زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

jili tennisor

عضو جدید
بابا ما که سه بار پیام دادیم محل نذاشتین کههههه!!!!! پرسیدم حالا کشاورزی واقعا کیمیاست؟؟؟؟ سلاملکم...خوبین؟ من که عاااالیم.
 

jili tennisor

عضو جدید
نظر لطف شماست.... نام اولین بانوی پادشاه ایرانی در زمان هخامنشیان است که بسیار زیبا بودند.
 

jili tennisor

عضو جدید
معصومه خانم رفتی؟؟؟؟؟؟ هی میگی جواب بده جواب بده...وقتیم جواب میدیم دیگه تو جواب نمیدی؟؟؟؟
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا ما که سه بار پیام دادیم محل نذاشتین کههههه!!!!! پرسیدم حالا کشاورزی واقعا کیمیاست؟؟؟؟ سلاملکم...خوبین؟ من که عاااالیم.
ببخشيد من اصلا متوجه نشدم/
كي برام يام زديد/ شرمنده
بله اگه از فرمايشات امام صادقه بله كيمياست
از نظر كاربراي كشاورزان بله كيمياست
براي من كه نبوده نميدونم چي بگم والا/
 

jili tennisor

عضو جدید
همون دیگه چون واسه منم نبوده منم شک دارم که کیمیا باشه!!!!!!
ولی خب دیگه نمیشه کتمانش کرد. خدا ببخشه...ما چیکاره ایم؟؟؟
:):biggrin:
 

jili tennisor

عضو جدید
آهاااااااااااااااااااااااااان...خیلی جای توپیه...خ.ش باشین عزیزم.موفق و سر زنده و شاد باشی....
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوايل دهه شصت نوجواني بيش نبودم، اما خوب به خاطردارم آن روزهايي را كه تنها شامپوي موجود، شامپوي خمره ايي زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم بايد از مسجد محل تهيه مي كرديم و اگر شانس يارمان بود و از همان شامپو ها يك عدد صورتي رنگش كه رايحه سيب داشت گيرمان مي آمد حسابي كيف مي كرديم.

سس مايونز كالايي لوكس به حساب مي آمد و ويفر شكلاتي يام يام تنها دلخوشي كودكي بود.

صف هاي طولاني در نيمه شب سرد زمستان براي 20 ليتر نفت، بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كاميون در محله ها توزيع مي شد، خالي كردن گازوئيل با ترس و لرز در نيمه هاي شب. روغن، برنج و پودر لباسشويي جيره بندي بود،

نبود پتو در بازار خانواده تازه عروسان را براي تهيه جهيزيه به دردسر مي انداخت و پو شيدن كفش آديداس يك رويا بود.

همه اينها بود، بمب هم بود و موشك و شهيد و ...

اما كسي از قحطي صحبت نمي كرد!

يادم هست با تمام فشارها وقتي وانت ارتشي براي جمع آوري كمك هاي مردمي وارد كوچه مي شد بسته هاي مواد غذايي، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازير بود.

همسايه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهرباني بود، خب درد هم بود.

امروز اما فروشگاه هاي مملو از اجناس لوكس خارجي در هر محله و گوشه كناري به چشم مي خورند و هرچه بخواهيد و نخواهيد در آنها هست. از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوي خارجي، لباس و لوازم آرايش تا موبايل و تبلت، داروهاي لاغري تا صندلي هاي ماساژور، نوشابه انرژي زا تا بستني با روكش طلا، رينگ اسپرت تا...

و حال با تن هاي فربه، تكيه زده بر صندلي ها نرم اتومبيل هاي گرانقيمت از شنيدن كلمه قحطي به لرزه افتاده به سوي بازارها هجوم مي بريم.

مبادا تي شرت بنتون گيرمان نيايد! مبادا زيتون مديترانه ايي ناياب شود! اشتهايمان براي مصرف، تجمل، پز دادن و له كردن ديگران سيري ناپذير شده است.

ورشكسته شدن انتشارت، بي سوادي دانشجوهامان، بي سوادي استادها، عقب افتادگي در علم و فرهنگ و هنرو ... برايمان مهم نيست ولي از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانيم! ...

مي شود كتابها نوشت...

خلاصه اينكه اين روزها لبخند جايش را به پرخاش داده و مهرباني به خشم.

هركس تنها به فكر خويش است به فكر تن خويش!

قحطي امروز قحطي انسانيت است

قحطي همدلي

قحطي عشق​

 

hamed_majhool

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان لطفا مخالفت خودتون رو اعلام کنین
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/354859-تبلیغات-در-باشگاه-مهندسان(نظر-سنجی)
 

Soheila.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
معصومه جون ميخواي من ناهارا بيام خونتون؟ دانشگاهم اونجاس
 

Soheila.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
آزاد؟ اون همه درس خوندم دانشگاه دولتي قبول شدم
تو كجا ميري دانشگاه؟
 

reyhaneh919

کاربر بیش فعال
آخه به معصومه گفتی دانشگاهتون نزدیکه فکر کردم آزاد می ری چون دانشگاه ما (آزاد کرج) روبه روی کاخ شمسه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا