دل نوشته‌هاي عرفاني

[mani24]

دلم یه خنده از ته دل

آرامش

امنیت

عشق برای خودِ خودم

در یه کلام تو رو در کنارم میخواد

چه دل پررویی دارم
​

__________________

 

[chem_s]

خدایا ! در برابر آنچه انسان ماندن را به تباهی می کشاند ، مرا با نداشتن و نخواستن رویین تن کن ...

 

[anahita1370]

خدایا !مرا تنها مگذار ، که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از" جنس خاک "

محتاج شود

​

 

[naight]

انسان ها ...

مردم میگویند : “آدمهای خوب را پیدا و بدها را رها”
اما باید اینگونه باشد : “خوبی را در آدمها پیدا و بدی آنها را نادیده بگیریم”
چون هیچکس کامل نیست !​

 

[naight]

مهربانی...

آنقدر مهـــربآنےِ​

ڪہ توپهآےِ ڪوچک بآزےِ ​

گل هآےِ ڪآغذیـטּ گلدآטּ هآ​

تصویرهآے صآمت دیوآر​

و اجتمآع شیشہ هآے فنجـــآטּ هآ​

حتےِ از دورےِ تـ♥ــو رنج مےِ برند​

و مـטּ چگونہ بےِ تـ♥ــو نگیرد دلـــم​

اینجآ ڪہ سآعت،آینہ و هوا بہ تـ♥ــو دلبستہ اند​

و انعڪآس لَهجہ ےِ شیرینَت​

هـــر لحظــہ زیر سقف شیفتگےِ هآیم مےِ پیچد ...​

 

[naight]

پوتین های بی پا ..

پوتین های بی پا ..

ساده نگذر از کنار پوتین های بی پا​

که پاهایشان بدن ها را بردند​

تا تو آسوده قدم برداری​

 

[naight]

زمان ، از هر قاضی ای بهتر قضاوت می کند ...

زمان ، از هر قاضی ای بهتر قضاوت می کند ...

زمان ،

از هر قاضی ای بهتر قضاوت می کند .
صبر و تحمل و شجاعت تنها شاهدانی هستند که
رشوه نمی گیرند

 

[naight]

یک لبخند...

یک لبخند...

وقتی دل ارزش خودش را از دست بدهد ​

[FONT=tahoma, verdana, arial]
[/FONT]
و چشمهایت دیگر اشکی برای ریختن نداشته باشد،
[FONT=tahoma, verdana, arial]
[/FONT]​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial]وقتی دیگر قدرت فریاد زدن را هم نداشته باشی،[/FONT]
​

[/FONT]

​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial]وقتی دیگر هر چه دل تنگت خواسته باشد گفته باشی، [/FONT]​

[/FONT]

​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial]وقتی دیگر دفتر و قلم هم تنهایت گذاشته باشند،[/FONT]​

[/FONT]

​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial]وقتی از درون تمام وجودت یخ بزند، [/FONT]​

[/FONT]

​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial]وقتی چشم از دنیا ببندی و آرزوی مرگ بکنی،[/FONT]​

[/FONT]

​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial]وقتی احساس کنی تنهاترین هستی، [/FONT]​

[/FONT]

​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial]چشمهایت را ببند و از ته دل بخند[/FONT]​

[/FONT]

​

[FONT=tahoma, verdana, arial]

[FONT=tahoma, verdana, arial] که با هر لبخند روحی خاموش جان میگیرد و درخت پیر جوان میشود. [/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial]
[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial]
[/FONT]

[/FONT]

 

[naight]

سکوت خدا...

سکوت خدا...

[FONT=tahoma, verdana, arial]

وقتی سکوت خدا را در برابر عبادتت دیدی،

نگو خدا با من قهر است.

او به تمام کائنات فرمان سکوت داده،

تا حرف دل تو را بشنود.

پس حرف دلت را بگو....
​

[/FONT]

[FONT=tahoma, verdana, arial]
[/FONT]

​

 

[naight]

خدا...

خدا...

 

[*M.A*]

گاهی حس میکنم تو خلأ زندگی میکنم تو یک حالت معلق وضعیتی که رو هیچ چیز و هیچ کس نمی تونی حساب کنی و بعضا حتی روی خودت!
عاشق رنگ هام، کلا زندگی یعنی رنگ، چرا؟
چرا از دیدن رنگ ها انقدر حس خوبی بهم دست میده
مثل پتوی چهل تکه ی مادر بزرگ
یا دامن پر گل مادرم
یا لباسای رنگ و وارنگ دختر بچه ها

حس میکنم آدم دیگری در من متولد شده، انگار مردم و دوباره زنده شدم چون هیچ چیز واسم دیگه شبیه قبل نیست.

احساسم بینشم دیگه هرگز سبک و سیاق قبل رو نداره
هستم و نیستم..
دربندم و گاهی بی قیده بی قید
میبینم و گاهی کورترینم
نفس میکشم و گاهی هیچ روحی در کالبدم نیست
شادم و با خون دل می خندم
عاشقم و نفرت از سراپای وجودم شعله میکشه

گاهی حس میکنم مریضم، فکر میکنم جنون دارم
گاهی خودم هم خودم رو نمی‌شناسم.