هيچ كاري ممكن نيست براي مملكت انجام گيرد، مگر اينكه هوي و هوس و خواهش هاي نفساني و هيجان هاي روحي مانند عشق و خشم و جز آن در امور مملكتي راه نداشته باشد
به مجرد آنكه نقاش بخواهد چون فردي مستقل از حقوق خود بهره گيرد و حالتي نسبت به سيب بگيرد – سرخي آن را دوست بدارد يا از گِرديش ملول شود – نخستين گام را در جاده ي آفرينش برداشته است
هرچقدر هم که نقاش چيرهدستي باشي، روی نقشي که آفريدهای نميتواني نقاشي کني.
هرچقدر هم که پيکرتراش ماهري باشي براي شروع يک کار جديد، يک قطعهء خام ميخواهي.
بر روی يک پيکره، نقشکشيدن کار سختي است!
بی تو دلم میگیرد
و با خودم میگویم
کاش آن یک بار که دیدمت
گفته بودم
که بی تو گاه دلم میگیرد
که بی تو گاه زندگی سخت میشود
که بی تو گاه هوای بودنت دیوانهام میکند
اما نمیگفتم
که این «گاه» ها
گهگاه
تمامِ روز و شب من میشوند
آن وقت بغض راه گلویم را میگیرد
درست مثل همین روزها