رد پای احساس ...

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تقصیر ِ کسے نیست
این اندازه که دوستت دارم
«تو»
بیش از تمام گناهانم
متعلق به منی.

 

bahar_cve

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
حافظ از جام عشق خون میخورد
من هم از جام شوکران خوردم
او جهان دار مست ها میشد
من جهان را به دوش میبردم



علیرضا آذر

 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
صدايت را ميبوسم ...

و دلتنگى ها به همين سادگى تمام مى شوند

اينبار بايد با تمام وجود صدايت را در آغوش بگيرم

ميدانى ...

بايد تمام داستان هاى عاشقانه ى جهان را با صداى تو شنيد

اصلا ميدانى؟

هر چه تو بگويى زيباست ...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عجیب است
انگار در رویا خاطره ها پیر نمیشوند
حالا تو هی برو
دور و دورتر
خاطره های تو هر بهار در من جوانه میزنند
و من
دوباره و سه باره
بیست ساله میشوم
عاشق میشوم
 

bahar_cve

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
خـرابم میـکند با اخـم و با لبخنـد میـسازد

دلـم را بُرده معمـاری که فکرش را نمیـکردم


"مرتضی خدمتی"
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به هرکس که می نگرم در شکایت است ،

درحیرتم که لذت دنیا به کام کیست؟!

باید بازیگر شوم ،

آرامش را بازی کنم!!!؟؟؟؟؟؟
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

سلامتی کـسی که...
میدونه اعصـــاب نداری..!
میدونـه حوصـــلـه نداری..!
میدونـه بهـونـه میگیـری بـی دلیل..!
امــا بـازم میگـه:
هنـوزم مثـل روز اول میخــــوامت...!!
تُـو یـکی یـه دونه منـی
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
سیگار به دست به آینه خیره میشوم
به چشمانم نگاه میکنم،به صورتم،
به دود سیگار
پک میزنم...عمـــــیق، عمــــــیقتر
چقــــدر دلــــم برای خودم تنـــــــــگ شده است.......

 

starlet.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
“گـریه”
آخـریـن چیزیست کہ بـاقی میمـانـد …
و “بـغـض”
یکی مـانـده بہ آخـری …
و “امیـد”
پیش از بـغض میتـرکـد .

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باغبانی پیرم که به غیر از گل ها ازهمه دلگیرم
کوله ام غرق غم است
آدم خوب کم است
عده ای بی خبرند
عده ای کور و کرند
و گروهی پکرند
دلم از این همه بد میگیرد
و چه خوب است که آدمی میمیرد
 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من بلد نیستم دوستت نداشته باشم....

بلد نیستم حرف دلم را نگویم.

حتی بلد نیستم بگویم نمیخواهمت وقتی میخواهمت.

بلد نیستم نخندم وقتی با توام...

یا حتی اخم کنم وقتی ناراحتم.

"من" هیچ کاری بلد نیستم....

جز دوست داشتن "تو".
 

bahar_cve

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می کند. فکر می کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است.
اما وقتی به آن می رسد می بیند که هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده،
دورِ چشمهایش چین افتاده،
پاهایش ضعف می رود و دیگر نمی تواند پله ها را سه تا یکی کند...

" ناهید طباطبایی _ چهل سالگی "

...و از همه بدتر ار خاطره هاست که روی دوش آدم سنگینی می کند ». پیری فقط یک صورتک ِ بد ترکیب است که با یک من سریش می چسبانندش روی صورت آدم،ولی آن پشت جوانی است که دارد نفسش می گیرد.بعد یک دفعه می بینی پیر شدی و هنوز هیچ کدام از کارهایی که می خواستی نکردی...
 

majid@bnd

عضو جدید
رازی است در آن چشم سیاهت، بنمایش
شعری نسروده است، نگاهت، بسرایش
خوش می چرد آهوی لبت، غافل از این لب
این لب، که پلنگانه کمین کرده برایش
(ح منزوی)
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود
چه بیقرار بودی زودتر بروی
از دلی که روزی بی اجازه وارد آن شده بودی…
من سوگوار نبودنت نیستم !!
من شرمسار این همه تحملم …
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدمک
آخر دنیاست بخند
آدمک
مرگ همین جاست بخند...
دست خطی که تو را عاشق کرد...
شوخی کاغذی ماست بخند...
آدمک
خل نشوی گریه کنی...
کل دنیا سراب است بخند...
آن خدایی که بزرگش خواندی...
به خدا مثله تو تنهاست بخند...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را


او کــه هرگز نتوان یافت همانندش را


منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد


غــــزل و عاطفــــه و روح هنرمندش را
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا