبار به آن نگاه می‌كنیم تا ساعتی دانش‌آموزان یا جوانان را مشغول كنیم كه البته به تازگی شاید آن نگاه اجباری را هم نداشته باشیم. یعنی بدون اینكه برنامه‌ای برای تفریح جامعه داشته باشیم بیشتر به جنبه‌های بازدارندگی آن توجه می‌كنیم و از ورود جوانان یا نوجوانان به حوزه‌هایی كه خود تشخیص می‌دهند، جلوگیری می‌كنیم، بدون اینكه در باز دیگری را به آنها نشان بدهیم.
دلیلش این است كه ما كاركردهای تفریحی را نمی‌شناسیم. نخستین كاركرد اوقات فراغت، تجدید قوا در حوزه جسمی، روانی و اجتماعی است و توانمند كردن افراد برای موفقیت در عرصه‌های دیگر. برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت یك نوع سرمایه‌گذاری فرهنگی برای افزایش موفقیت در حوزه‌های دیگر مثل حوزه خانواده، حوزه تحصیل، كار و... است. حالا اگر ما در این قلمروها(خانواده، كار، تحصیل) موفق هستیم، پس معلوم است حوزه تفریحات را به درستی شناخته‌ایم و برای آن برنامه‌ریزی كرده‌ایم. اما آیا ما الان این شرایط را داریم؟ اندازه‌گیری ظرفیت‌های روانی، آستانه تحمل و اندازه‌گیری موفقیت در حوزه كار، تحصیل و... این مسئله را نشان نمی‌دهد.
پس به همین دلیل است كه سبك زندگی ایرانی با مشكل مواجه شده است؟
دقیقا به این دلیل است كه درست تفریح نمی‌كنیم. وقتی دچار خواب آلودگی و استرس و اضطراب می‌شویم، از فقدان تفریحات سالم است. گزارش‌های رسمی مسئولان نشان می‌دهد كه اضطراب در جامعه بالارفته است. مرگ و میرهای ناشی از سیستم‌‌‌های عصبی افزایش پیدا كرده است. میزان طلاق سرعت پیدا كرده است. جامعه به سمت آسیب و انحرافات بیشتری می‌رود. پس معلوم می‌شود كه روحیه‌هایمان را تجدید قوا نكرده‌ایم.
چون جامعه‌ای كه دارای نظام تفریحی است میزان آسیب‌های اجتماعی آن پایین است. آستانه تحملش بالاست، طلاقش كم است. راندمان كارش بیشتر است نه 20 دقیقه در روز بلكه هشت ساعت در روز.میزان تعهد بالاست. عاری از عقده‌هاست. این رفتارها و نتایج به دلیل نظام تفریحی و فرهنگی آنهاست. چون آن نیروهای مضاعف در طول فصل را تخلیه می‌كنند. در طول این فرآیند نیروهای زائد انباشته شده تخلیه می‌شود و نیروهای مثبت جایگزین آن می‌شود. یك شیوه یكسان هم برای تفریح وجود ندارد. ممكن است یك فرد براساس ساختار روحیه‌ خود با یك نیایش این تفریح را انجام بدهد و یك فردی دیگر با بازی فوتبال، شنا و موسیقی. اما در نهایت علم جامعه‌شناسی می‌گوید: «تفریح و اوقات فراغت باید نیروهای زائد را از درون آدمی تخلیه كند و نیروهای روانی اجتماعی مناسب، رهابخش، توسعه‌دهنده و شادی‌آورد ایجاد كند.» اما در جامعه ما چون تفریح این كاركردها را ندارد، بنابراین جامعه خواب آلود و خسته است. گروه‌های اجتماعی همچنان پرخاشگرند. زن و شوهرها چالش دارند.
چه باید کرد؟
باید فرهنگ جامعه را به سمت فرهنگ تفریح هدایت كنیم. شهروندان باید جامعه پذیری اوقات فراغت داشته باشند.
شاخص‌های آن چیست؟
یكی از شاخص‌ها «زمان» است. افراد باید به صورت منظم، متناوب و متناسب با نیازهای خود، تفریح داشته باشد. مثلا برای پایان هر روز یا هر هفته یا هر ماه. برنامه‌های منظمی برای تفریح و اوقات فراغت داشته باشند. الان متاسفانه 60 تا 70 درصد جامعه اوقات فراغت ندارند. شاخص دومی كه باید به آن توجه كرد. سبد هزینه‌های یك خانوار است. حتما باید در این هزینه‌ها، اوقات فراغت لحاظ شده باشد. مثلا همانطور كه خانوار در سبد خود هزینه موارد خوراكی را درنظر می‌گیرد باید پولی هم برای دیدار از میراث فرهنگی، موزه‌ها و... كنار بگذارد. اگر چنین اتفاقی افتاد یعنی جامعه‌‌پذیری فرهنگی داریم. اما در جامعه ما چنین شاخصه‌هایی دیده نمی‌شود و افراد خلق‌الساعه تصمیم می‌گیرند مثلا به سفر بروند یا رستوران بروند.
به نظر شما الان شرایط اقتصادی اجازه می‌دهد كه این جامعه‌پذیری اتفاق بیفتد و هزینه سفر هم به سبد هزینه‌های خانوار اضافه شود؟
متاسفانه الان بسیاری از افراد جامعه شرایط سخت اقتصادی را پشت سر می‌گذارند و همین مسئله خودش سرمنشا دعوا و مرافعه در خانواده می‌شود. كارشناسان توصیه می‌كند كه هزینه تفریحات را به سبدخانوار اضافه كنید تا روحیه پیدا كنیم اما امروزه به دلیل مشكلات اقتصادی با اوقات فراغت نه تنها تازه نمی‌شویم كه روی روح و روان برخی از افراد خش می‌افتد و دلخوری پیش می‌آید.
گفتید شاخص سومی هم برای اوقات تفریح هست.
بله و آن دست جمعی تفریح كردن است. ما قادر به برقراری مناسبات تفریحی نیستیم. برای همین است كه زمانی كه دسته‌‌جمعی به تفریح می‌رویم، دلخوری پیش می‌آید. معمولا در چنین سفرهایی یك عده كار می‌كنند و یك عده بهره‌برداری. در صورتی كه تفریح باید به عمیق ترشدن عدالت و بهرمنده شدن همه از آن منجر شود. اما در سفرهای دسته جمعی ایرانیان، همیشه یك عده ایثار می‌كنند و یك عده استفاده. برای همین است كه زمانی كه سفر به پایان می‌رسند عده‌ای دریا دریا خستگی با خودشان دارد و عده‌ای كشتی كشتی تفریح و آرامش. همین توزیع ناعادلانه فرصت‌ها و امتیازات نشان می‌دهد كه ما جامعه‌پذیری تفریحات را نداریم. بنابراین آنچه امروز به عنوان اوقات فراغت از آن یاد می‌شود، انحرافی پیش نیست.
مقصر كیست؟
ما باید در سطح برنامه‌ریزی كلان توجه زیادی به مقوله اوقات فراغت داشته باشیم. مسئله اصلی همان چیزی است كه مقام معظم رهبری می‌فرمایند و به دولت توصیه می‌كنند كه دولت باید در همه برنامه‌هایش خانواده را مبنا قرار بدهد. دولت باید بتواند شرایطی برای خانواده‌ها به وجود بیاورد كه دغدغه‌های معیشتی نداشته باشند و اوقات فراغت و تفریحات سالم در سبد هزینه‌های آنها قرار بگیرد. متاسفانه الان دغدغه خانواده‌های ما در حوزه نیازهای اولیه زندگی است. اگر تقسیم‌بندی آبراهام مازلو را نگاه كنیم می‌بینیم كه ما تا رسیدن به بالای مثلث مازلو خیلی فاصله داریم. تفریحات یكی از نیازهای متعالی روح آدمی است و دولت همانطور كه قانون می‌گوید باید شرایط چنین زندگی را برای اقشار جامعه به‌وجود بیاورد. متاسفانه امروز اگر اتفاقی چون سفر یا تفریحاتی در سطح بسیاری از خانواده‌ها می‌افتد، قضیه همان با سیلی صورت را سرخ كردن و چشم و هم چشمی است نه یك روال زندگی طبیعی.
پس ما مشكل ایدئولوژیكی با زندگی داریم.
بله، باید اول قبول كنیم كه نگاه ما به زندگی درست نیست. برای همین است كه مقام معظم رهبری توجه ما را به سبك زندگی جلب می‌كند. مسئولان ما باید به این بینش برسند كه برنامه‌ریزی برای ساخت یك جامعه دارای جامعه‌پذیری اوقات فراغت، ناامنی را كمتر می‌كند و ضریب امنیت را بالا می‌برد. برای رسیدن به این نقطه علاوه بر اینكه پیشقراولی دولت شرط لازم است باید تمام عوامل اجتماعی و رسانه‌ای هم به عنوان شرط كافی وارد ماجرا شوند تا به یك نگاه مشترك برسیم.
چطور می‌شود به یك نگاه مشترك رسید؟
باید مقوله اوقات فراغت باز تعریف شود تا به این نگاه مشترك رسید. آنچه امروز به عنوان اوقات فراغت می‌شناسیم تعریف اشتباهی است. باید یك سیستم خبره آگاهی بخش به‌وجود بیاید تا بتواند نظام اوقات تفریحات را تعریف كند. برای رسیدن به این تعریف باید به صورت مستمر و مداوم پژوهش شود و براساس همین پژوهش‌ها برای جامعه‌پذیری اوقات فراغت فرهنگ‌سازی شود. این تحقیقات و پژوهش‌ها هم باید بین رشته‌ای باشد. یعنی نباید تنها به عنوان یك مسئله روانی یا مثلا اجتماعی به آن نگاه شود. بلكه باید تمام جنبه‌های روانی، فرهنگی، اجتماعی، جسمانی و اقتصادی مسئله را در نظر گرفت.
به نظر می‌رسد كه اگر به بحث اقتصادی آن نگاه كنیم تا حدودی می‌‌توان مشكلات اقتصادی را هم حل كرد.
دقیقا. برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت، سرمایه‌گذاری برای رسیدن به موفقیت در حوزه‌های دیگر است. علاوه بر آن اگر نظام تفریحی را درست تعریف كنیم، صاحب درآمد می‌شویم. انباشتگی و نقدینگی در جامعه به‌وجود می‌آید. شغل ایجاد می‌شود. به شریان حیاتی جامعه با تعریف درست نظام تفریح، خون تزریق می‌شود. بسیاری از شغل‌هایی كه تعطیل شده، احیا می‌شود. در سایه همین تعریف و توسعه آن، صنعت گردشگری زنده و پویا می‌شود.
به نظر می‌رسد یكی از موانع پیش‌رو برای ایجاد فرهنگ جامعه‌پذیری، برخورد‌های سلیقه‌ای است؟
ما نباید با تفریحات ایدئولوژیك برخورد كنیم. هم مسئولان و هم خانواده‌ها باید به این مسئله توجه كنند. برخی از والدین وجود دارند كه همیشه نگاه جزمی دارند. نگاه جزمی نه تنها چیزی را حل نمی‌كند، بلكه باعث فاصله بین نسل‌ها می‌شود. الان سه دهه است كه ما همین برخورد را داریم. در نهایت هم بچه‌ها به بیراهه می‌روند. امام علی می‌فرماید: «هركس فرزند زمان خویشتن است.» جبران خلیل جبران هم نقل زیبایی از زبان پیامبر(ص) دارد: «فرزندان شما، فرزندان شما نیستند، آنان دختران و پسران زندگی‌اند. چون تیر در كمان بگذارید و به آینده‌‌شان پرتاب كنید. اگر قرار است شبیه همدیگر شوید، تلاش نكنید آنها را شبیه خود كنید بلكه خود را شبیه آنان‌سازید.» از سوی دیگر والدین متوجه نیستند كه سن نوجوانی و جوانی تغییر كرده است.



 

3ctor

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما اومدیم سوالمان بی جواب نمونه...(البته ببخشید ها از این لفظ استفاده میکنم خدایی نکرده به کسی به احترامی نشه)......سگها بفهمند دوسشون داری با وفا میشن بعضی ها بفهمند دوسشون داری هار میشن!!!...واقعاچرا؟.....
 

javad.winer

عضو جدید
سلام بچه ها من یه سری کتاب معرفی میکنم خیلی عالیه اگه تونستید حتما یه نگاهی بهش بکنین ولی واقعا اگه میخواید این کتابا تاثیر داشته باشه باید بهش تا جایی که میتونین عمل کنین.:book:


بهتر زندگی کن (انتونی رابینز)

حکایت دولت و فرزانگی( ترجمه گیتی خوشدل)

مدیر یک دقیقه ای در عمل (کنت بلانچارد)

هنر موفق شدن ( محمد جلالی-صفر علی توانا)

چه کسی پنیر مرا جابه جا کرد (اسپنسر جانسون)


اخرین راز شاد زیستن (اتدرو متیوس)


و در اخر اگر در مورد محتوا و مفهوم این کتابا و مطالب داخلش سوالی داشتین من در خدمتم :w16::w10:
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ما اومدیم سوالمان بی جواب نمونه...(البته ببخشید ها از این لفظ استفاده میکنم خدایی نکرده به کسی به احترامی نشه)......سگها بفهمند دوسشون داری با وفا میشن بعضی ها بفهمند دوسشون داری هار میشن!!!...واقعاچرا؟.....

چون خودشون رو گم میکنند.خیال میکنن چون شما اونا رو دوست دارین آره اونا خیلی آدم مهمین و خیال باطل برشون میداره و متوقع تر میشن و شما رو کوچیک میبینن و خودشون رو بزرگ.دیگه حالا بیا درستش کن.باید این آدما رو بذاری تو کف تا سرشون بخوره به سنگ
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ما اومدیم سوالمان بی جواب نمونه...(البته ببخشید ها از این لفظ استفاده میکنم خدایی نکرده به کسی به احترامی نشه)......سگها بفهمند دوسشون داری با وفا میشن بعضی ها بفهمند دوسشون داری هار میشن!!!...واقعاچرا؟.....
خب این طبیعت ما آدماست.... به قولی دوری و دوستی... می بایست همه چیز متعادل باشه... حد و حدود رعایت بشه که کار به اینجا نرسه....
سوال جالبی هستش... دوستان می تونن بیان جواب بدن.. اما فقط جواب نه اسپم یا این سوال رو ترجمه کنن... و الا با عرض شرمندگی حذف میشه...
 

dianafarvehar

عضو جدید
کمک - PTSD

کمک - PTSD

سلام من دچار مشکلی شدم که براساس انچه که تو گوگل سرچ کردم اختلال تنش‌زای پس از رویداد یا استرس پس از سانحه (به انگلیسی: Posttraumatic stress disorder)‏ (به صورت مخفف: PTSD) هست اما همه ی علائم رو ندارم ولی بیشترش رو دارم... این اتفاق باعث شده که آرامشم رو از دست بدم... نتونم تمرکز کنم... تپش قلب... چیزای ترسناکی مربوط به اون اتفاق تو ذهنم ایجاد میشه که سعی میکنم فراموش کنم اما بدتر میشه... بعضی اوقات که میخوام بخوابم چندباری اولش از خواب میپرم...
حتی اگه بخوام به چیزای دیگه فکرکنم نمیتونم ، مخصوصا اینکه هدف فراموش کردن چیزای ترسناک باشه... همون چیز ترسناک مانعش میشن...
فعلا هم به دلایلی که نمیتونم به روانپزشک مراجعه... لطفا کمکم کنید
ممنون
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام من دچار مشکلی شدم که براساس انچه که تو گوگل سرچ کردم اختلال تنش‌زای پس از رویداد یا استرس پس از سانحه (به انگلیسی: Posttraumatic stress disorder)‏ (به صورت مخفف: PTSD) هست اما همه ی علائم رو ندارم ولی بیشترش رو دارم... این اتفاق باعث شده که آرامشم رو از دست بدم... نتونم تمرکز کنم... تپش قلب... چیزای ترسناکی مربوط به اون اتفاق تو ذهنم ایجاد میشه که سعی میکنم فراموش کنم اما بدتر میشه... بعضی اوقات که میخوام بخوابم چندباری اولش از خواب میپرم...
حتی اگه بخوام به چیزای دیگه فکرکنم نمیتونم ، مخصوصا اینکه هدف فراموش کردن چیزای ترسناک باشه... همون چیز ترسناک مانعش میشن...
فعلا هم به دلایلی که نمیتونم به روانپزشک مراجعه... لطفا کمکم کنید
ممنون

سلام دوست خوبم.. لطفا پیام خصوصی بدین و کامل تر شرح بدین.... اینکه از کی متوجه شدین.. خودتون متوجه شدین یا کسی بهتون گفته.. یا اینکه نزد یک روانپزشک یا روانشناس رفتین و................ جواب رو در یک پیام خصوصی بدین تا در اونجا ادامه بدیم.. قبلا سپاسگزارم....
شاد باشید.....(گل)


 
آخرین ویرایش:

mohsen-ab

عضو جدید
سلام . من تو دوره امتحانات نمیتونم ذهنمو متمرکز درس کنم دائما حواسم پرت میشه و به فکر فرو میرم راهی برای بهبود هست:que:
 

Garibong

اخراجی موقت
سلام . من تو دوره امتحانات نمیتونم ذهنمو متمرکز درس کنم دائما حواسم پرت میشه و به فکر فرو میرم راهی برای بهبود هست:que:

این احساس، طبیعی محسوب می شود.
نگران نباشید.

اضطراب ریشه در ناآگاهی شخص دارد!
اگر اضطراب دارید، پس احتمال دارد که کم کاری هایی شده باشد.

اما اگر تمرکز ندارید، می تواند به دلایلی مانند:
1. مطالعه درس مورد امتحان به اندازه ی کافی باشد؛ اینطور که ضمیر نا خودآگاه شما به شما می گوید نیازی به مطالعه ی بیشتر دیگر نیست.
2. وجود عوامل از بین برنده ی تمرکز؛ مانند سرگرمی های گوناگون مانند بازی های رایانه ای، دوستان و ...


اگر از سطح سواد خود مطمئن هستید، نگران نباشید.
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام . من تو دوره امتحانات نمیتونم ذهنمو متمرکز درس کنم دائما حواسم پرت میشه و به فکر فرو میرم راهی برای بهبود هست:que:

پنج دقیقه قبل از شروع درس، فرد (دانش آموز و یا دانشجو) باید ساکت و آرام باشد تا تمرکز لازم به وجود آید .


شیوه های مطالعه


از شیوه های مطالعه علمی که بسیاری از صاحب نظران به آن معتقد می باشند عبارتست از :
الف – پیش خوانی و پس خوانی : یعنی دانش آموز همیشه یک درس از معلم جلوتر باشد تا آمادگی ذهنی برای فراگیری درس ایجاد گردد و بعد از فراگیری هر درس توسط معلم یک بار دیگر آن را مطالعه کند .
ب – سوال کردن : باید درس را به شیوه سئوالی مطرح کرد و پرسش ها را از خود پرسید .
ج – خط کشیدن زیر مطالب مهم : قابل ذکر است که نباید خط کشیدنها بیش از ده درصد مطالب هر درس باشد .
د – تکرار مطالب مهم : باید بعد از مطالعه درس ، مطالب مهم را از حفظ تکرار کرد .
مقدمات مطالعه

1- برای مطالعه ، فقط یک مکان انتخاب شود و آن مکان تغییر نکند . 2- در محیط مطالعه عواملی که باعث پرت شدن حواس می شود ، نباشد . مثلاً کتاب غیر درسی ، روزنامه ، عکس و ... .
3- محیط مطالعه آرام باشد .
4- در حین خستگی مطالعه نکنید .

بهداشت مطالعه


1- هوا و نور : کیفیت هوای تنفسی هم از نظر ایجاد نشاط و هم از لحاظ فراهم آوردن موجبات کسالت خیلی مهم است . تنفس در اتاق دربسته که هوا به قدر کافی در آنجا وجود ندارد ، کاردرستی نیست .
2- جهت تابش نور : نور باید از سمت چپ ، بالا و با زاویه تقریبی 45 درجه به کتاب و کاغذ بتابد . زیرا اگر از سمت راست بتابد ، خصوصاً هنگام نگارش ، باعث ایجاد سایه دست برروی کاغذ می شود که در دید اشکال ایجاد کرده و در نتیجه باعث خستگی چشم می شود .
3- استفاده از نور غیر مستقیم : بهترین نور برای مطالعه و کار ، روشنایی معمولی اتاق است که در هوای روشن به وسیله نور غیر مستقیم ایجاد شده باشد .
4- فاصله مناسب چشمها با کتاب یا کاغذ : یک چشم سالم از فاصله 30 سانتی متری می تواند حروف کتاب را تشخیص دهد . اگر از این فاصله قادر به خواندن نیستید به پزشک مراجعه نمائید .
5- نوع مرکب یا خودکار : بهترین رنگها ، رنگ آبی و مشکی است که فشار کمتری به چشم وارد می کند و مانع خستگی می شود . رنگهای قرمز ، سبز و ... دید را مشکل و باعث خستگی چشم می شوند .
6- استراحت متناوب چشمها : برای هر ساعت مطالعه یک ربع تا بیست دقیقه استراحت مفید لازم است . این استراحت نه تنها برای چشم بلکه برای مغز هم فرصت مناسبی است که یادگیری خود را مرور کند . در زمان استراحت باید به فاصله دور و بدون توجه و دقت نگاه کرد ، این کار باعث تنوع و تمدد اعصاب نیز می شود .
7- یکنواخت بودن نور محیط : نورهای محیط خصوصا اگر در زاویه دید چشمهای شما هستند باید یکنواخت باشد . یکی از معایب استفاده از چراغ مطالعه این است که تمرکز نور به سطح کتاب و تاریکی نسبی محیط اطراف باعث خستگی زودرس چشمها می شود .
8- وضع نشستن به هنگام مطالعه : وضع نشستن برای افرادی که زیاد مطالعه می کنند بسیار مهم است . نباید به صورت خمیده و یا در طرفین مطالعه نمود ، چون به تدریج باعث تغییر ستون فقرات می گردد ؛ ستون فقرات به هنگام مطالعه باید راست باشد ، بایدضمن مطالعه و در وقتهای استراحت چشمها و وضع نشستن خود را تغییر داده ، مختصری حرکت نمایید تا از رکود خون در پاها جلوگیری شود . مطالعه در حال دراز کشیدن برای چشم مناسب نیست چراکه روشنایی کتاب تامین نمی شود و خستگی زودتر فرا می رسد همچنین مطالعه در وسط روز رو به شمال مناسب نیست زیرا نور بیشتر یا کمتر از حد طبیعی به چشمها می رسد .
9- مطالعه موقع حرکت : مطالعه هنگام راه رفتن به علت تکان ، حرکت و تغییر دائمی فاصله چشمها تا کتاب باعث خستگی و ضعف چشمها می شود .
10- نور لامپهای مهتابی : به علت داشتن نوسان ، چندان مناسب نیست و بهتر است به جای استفاده از یک منبع نوری از چند چراغ استفاده نمود . نور نباید نوسان داشته باشد تا روشنایی محل مطالعه یکسان بماند .
11- تعیین اوقات و برنامه منظم برای مطالعه : اگر مطالعه در ساعات معینی از شبانه روز انجام گیرد ، آمادگی ذهنی و بدنی به هنگام مطالعه را می کاهد ، مگر اینکه زمان مطالعه کوتاه مدت باشد .
12- صرف غذا و مطالعه : بلافاصله پس از صرف غذا نباید مطالعه نمود ، زیرا به علت شروع فعالیت دستگاه گوارش پس از خوردن غذا و هجوم خون به معده و احشاء داخلی ، از میزان جریان خون در مغز کاسته می شود و آمادگی برای مطالعه کاهش می یابد .
13- تنفس هنگام مطالعه : انجام حرکات تنفسی متناسب در مطالعه بسیار مهم است . تنفس اگر نامنظم باشد ، به تدریج باعث کاهش اکسیژن خون و ایجاد حالت خواب آلودگی می شود ودرنتیجه از آمادگی ذهنی برای مطالعه می کاهد .
14- آرامش فکری : در هنگام مطالعه باید از اشتغالات ذهنی و عصبانیت جلوگیری نمود . اضطراب و ناراحتی باعث از بین رفتن تمرکز حواس می شود و حافظه کسانی که دارای اضطراب و عصبانیت هستند ، به طور محسوسی از افراد عادی کمتر است .
15- ورزش و مطالعه : یکی از مشکلات اساسی در مطالعات طولانی اختلال در جریان خون است . افرادی که ساعت زیادی در شبانه روز به مطالعه می پردازند باید فعالیت و حرکات عضلانی کافی داشته باشند . چرا که در افراد پرمطالعه ، خون بیش از همه جا ، در مغز و کاسه سر گردش کرده و اختلالاتی در گردش خونشان به وجود می آید .
 
آخرین ویرایش:

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام . من تو دوره امتحانات نمیتونم ذهنمو متمرکز درس کنم دائما حواسم پرت میشه و به فکر فرو میرم راهی برای بهبود هست:que:

از یکی از فیلسوفان و مرتاضان هندی پرسیدند آیا پس از این همه دانش و فرزانگی و هنوز هم به این کار مشغولید؟ گفت آری گفتند چگونه!؟ گفت وقتی غذا میخورم صرفاً غذا میخورم و وقتی می خوابم فقط می خوابم. این شاید بزرگترین ثمره ی تمرکز است. آیا شما هم هنگام غذا خوردن می توانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و مزه ی غذا معطوف نمایید؟ یا اینکه معمولاً از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید و چون به خود می آیید می بینید غذایتان تمام شده و جز امتلا و پری معده هیچ نفهمیده اید! پیشنهاد میکنیم حتماً کتاب آماده شده را دریافت و مطالعه نمایید...


http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/paperclip.png فايل ضميمه
  • http://www.www.www.iran-eng.ir/images/attach/rar.gif Tamarkoz_Havas.rar (744.1 كيلو بايت, 37 نمايش)
 

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز. چارت درسی رشته روانشناسی عمومی و یا بالینی رو میخواستم.چارت هر دانشگاهی باشه فرقی نداره. کسی هست که کمکم کنه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز. چارت درسی رشته روانشناسی عمومی و یا بالینی رو میخواستم.چارت هر دانشگاهی باشه فرقی نداره. کسی هست که کمکم کنه؟

سلام دوست خوبم....


لیست دروس دوره کارشناسی رشته روانشناسی بالینی

دروس پایه
روانشناسی عمومی(1)، روانشناسی عمومی(2)، علم النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی، آمار توصیفی، فیزیولوژی عمومی(اعصاب و غدد)، کلیات فلسفه، مبانی جامعه شناسی، روانشناسی احساس و ادراک، متون روانشناسی به زبانهای خارجی(1)
آمار استنباطی ،روش تحقیق در روانشناسی، روانشناسی فیزیولوژیک، روانشناسی تجربی، روانشناسی رشد(1)،روانشناسی یادگیری(نظریه ها و مفاهیم)، روانشناسی رشد(2)روانشناسی تربیتی، روانشناسی اجتماعی، روانسنجی انگیزش و هیجان شخصیت(نظریه ها و مفاهیم)آسیب شناسی روانی(1)،(روانشناسی مرضی)بهداشت روانی روانشناسی مرضی کودک، تاریخچه و مکاتب روانشناسی ،آسیب شناسی روانی(2)اصول روانشناسی بالینی، روانشناسی پویایی گروه(با تاکید بر گروه درمانی)

دروس تخصصی
متون روانشناسی به زبانهای خارجی(2)،بررسی مقدماتی نظریه های روان درمانی، روانشناسی کودکان استثنایی، روانشناسی بالینی کودک، روانشناسی مشاوره و راهنمایی، کاربرد مقدماتی روشهای تشخیص(آزمونهای هوش و استعداد آزمونهای عینی و فرافکن مصاحبه تشخیصی)کاربرد مقدماتی روشهای درمان، سمینار مسایل روانشناسی بالینی در جهان و ایران، پژوهشهای عملی(انفرادی)در روانشناسی بالینی
دروس اختیاری
کاربرد کامپیوتر در تجزیه و تحلیل آماری، روانشناسی صنعتی و سازمانی، روانشناسی مدیریت،روانشناسی اجتماعی_تجربی، اختلالات یادگیری، روانشناسی اجتماعی_کاربردی انسان شناسی در اسلام ، روانشناسی و آموزش کودکان معلول نگرشها و تغییر آن فلسفه اسلامی، مددکاری اجتماعی مقدمات ریاضی، آسیب شناسی اجتماعی، بازپروری معلولین، روانشناسی تفاوت های فردی، روانشناسی کودکان تیزهوش و آموزش های آن، روانشناسی جنایی،تفکر و زبان، اعتیاد(سبب شناسی و درمان)کلیات روانپزشکی ---

خب این هم لیست دروس روانشناسی بالینی در مقطع کارشناسی ارشد
 
آخرین ویرایش:

Garibong

اخراجی موقت
چارت درسی بالینی - کارشناسی

چارت درسی بالینی - کارشناسی

سلام دوستان عزیز. چارت درسی رشته روانشناسی عمومی و یا بالینی رو میخواستم.چارت هر دانشگاهی باشه فرقی نداره. کسی هست که کمکم کنه؟


در این آدرس هست:
آدرس

:gol:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zibaabdy

عضو
درخواست

درخواست

دوستان لطفا یه پروتکل اسکیزوفرنی و دو قطبی میخواستم واسم ارسال کنید اگه ممکنه
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دوستان لطفا یه پروتکل اسکیزوفرنی و دو قطبی میخواستم واسم ارسال کنید اگه ممکنه

سلام دوست خوبم.... درخواستتون خیلی کلی بود.. ای کاش قبل از ایجاد این پست.. قوانین تالار و پست اول همین تاپیک رو مطالعه می فرمودید..

ببینید این بدردتون می خوره... اگه مورد دیگری بود درخدمتم..... شاد باشید...:gol:

اسکیزوفرنی - بیماری ها و اختلالات روانی...


اختلالات خلقی: اختلال دوقطبی چیست؟


داروهای موثر در درمان اختلالات خلقی (افسردگی) و اضطراب








 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
پروتکل اسکیزوفرنی برای9جلسه درمانی....

دوست خوب میشه سوالتونو واضح تر بپرسید؟؟
مراحل نه گانه درمان اسکیزوفرنی رو میخواید؟؟منظورتون با مصرف دارو هستش؟؟مثلا مصرف داروهای آنتی سایکوتیک
یا نه مراحل چگونگی برخورد با این افراد هستش یا چی؟؟
 

parshangabdi

عضو جدید
سلام

سلام

دوست عزیز واس9جلسه درمانی بهتر بگم9جلسه مشاوره درمانی بدون دارو
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دوست عزیز واس9جلسه درمانی بهتر بگم9جلسه مشاوره درمانی بدون دارو

واااا یعنی لقمه آماده می خواین؟ این کار مربوط به خودتون هست.. باید خودتون مراجعه می کردین و ساعاتتون رو پر کنید..
درضمن حتی شما موضوع هم ندادین.. بالاخره چی؟ روان درمانی یا مشاوره؟؟؟؟ اسکیزو فرنی یا دوقطبی چه ارتباطی به مشاوره داره؟ این مهم توی حیطه روانپزشکی و.. هست..
راستی قبل از طرح سوال اول پست ابتدایی این تاپیک رو خوب مطالعه بفرمایید...
شاد باشید... (گل)
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
دوست عزیز واس9جلسه درمانی بهتر بگم9جلسه مشاوره درمانی بدون دارو

دوست عزیز شما سوالتونو خیلی خلاصه میپرسید و انگار یه سوزن میخواید از توی یه انبار کاه پیدا کنید
به هر حال لینک زیر یه مقاله هستش که پیشنهاد میخونم بخونیدش فکر میکنم جواب سوالتونو بگیرید

دانلود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

M.Ghadamyari

عضو جدید
کنکور ارشد روانشناسی 92 چند بهمنه؟ ( کنکور انسانی )

کنکور ارشد روانشناسی 92 چند بهمنه؟ ( کنکور انسانی )

سلام

بچه ها کسی می دونه کنکور ارشد روانشناسی 92 چندم بهمنه؟ سازمان سنجش گفته 18 و 19 و 20 بهمن ارشد هست ولی این که کدوم روزش و صبح یا عصر هست رو نزده !​
 

mitra.1

عضو جدید
سلام
من ترم 6 الکترونیک هستم ولی با این که خیلی درس می خونم به اندازه یه ترم 4 واحد پاس کردم .
آخه این درست نیست کسایی که کمتر از من درس می خونن راحت نمره بالا می گیرن اونوقت من ... !!
با اینکه 3 سال در دانشگاه دارم درس می خونم ولی هنوز نفهمیدم باید چی کار کنم !!
می شه بهم بگید من چی کار کنم !؟
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
سلام
من ترم 6 الکترونیک هستم ولی با این که خیلی درس می خونم به اندازه یه ترم 4 واحد پاس کردم .
آخه این درست نیست کسایی که کمتر از من درس می خونن راحت نمره بالا می گیرن اونوقت من ... !!
با اینکه 3 سال در دانشگاه دارم درس می خونم ولی هنوز نفهمیدم باید چی کار کنم !!
می شه بهم بگید من چی کار کنم !؟
سلام دوست عزیز...چقدر شما ناراحتید...باید بگم من خودمم رشتم برقه مثل شما و میدونم چی میگید....باید بگم از زبان دل ما سخت میگویی....
شما اندازه ی یه ترم 4 واحد پاس کردید احتمالا میشه کمتر از 80 و بالای 65 واحد...به هر حال شما ده ترمه شدید و مثل خیلی ها که نه ترمه میشند و به نظر من نه ترمه با ده ترمه فرقی نداره ...مهم اینه یه سال دیرتر ادم مدرک میگیره...البته این الزاما به این معنا نیست ادم عقب تر میفته...اساتید ما همیشه میگن توی برق نه ترمه نشی جای تعجب داره و کلا خوبه نه ترمه شدن ولی من اصلا نمیپسندم....
.
.
کاش میگفتید در شرایط مشابه یا نه...ببنید ما همین ترم یه درسی داشتیم با دو کد مختلف بعدش بچه های یه کد خیلی راحت سوالاشون کپ جزوه بوده بعدش استاد نفری چند نمره به همه داده و... در صورتی که اون کد بالاترین نمره کلاسش 15 بوده تازه اونم از بچه های خیلی درسخون و فعال....پس بستگی به استاد داره....
ولی اگه در شرایط مشابه میگید مثلا با همون استاد ساده گیر یا متوسط بقیه با تلاش کمتر نسبت به شما نمره ی بهتر میگیرند قضیه فرق میکنه....
به هر حال شما باید بگید سر تموم اون کلاسا شرکت میکنید یا نه...مثلا درسی مثل الکترونیک چون واقعا هیچ کتاب خوبی توی بازار نیست بهترین کار اینه ادم از اول تا اخر کلاس استادشو بره تا با کمترین زحمت (البته خود خوندن و یاد گرفتن جزوه و ردس استاد در نوع خودش سخته) لااقل خیالش از پاس شدن جمع بشه....کلاسای حل تمرینوتو جدی میگیرید یا نه؟؟
یه چیزم بگم خیلی ها واسه این که پیش بقیه زرنگ جلوه کنند الکی میگن ما اصلا درس نمیخونیم و نمیدونم شب امتحان خوندیم و پاس شدیم....و ....
میخوام بگم اینا همش قطعیت نداره و همه راست نمیگن ولی با حرفای اینا شما ناخوداگاه خودتونو با اونا مقایسه میکنید و میگید نکنه واقعا من یه چیزی نسبت به اونا کم دارم و... که هرچی میخونم این طوری میشه..
.
.
.
جدایی از این که شما چطور دانشجویی هستید به طور کلی پیشنهادی دارم اینه که تموم کلاسا رو از همون جلسه ی اول برید بعدش توی ترم اگه استادتون خوب جزوه میگه و کامل سعی کنید به علایقش پی ببرید و بعد تسلط به جزوه از توی کتابای مختلف مثال حل کنید و نمره ی خوبی بگیرید...اگه استاد نه درس خوب میده و نه جزوه ی درست داره بهترین کار اینه مرجعی که معرفی میکنه رو بخونید جالبه بدونید از این اساتید خیلی راحت تر میشه نمره گرفت....
به هر حال اگه بیش تر بگید از خودتون بیش تر میشه کمکتون کرد...
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم...
 

mitra.1

عضو جدید
راستش مشکل همین جاست که استاد من و اونا یکی بود ! سر همه کلاس هام رفتم اگر هم حل تمرینی باشه اگه بتونم می رم ! به طور کل وقت زیادی برای درسم می زارم
 
آخرین ویرایش:

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
راستش مشکل همین جاست که استاد من و اونا یکی بود ! سر همه کلاس هام رفتم اگر هم حل تمرینی باشه اگه بتونم می رم ! به طور کل وقت زیادی برای درسم می زارم

بعدش مثالای جزوشونو یه بار میزارید سفید صورتشو جلوی خودتون وبدون نگاه به جزوه حلشون کنید؟؟
سوالاشون چطوری بود سخت بود یا با معلومات جزوه میشد حل کرد؟؟
 

mitra.1

عضو جدید
نه تا وسط های حل را می نویسم ولی بیشتر انگار دارم از حفظ می نویسم می زارم کنار ! بعضی از سوالها سخت ( جالب این که سوال هایی که کسی حل نمی کنه من حل می کنم ) بعضی هاش هم با معلومات جزوه قابل حل بود برای این سوالها فقط یادم می آمد که برای کدام قسمت بوده ولی نمی تونستم حل کنم
 

Similar threads

بالا