سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

felor

عضو جدید
به توپرواز را آموختم

و رهایت کردم تا ستاره ی دنباله دارباشی...


کاش با تو ازعشق می گفتم

تا بیاموزی کمی وفادار باشی!
 

felor

عضو جدید
* عاشق جمله هایی ام که وقتی میخونی ... یه نفس عمیق پشتش میکشی و تو یه ثانیه یه دنیا خاطره میاد جلوی چشمات !
 

felor

عضو جدید
بچه که بودم میدانستم هر وقت گم شدم باید سر جایم بمانم تا پیدایم کنند.


حالا مدت*هاست ایستاده*ام و منتظرم پیدایم کنند


اما...
 

felor

عضو جدید
هــرچــه من دل مــــی دادم...

تـــو دل مـــی بریدی

دل ها خوب بــُر خورده بود اگر...

زیر و رو نمــــی کشیدی ...
 

felor

عضو جدید
به هیچ صراطی مستقیم نیست

دلی
که بی تاب نوازش سرانگشتان تو است...
 

felor

عضو جدید
حالم را پرسیدند:

گفتم رو به راهم
نمیدانند
رو به راهی هستم که
تو رفته ای.....
 

felor

عضو جدید
درد دارد...
وقتی چیزی را کسر کنی

که با تمام وجودت
جمع زده ای!!!
 

felor

عضو جدید
دوستت دارم
تکیه کلام تو بود

من بی جهت به ان تکیه داده بودم!!!!
 

felor

عضو جدید
معلمم به خط فاصله می گفت

خط تیره...

خوب می دانست فاصله هاچه به روزگار آدمها میآورد.........!
 

felor

عضو جدید
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]زندگي همچون کلافي پيچ در پيچ است که اولش پيچ است وآخرش هيچ است[/FONT]​
 

felor

عضو جدید
چه حکايت جالبيست !...
کلمه ي زندگي با "زن" آغاز ميشود !
و .. مردن با "مرد"
 

felor

عضو جدید
دلگیرم از مرغهایی که دانه خوردنشان پیش ما بود و حالا برای دیگران تخم میگذارند . . . برو ولی میدانم روزی بوی کباب شدنت به مشامم میرسد .
 

felor

عضو جدید
اینكه دستش را اینقدر محكم گرفته ای....
دیروز عاشق من بود.. دستانت را
خسته نكن....

محكم یا آرام....
فردا تو هم تنهایی ...!!
 

felor

عضو جدید
حســــرت،

یعنی خواستن تـــــــو

كه داشتن نمی شود

هیـــچوقـــــــــت.............

اشتباه از من بود...

پر رنگ نوشته بودمت...

به سختی پاک می شوی
 

felor

عضو جدید
دستم

به سمت تلفن میرود و


باز ميگردد


چون کودکی که به او گفته اند


شيرينی روی ميز



مال مهمانهاست


...
 

felor

عضو جدید
به بعضیا باید گفت: عزیزم من از خیلیا خوشم نمیاد , اما از تو یه طور ویژه ای بددددم میااااد
 

felor

عضو جدید
مَــــ ــرا ببَخـــش اگَــــر به تو پیــــلــه کـــرده ام

قَـــــدری طاقــَت بیــار...

پَـــــروانـــه مــــی شَـــوَم

و

مــــی رَوم.....

 

felor

عضو جدید
زندگی زد،آدم رقصید

آدم رقصید،زندگی عرق کرد.


زندگی عرق کرد،آدم چایید.

آدم چایید،زندگی تب کرد.

زندگی تب کرد،آدم لرزید.

آدم لرزید،زندگی ترک برداشت.

زندگی ترک برداشت،هیچ کس درد آدم را نفهمید...
 

felor

عضو جدید
پدرم ، تنها کسي است که باعث ميشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم ميتوانند مرد
باشند
 

felor

عضو جدید
هــر آهـنـگـی کـه گـوش مـیـدهـم ،بـه هـر زبـانـی کـه بـاشـد ،

بـغـضـم را مـیـشـکـنـد
. . .

نـمـی دانـم
. . .

بـغـضـم بـه چـنـد زبـان زنـده دنـیـا مـسـلـط اسـت !!!
 

felor

عضو جدید

گُفتــی مُســافـــری

ومـَـن آنقــدر ســـاده امـ کـِـــه

ســــالهــــاستـــ

نَمــــاز دِلـــــم
را شِکستــــه میخــــوانــَــم.
 

felor

عضو جدید
اگر بدانم که خواب تو را بیشتر خواهم دید برای همیشه دیدن تو هرگز بیدار نمی شوم
اگر بدانم که مردگان تو را بیشتر خواهند دید برای همیشه دیدن تو قید زنده بودن راخواهم زد

عشق بها دارد ... من و تو بودیم و یک دریا عشق ، حالا من هستم یک دنیا اشک ... آری ... عشق بها دارد !!!


 

felor

عضو جدید
یـه جـایـی باید دست آدمــــــا را بکشی

نگــــه شـون داری
..

صـــورتشـــون رو میون دستات
محکـــــم بگیری
بگـــــی : ببین
من
دوســــتت دارمــ .. نــــــــــــرو ..

 

felor

عضو جدید
از روزی که نامتـــ
ملکه ی ذهنمـــ شد،
احساســ می کنمــ جمجمه امـــ
با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ...
 

felor

عضو جدید
من تو را به دست همان خدایی میسپارم
که هیچگاه تو را به دست من نسپرد.
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يا چنان نمای که هستی، يا چنان باش که می‌نمايی
«بايزيد بسطامی»
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرق انسان و سگ در آنست كه اگر به سگی غذا بدهی هرگز تو را گاز نخواهد گرفت.
تولستوی
 

felor

عضو جدید
گنجشک وخدا

گنجشک کنج آشیانه اش نشسته بود!!
خدا گفت : چیزی بگو...
گنجشک گفت : خسته ام...
خدا گفت : از چه.....؟؟
گنجشک گفت : از تنهایی ، بی کسی ، بی همدمی ،
کسی تا به خاطرش بپری ، بخوانی ، او را داشته باشی...
خدا گفت : مگر مرا نداری.....؟؟
گنجشک گفت : گاهی چنان دور می شوی که بال های کوچکم به تو نمی رسند!!
خدا گفت : آیا هرگز به ملکوتم آمده ای ....؟؟
گنجشک ساکت شد.....!!
خدا گفت : آیا همیشه در قلبت نبودم ؟؟
چنان از غیر پرش کردی که دیگر جایی برایم نمانده...
چنان که دیگر توان پذیرشم را نداری....
گنجشک سر به زیر انداخت ، چشم های کوچکش از دانه های اشک پر شد.....
خدا گفت : اما همیشه در ملکوتم جایی برای تو هست....
بیا......
گنجشک سر بلند کرد ، دشت های آن سو تا بی نهایت سبز بود....
گنجشک به سمت بی نهایت پر گشود....
به سمت ملکوت.....
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
SaDaF7 جملات زیبا و انرژی بخش از بزرگان... راز موفقیت 0
Setayesh >>>بزرگان موفقیت<<< راز موفقیت 25

Similar threads

بالا