راهی نمونده ، نازنین ! باید به دریا بزنیم !
باید از این خوابِ بلند ، یه پُل به رؤیا بزنیم !
راهی نمونده نازنین ! راهِ ستاره سَد شده !
تو امتحانِ سادگی ، قلبِ منُ تو رَد شده !
راهی نمونده باید از بغضِ ترانه بگذریم !
غصه نخور ! ما دوتا از سایهها آفتابیتریم !
راهی نمونده ، رفتنت آخرِ قصهی منه !
اما چراغِ یادِ تو ، تو شبِ قصه روشنه !
باید از این خوابِ بلند ، یه پُل به رؤیا بزنیم !
راهی نمونده نازنین ! راهِ ستاره سَد شده !
تو امتحانِ سادگی ، قلبِ منُ تو رَد شده !
راهی نمونده باید از بغضِ ترانه بگذریم !
غصه نخور ! ما دوتا از سایهها آفتابیتریم !
راهی نمونده ، رفتنت آخرِ قصهی منه !
اما چراغِ یادِ تو ، تو شبِ قصه روشنه !