ما داستان گفتيم؟ ما خواستيم ناهار بريم خونه معصومه كه تا فهميد داره خبري ميشه پيچوند رفت
آخي ..شما که نه .. اما روز های ریحانه واسه رفتن به دانشگاه جالبن
خوشبحالش.. من که به شخصه خاطره ای دارم مگه چندتا از ااوون بدهاش .
نه بابا اين چه حرفيهما داستان گفتيم؟ ما خواستيم ناهار بريم خونه معصومه كه تا فهميد داره خبري ميشه پيچوند رفت
اوكي ميريم بيا باهم اصلا بريم روسيه فقط بايد زبان روسي ياد بگيريم همين و فقط .نه بابا اين چه حرفيه
افتخار بديد قدم رنجه بفرماييد/
جان من عمليات داشتيد اجازه دادن ميشه مهمان بياريد منم خبر كنيد بيام
دلم لك زده براي دوران دانشجويي//
ريجانه جان اين تاپيك فرق ميكنهمن خاطره ی خاصی ندارم آخر دهه ی شصتم اسفند 69
نه روسيه نهاوكي ميريم بيا باهم اصلا بريم روسيه فقط بايد زبان روسي ياد بگيريم همين و فقط .
اونجا اصلاح نباتات ميتونيم بخونيم رشته خوبيه
ريجانه جان اين تاپيك فرق ميكنه
خاطرات كشاورزيه
مهندس