دل نوشته‌هاي عرفاني

م.سنام

عضو جدید
خدایادلم گرفته.دلم هوای تورادارد.
میخواهم بغضهایم رابه گریه بدل کنم وهیچکس جز تو اشکهایم را نبیند.
خدایا دیگر این دنیابرایم زیبا نیست.دنیایی که هرروزش دیوارهابلندتر وپنجره هاکوچکتر مشود .
دلم برای تو تنگ شده است.:gol:
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا!

چه تنگ و تیره و تاریک است راهی که دلالت تو در آن نیست

و چه روشن و حقیقت‌نما و منیر، راهی که هدایت تو در آن است.

خدایا!
در آن دلی که لطافت حضور تو نیست،

از هر چه عشق و خوبی و لطف خالیست.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خـــــــدایا!


این جگر سوخته در آتش هجرانت را و این جان گداخته در زیر تشعشع سوزان فراقت را هیچ چیز جز خنکای نسیم وصل تو آرام نمی کند.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
ی دریابنده درماندگان! ای دردسوز دردمندان! و ای بزرگ نیك پردازان!

ای داننده هر چه نهان و ای زیبا پوشاننده هر آشكار وپنهان!

تو را میانجی گناهانم و كرم وجودت گزیدم و از میان هر آنچه هست،

برای ورود به درگاه رحمتت ترا برگزیده ام.

خدایا!

استجابت كن دعای مرا و مسوزان ریشه نهال آرزوی مرا و بپذیر رجعت مرا و بپوشان فصیحت مرا.

ای پذیرنده ترین پذیرندگان! و ای پوشنده ترین راز پوشان! و ای مهر گسترترین مهربانان!
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
ای خداوند:

مرا و نسل مرا از شیطان رجیم در پناه خود دار.تو ما راآفریده ای و به نیکی امر کرده ای و از بدی نهی و به ثواب آنچه ما را بدان امر کرده ای مشتاق و از عقاب آن بیمناک.برای ما دشمنی ساخته ای همواره در کار نیرنگ و فریب ما.در اموری بر ما چیره اش گردانیده ای که ما را بر او چیرگی نداده ای.در درون سینه ما جایش داده ای و چون خون در رگهای ما روانش گردانیده ای.اگر ما از او غافل شویم،او از ماغافل نشود.اگر ما فراموشش کنیم،او ما را فراموش نکند.عقاب تو رادر نظر ما ناچیز می نماید و ما را از دیگری جز تو بیم می دهد.اگر آهنگ گناه کنیم،در ارتکاب آن دلیرمان گرداند و اگر آهنگ کاری شایسته کنیم،از گزاردن آن بازمان دارد.برای ما هر چه می طلبد هواهای نفسانی است و به هر چه اشارت می کند اعمال شبهه آمیز.اگر وعده دهد،وعده اش دروغ است و اگر آرزویی در دل ما برانگیزد،خود به خلاف آن برخیزد.ای خداوند ما،اگر مکرش را از ما باز نگردانی،گمراهمان کند و اگر ما را از تبهکاریهایش در امان نداری،پای ثبات ما بلغزاند.

صحیفه سجادیه
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
بار خدایا:

هر چه از تو خواسته ام به من عطا کن و حوایج من برآور.وچون بر عهده گرفته ای که دعای من به اجابت رسانی،پس دعای من ازدرگاه خود مران.و چون خود مرا به دعا فرمان داده ای،دعای من از آن پیشگاه محجوب مدار.ای خداوند،از فضل خویش هر چه سبب اصلاح من در دنیا و آخرت شود،به من عطا کن،خواه آن را بر زبان آورده باشم یا فراموش کرده باشم،آشکار کرده باشم یا نهان داشته باشم،دیگران را از آن آگاه کرده باشم یا از دیگران پنهان کرده باشم.

صحیفه سجادیه
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
الـــهی!


ای آرنـده غـم پشیمـانی در دلهـای آشنایـان و ای افکننـده سـوز در دل تائبـان...ای
پذیرنده گناهـکاران و معترفـان..کسی بازنیآمد تا باز نیاوردی وکسی راه نیـافت تا
دست نگرفتی..دستگیر،که چون تو دستگیری نیست..دریاب،که جز تو پناه نیست
و پرسش ما را جز تو جواب نیست و درد ما را جز تو دوا نیست...
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته


الهی
غریبه هستم ،
با قریب شدنت
توان قریب شدنت را ،
در من شکوفا کن
تنهایی دوم بهمن هزار و سیصد و هشتاد و هشت
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را بسر منزل آن توبه‏اى كه پسند تو است رهسپار ساز، و از اصرار بر آنچه ناپسند تو است دور گردان.
خدايا و هر زمان كه از ما تقصيرى سر زند كه مستوجب خسران در دين يا زيان در دنيا شويم، پس آن خسران را در آن يك كه زود گذرتر است (يعنى دنيا) قرار ده و عفو از عقوبتت را در آنچه دوامش طولانى‏تر است (يعنى دين) بر قرار ساز و چون آهنگ دو كار كنيم كه يكى از آنها ترا از ما خشنود كند و آن ديگر ترا بر ما خشمگين سازد.، پس به آنچه ترا از ما خشنود كند متمايلمان ساز، و از قدرتمان بر آنچه موجب خشم تو بر ما است بكاه، و در اين مرحله نفس ما را در اختيار خود آزاد مگذار، زيرا كه نفس ما را در اختيار خود آزاد مگذار، زيرا كه نفس جز در آنجا كه توأش توفيق دهى گزيننده باطل است، و جز در آن مورد كه توأش رحم كنى بكار بد فرمان دهنده است. خدايا تو ما را از ضعف آفريده‏اى، و بر سستى بنياد كرده‏اى و آفرينشمان را از آبى بى‏ارزش آغاز نموده‏اى، پس ما را هيچگونه جنبشى نيست، مگر به نيروى تو. و هيچ نيروئى، مگر به يارى تو. پس ما را به توفيق خود تأييد فرماى. و بار شاد به راه راست استوار ساز. و چشمهاى دلمان را از آنچه بر خلاف محبت تو است، بر بند، و هيچ يك از اعضاى ما را در نافرمانى خود پيشرفت مده.
خدايا پس بر محمد و آلش رحمت فرست و رازهاى دلها، و حركات اعضاء و نگاههاى دزديده چشمها و سخنان زبانهاى ما را در امورى قرار ده كه موجب ثواب تو باشد، تا كار نيكى كه به وسيله آن سزاوار پاداش تو شويم و از ما فوت نگردد، و كار بدى كه در اثر آن مستوجب عقابت گرديم براى ما باقى نماند.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا من راه دور نمی رم از همین امشب شروع میکنم​
خدایا ظلم نیود امشب من جیبم و تکوندم تا دو تا خربزه بخرم بعد که پارش کردم مزه کاه میداد
خدایا ظلم نیست دیشب به ماشین پارک شدم تو کوچه مالیدن و فرار کردند
خدایا ظلم نیست سالی دوازده ماه یه دختر به من زنگ میزنه تا میام باهاش همکلام بشم میخواد بهم کپسول آتش نشانی بفروشه
خدایا ظلم نیست دل جوونی مثله منو واسه یه آهن پاره به اسمه سانتافه میشکنی
خدایا ظلم نیست من نمی تونم به همون چندر قاز در آمدم صفا کنم
خدایا ظلم نیست تو که از رگ گردن به من نزدیک تری به آرزوهام محل نمیگذاری ؟
خدایا ظلم نیست این همه آدم حقه بازو تو ایران دور هم جمع کردی ،بهتر نبود به نسبت مساوی پخششون میکردی تو دنیا .
خدایا ظلم نیست من از هر طرف نگاه میکنم افق و بالای یه مشت زمین ول میبینم اما زمین شهری باشه متری چند میلیون
خدایا خودمونیم این جریان استخاره چیه که ماله من همش بد میاد؟
خدایا منو جزء کدوم دسته از بنده هات تقسیم بندی میکنی ، خوبم ؟ بدم ؟ گیریم که بدم اما آق خدا گر فراق بنده از بد بندگیست گر تو با بد ، بد کنی پس فرق چیست ؟
در پایان خدایا من بابت تموم لحظاتی که تو بودی و من حواسم نبود پوزش میطلبم .
دست خودت به همرام
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
الهي اگر پشيماني در پيشگاه حضرتت توبه است پس من از همه پيشيمان‎ترم.
خدايا اگر ترك گناه توبه محسوب مي‎شود پس نخستين توبه كننده منم.
و اگر استغفار سبب ريختن گناهان است پس من در برابرت از استغفار كنندگانم.
خدايا چه بسيار از نهي‎هاي تو را ما مرتكب شديم و چه بسيار از اوامر تو كه ما را بر آنها مطلع كردي تجاوز نموديم.
خدايا چه بسيار گناهاني كه كسب كرديم و چه خطاهايي كه مرتكب شديم.
خدايا ما را از آرزوهاي دراز بازدار و با عمل درست، آرزوهاي ما را كوتاه كن.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدايا،
من به تو پناه مى‏برم از طغيان حرص، و تندى خشم، و غلبه حسد. و ضعف نيروى صبر، و كمى قناعت، و سوء خلق، و افراط شهوت، و غلبه عصبيت، و پيروى هوس، و مخالف هدايت، و از خواب غفلت، و اقدام بر تكلف، و گزيدن باطل بر حق، و پافشارى بر گناه، و خرد شمردن معصيت، و بزرگ شمردن طاعت، و تفاخر توانگران، و تحقير نسبت به درويشان، و كوتاهى در حق زيردستان. و ناسپاسى نسبت به كسى كه بر ما حقى داشته باشد. و از آنكه به ستمكارى كمك دهيم. يا ستمزده‏اى را خوار گذاريم. يا آنچه را كه حق ما نيست بخواهيم. يا در علم از روى بى‏اطلاعاعى و بر خلاف عقيده سخنى گوئيم. و پناه مى‏بريم به تو از آنكه قصد خيانت با كسى داشته باشيم. و از آنكه در اعمالمان خود پسندى كنيم، و آرزوهاى خود را دراز سازيم و پناه مى‏بريم به تو از بدى باطن، و كوچك شمردن گناه خرد، و از آنكه شيطان بر ما چيره گردد، يا روزگار ما را واژگون بخت سازد، يا سلطان در بازه ما ستم كند. و پناه مى‏بريم به تو از دست آلودن به اسراف، و از نايافتن رزق كفاف و پناه مى‏بريم به تو از شماتت دشمنان و احتياج به همگنان، و زيستن در سختى، و مرگ بدون آمادگى، و پناه مى‏بريم به تو از عظيمترين حسرت و بزرگترين مصيبت و بدترين بدبختى، كه حسرت قيامت و مصيبت در دين و دخول به دوزخ است و از بدى عاقبت، و نوميدى از ثواب و نزول عقاب.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا و همه مؤمنين و مؤمنات را از همه اين شرور پناه ده، اى مهربان‏ترين مهربانان.

صحیفه سجادیه
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
ای حلال مشکلات پنهان !
درمان آن دردها که به هیچکس نمی توان گفت،
در دست های توست.
ما را محتاج دست های دردناشناس مکن !
(سید مهدی شجاعی)
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدايا ما بتو پناه مى‏بريم از وسوسه‏هاى شيطان رجيم، و مكرهاى او، و از اعتماد به هوسهاى باطلش كه در دل ما مى‏افكند و وعده‏هايش و فريب و دامهايش و از آنكه در گمراه كردن ما از طريق طاعت تو و استخدام ما در معصيت تو، خود را به طمع اندازد، و يا چيزى كه او پيش ما زيبا جلوه داده در نظرمان زيبا آيد و يا چيزى را كه بما ناپسند نشان داده بر ما گران آيد.
خدايا او را بوسيله عبادتت از ما بران، و به سبب سعى ما در راه محبتت به خاك ذلت بسر در افكن، و ميان ما و او حجابى قرار ده، كه آن را ندرد، و سد نيرومندى كه آن را نشكافد خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و شيطان را بوسيله سرگرمى با بعضى از دشمنانت از ما منصرف ساز، و ما را به حسن رعايت خود، از او نگاهدار، و مكرش را از ما دفع كن، و او را از برابر ما به هزيمت بران و نقش پايش را از حدود ما بزداى.
 

leila bagheri

عضو جدید
آدمها همه می پندارند که زنده اند ... برای آنها تنها نشانه حیات بخار گرم

نفسهاشونه ... کسی از کسی نمی پرسه : " های فلانی ، از خانه دلت چه خبر؟

گرمه؟ چراغش سو داره هنوز؟ "
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا!


راه‌های صعب العبور و پرپیچ و خمت را به ما منمایان.
دشواری فراز و نشیب‌های راهت را آسان بگردان
و ما را در واحه‌های وحشت‌ و یأس سر مگردان.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا!




ما را به بندگانی ملحق کن که در آسمان خاطرشان
جز پرنده یاد تو پرواز نمی‌کند

و در گلستان دلشان جز گل هوای تو پر باز نمی‌کند.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار

خدایا!


وحشتم را جز تو مونسی نیست، همدمم باش، و لغزش و عثرتم را جز تو دستگیرنده‌ای نه، همراهم باش.
گناه و زلتم را جز تو بخشنده‌ای نیست، در گذر، و بازگشت و رجعتم را جز تو پذیرنده‌ای نه، در نگر.
 

م.سنام

عضو جدید
شبانگاهان، تا حریم فلک، چون زبانه کشد، سوز و آوازم
شرر ریزد بی‌امان به دلِ ساکنان فلک، نغمه سازم

دلِ شیدا، حلقه را شکند، تا برآید و راه سفر گیرد
مگر یک دم گرم و شعله فشان، تا به بام جهان، بال و پر گیرد

خوشا ای دل بال و پر زدنت، شعله‌ور شدنت، در شبانگاهی
به بزم غم، دیدگان تری، جان پرشرری، شعله ی آهی

بیا ساقی تا به دست طلب، گیرم از کف تو، جام پی در پی
به داد دل، ای قرار دلم، نوبهار دلم، می‌رسی پس کی؟

چو آن ابر نوبهارم من
به دل شور گریه دارم من
می‌توانم آیا نبارم من؟

نه تنها از من قرار دل، می‌رباید این شور شیدایی
جهانی را دیده‌ام یکسر، غرق دریای ناشکیبایی

بیا در جان مشتاقان، گل‌افشان کن، گل‌افشان کن
به روی خود، شب ما را، چراغان کن، چراغان کن

چو آن ابر نو بهارم من
به دل شور گریه دارم من
می‌توانم آیا نبارم من؟
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
و خدا بر شانه‌هاي كوچك انسان دست گذاشت و گفت:
يادت مي‌آيد تو را با دو بال و دو پا آفريدم؟

زمين و آسمان هر دو براي تو يود. اما تو آسمان را نديدي.

راستي، عزيزم، بالهايت را كجا جا گذاشتي؟!

انسان دست بر شانه‌هايش گذاشت و جاي خالي چيزي را حس كرد. آن وقت رو به خدا گريست.
انسان اندیشناک و خسته و شرمسار از ژرفاهای درد ناله ایی کرد و زمین هم از آن گونه در سخن بود:
به تمامی از آن تو بودم و تسلیم تو، چون چار دیواری خانه کوچکی.
تو را عشق من آن مایه توانایی داد که بر همه سر شوی. دريغا پنداری گناه من همه آن بود که زیر پای تو بودم…
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا:

از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم. دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند. سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، قلب های ما را تیره و تار ننماید. خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها سرمست و مغرور نشویم. خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم و در برابرعظمت تو خود را نبینم.

شهید چمران
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ز من گو صوفیان با صفا را[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خداجویان معنی آشنا را[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]غلام همت آن خودپرستم[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که با نور خودی بیند خدا را[/FONT]​
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حاصل تهذیب دل روشنی جان بود[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تیرگی جان کجا، شعله‌ی عرفان کجا ؟ ![/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شیوه‌ی آزادگان وسعت اندیشه است[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حجره در ایوان کجا،خیمه‌به‌کیهان کجا؟ ![/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نسبت ما و منی در این انجمن[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]انجمن جا کجا، شمـع پریشـان کـجا؟ ![/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]پی نبرد بی‌خرد بر غم اهل خرد[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خنده‌ی بی غم کجا،دیده‌ی گریان کجا؟ ![/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ره به سعادت برد، هر که پی جان رود[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اهـرمن جا کجا، راه بـه یـزدان کجـا ؟ ![/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مقصد جان « رفیع» راه به جانان بود[/FONT]​


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]راه به جانان کجا، گمـرهی جـان کجا؟ ![/FONT]​
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
ای كریم ترین برای حاجتمندان و ای مهربانترین برای قاصدان،
ای مونس ترین بی كسان و تنهایان و ای مأمن ترین برای آوارگان

و ای گرمترین آغوش برای واماندگان و ای پرقدرت و مهرترین دست برای مستمندان!
من دست نیاز و واماندگی و حیرانی به دامان صمدیت و جبروت و سبحانی تو آویخته ام،
دستم را به تازیانه حرمان میازار و به خنجر یأس كوتاه مكن.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
الهی من ذاالّذی ذاق حلاوة محبتّك فرام منك بدلاً و من ذاالّذی انس بقربك فابتغی عنك حولا.
خداوندا!
كیست كه ساغر محبت از دست تو نوش كرد و حلقه بندگی دیگری در گوش كرد؟!
كدامین نرگس، پای نیاز در چشمه تو شست و چشم شیفتگی به تو ندوخت؟
خدایا!
كدامین كهكشان بر گرد تو گشت و واله و حیران تو نگشت؟
عزیزا!
كدامین نیلوفر آبی به عشق تو سر فرا آورد و جاذبه مهر تو دید و به بركه گریخت؟
معشوقا!
كدامین انسان پیشانی عشق بر خاك ربوبیت تو سائید و شیرینی تو چشید و دل به دیگری سپرد؟
دلبرا!
كدامین پروانه، شعله های ملتهب جمال تو دید و به ظلمت پناه برد؟
امیدا!
كدامین یوسف به عشق رؤیای تو آواره نگشت؟ كدامین یوسف در زیر سرپناه تو به زلیخا پناه داد؟
شاهدا!
كدامین موسی در كوره ی طور گداخته شد و حضور رقیب تو را دوام آورد؟
ربّا!
كدامین مربی كلامی با تو گفت و لب از صحبت دیگران ننهفت؟
شور آفرینا!
كدامین محمّد در حرا صدای تو شنید و نلرزید؟
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
گرچه والدینم موهبت تولد در این دنیا را به من عطا كردند.
اما تو هستی كه موهبت زندگی جاودانه را به من می بخشی
خدایا
اگر با من باشی چه كسی می تواند علیه من باشد؟
اگر من با تو باشم چگونه ممكن است كه دشوار ها نصیبم شوند و از میان برداشته نشوند؟ خدایا چنان نزدیكی كه نمی توانم ببینمت
صدای تو هر لحظه با من سخن می گوید، اما من آن را نمی شنوم.
مرا به اعماق درونم ببر تا شكوه بی پرده جمال تو را بشنوم...
مرا بیاموز که پیوسته تو را بجويم و
همواره به عنوان یگانه پناه گاهم به تو رو كنم...
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
الهي!
بپذيرم،تا با تو پردازم!
يك نظر در من نگر،
تا دو گيتي به آب اندازم!
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
الهي!

ما را بر اين درگاه همه نياز روزي بود،

كه:قطره يي از آن شراب بر دل ما ريزي.

تا كي مارا بر آب و آتش برهم آميزي؟

اي بخت ما ! از دوست رستخيزي !
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
من چه دانستم كه اين دود آتش داغ است!

من پنداشتم كه هرجا كه آتشي است ، چراغ است!

من چه دانستم كه در دوستي كشته را گناه است!

و قاضي، خصم را پناه است.

من چه دانستم كه حيرت به وصال تو طريق است!

و تو را او بيش جويد،كه در تو غريق است!
 

Similar threads

بالا