دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

nazila65

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاسی مکانیک کجا می خونی شما؟..احتمالا تموم کردی دیگه ..65 هستی آخه مثل خودم...:redface:
 

majid.ph

عضو جدید
من سطر آخرم

یک نقطه.

یک سکوت...


سلام یاسی خانم به خاطر قبولیتون واقعا تبریک میگم
امیدوارم همیشه موفق باشید و تا 2 سال دیگه خبر قبول شدن تو ازمون PHDبه همون بدیید .
خیلی تبریک :gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميدونستي كه همه آرزوهامو واسه اون چشمه قشنگه تو پروندم ...
رفتش
ميدونستي يا نه
ميدونستي كه جوونيمو واسه چشمه عجيبه تو پروندوم ...
رفتش
ميدونستي يا نه؟!
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
من براي تو مي‌خونم
هنوز از اين ور ديوار
هر جاي گريه که هستي
خاطره‌هات رو نگه‌دار
تو نمي‌دوني عزيزم
حال روزگار ما رو
توي ذهن آينه بشمار
تک تک حادثه‌ها رو
خورشيد رو از ما گرفتن
شُکر شب ستاره پيداست
از نگاه ما جرقه
صد تا فانوسه يه روياست
من براي تو مي‌خونم
بهترين ترانه‌ها رو
دل ديوار رو بلرزون
تازه کن خلوت ما رو

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

من براي تو مي‌خونم
هنوز از اين ور ديوار
هر جاي گريه که هستي
خاطره‌هات رو نگه‌دار
تو نمي‌دوني عزيزم
حال روزگار ما رو
توي ذهن آينه بشمار
تک تک حادثه‌ها رو
خورشيد رو از ما گرفتن
شُکر شب ستاره پيداست
از نگاه ما جرقه
صد تا فانوسه يه روياست
من براي تو مي‌خونم
بهترين ترانه‌ها رو
دل ديوار رو بلرزون
تازه کن خلوت ما رو

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز
 

majid.ph

عضو جدید
من براي تو مي‌خونم
هنوز از اين ور ديوار
هر جاي گريه که هستي
خاطره‌هات رو نگه‌دار
تو نمي‌دوني عزيزم
حال روزگار ما رو
توي ذهن آينه بشمار
تک تک حادثه‌ها رو
خورشيد رو از ما گرفتن
شُکر شب ستاره پيداست
از نگاه ما جرقه
صد تا فانوسه يه روياست
من براي تو مي‌خونم
بهترين ترانه‌ها رو
دل ديوار رو بلرزون
تازه کن خلوت ما رو

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

من براي تو مي‌خونم
هنوز از اين ور ديوار
هر جاي گريه که هستي
خاطره‌هات رو نگه‌دار
تو نمي‌دوني عزيزم
حال روزگار ما رو
توي ذهن آينه بشمار
تک تک حادثه‌ها رو
خورشيد رو از ما گرفتن
شُکر شب ستاره پيداست
از نگاه ما جرقه
صد تا فانوسه يه روياست
من براي تو مي‌خونم
بهترين ترانه‌ها رو
دل ديوار رو بلرزون
تازه کن خلوت ما رو

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من
تو اين قفس بي‌مرز
لعنت به چراغ سرخ
لعنت به چراغ سبز

( شعر واقعا قشنگی )
 

mohsen _mx

عضو جدید
زیباترین حکمت دوستی ، به یاد هم بودن است ، نه در کنار هم بودن . .. .



دوست داشتن بهترین شکل مالکیت
و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است . . .

همیشه خواستنی ها داشتنی نیست ، همیشه داشتنی ها خواستنی نیست . . .


هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم
به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم . . .
 

nazila65

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه جایی خوندم....
"هی رفیق!!! لطفا وقتی می خوای به هر دلیل شر یکی رو از سر خودت وا کنی باهاش رو راست باش!!
تلفنشو جواب بده و بگو مثلا..دیگه باهات حال نمی کنم!!!!
دیگه از صدات خوشم نمی یاد یا از جملاتت خسته شدم ...یا هر چیزی مثل اینا دیگه!!!
ولی نگو اس ام اس هام سند نمیشه یا گوشیم پیشم نمبود..یا خواب بودم ..یا تو شیفتم ..یا هر چیز دیگه ..."
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلمُ تو چمدونم می ذارم
گُل دونای گُلمُ برمی دارم
برای ادامه ی این سرنوشت
می رَم از شهرِ فرشته های زشت!
شهری که تو دودِ کینه ها گُمه
لبِ آدماش چه بی تبسمه
توی دست هر دقیقه خنجره
غنچه ی ترانه اینجا پَرپَره
دنبال ِ یه باغ چه ی صمیمی اَم
حسِ بو کردنِ بارونِ بهار
گم شدن تو عطرِ خاکِ بی قرار
برگای تقویمُ اون جا می شمارم
گُلامُ تو خاکِ‌ اون جا می کارم
خاکی اگر چه خاکِ خونه نیست
امّا توش دغدغه ی زمونه نیست!


از غربتی به غربتی وقتشه که سفر کنم!
وقتشه این آواره رُ دوباره در به در کنم!
وقتشه که جا بذارم خاطره های تلخمُ!
وقتشه که از این جا برم! وقتشه که خطر کنم!
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
من میگم منو شکستن
چشم فانوسم و بستن
تو میگی خدا بزرگه
ماهو میده به شب من
من میگم اخه دلم بود
اونکه افتاده به خاکه
تو میگی سرت سلامت
اینه ها زلال و پاکه
اینه ها زلال و پاکه
اینکه فاصله ها رو
نمیشه با گریه پر کرد
یکیمون بهار سرخوش
یکیمون پاییزه پر درد
من میگم فاصله مرگه
بین دستای تو تا من
تو میگی زندگی اینه
حاصل عشق تو با من
من میگم حالا بسوزم
یا که با غصه بسازم
تو میگی فرقی نداره
من که چیزی نمیبازم
من میگم اینجا رو باختی
عمری که رفته نمیاد
تو میگی قصه همین بود
تو یک برگی توی این باد

من میگم منو شکستن
چشم فانوسم و بستن
تو میگی خدا بزرگه
ماهو میده به شب من
من میگم اخه دلم بود
اونکه افتاده به خاکه
تو میگی سرت سلامت
اینه ها زلال و پاکه
اینه ها زلال و پاکه
اینکه فاصله ها رو
نمیشه با گریه پر کرد
یکیمون بهار سرخوش
یکیمون پاییزه پر درد
من میگم فاصله مرگه
بین دستای تو تا من
تو میگی زندگی اینه
حاصل عشق تو با من
من میگم حالا بسوزم
یا که با غصه بسازم
تو میگی فرقی نداره
من که چیزی نمیبازم
من میگم اینجا رو باختی
عمری که رفته نمیاد
تو میگی قصه همین بود
تو یک برگی توی این باد
من میگم حالا بسوزم
یا که با غصه بسازم
تو میگی فرقی نداره
من که چیزی نمیبازم
من میگم اینجا رو باختی
عمری که رفته نمیاد
تو میگی قصه همین بود
تو یک برگی توی این باد
من میگم حالا بسوزم
یا که با غصه بسازم
تو میگی فرقی نداره
من که چیزی نمیبازم
من میگم اینجا رو باختی
عمری که رفته نمیاد
تو میگی قصه همین بود
تو یک برگی توی این باد

اين شعرو خيلي دوست دارم
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر حال تو هم چون
منه آشفته خراب است
گر خواهش دلهای منو تو
بی حساب است
ای وای به حال هر دوی ما
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتی و بی تو دلم پر درده
پاییز قلبم ساکت و سرده
دل که می گفتم محرمه با من
کاشکی می دیدی بی تو چه کرده

ای که به شبهام صبح سپیدی
بی تو کویری بی شامم من
ای که به رنجام رنگ امیدی
بی تو اسیری در دامم من

با تو به هر غم سنگ صبورم
بی تو شکسته تاج غرورم
با تو یه چشمه چشمهء روشن
بی تو یه جادم که سوت و کورم
چشمهء اشکم بی تو سرابه
خونهء عشقم بی تو خراب
شادیا بی تو مثل حبابه
سایهء آهه نقش بر آب

رفتی و بی تو دلم پر درده
پاییز قلبم ساکت و سرده
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
كي با آهنگ خوش عشق صدا كرد منو
كي صدا كرد
مثله شبنم با تنه گل آشنا كرد منو
آشنا كرد
كي از اون پنجره ي بسته جدا كرد منو
كي از اون زندونه 100 ساله رها كرد منو
كي رها كرد كي رها كرد
كي صدا كرد كي صدا كرد
كيه اون كه مثله بارون با تنه باقچه رفيقه
واسه تنهايي عاشق مثله شب گريه شفيقه
كيه اونكه توي سينش نفسه بهارو داره
رو كلامه مهربونش لطفه قصه ها رو داره
كيه اونكه ميتونه طلوعه آفتاب باشه
واسه انگشتره عشق نگينه كمياب باشه
كي رها كرد منو كي رها كرد منو
كي صدا كرد منو كي صدا كرد منو
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچ کس نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امشب دلم بد جوری گرفته
نمیدونم خدا داره امتحانم میکنه یا ازم انتقام گناهامو میگیره
فقط میدونم یا بد یا خوب... یا حکمت یا تقدیر.... بدجوری دارم عذاب میکشم
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلااااااااااااااااام نگينم چرااااااااااااااااااااا؟
 

Narges *

عضو جدید
وحشت از عشق که نه،ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه،ترسم از خاتمه هاست
صحبت از کشتن ناخواسته ی عاطفه هاست
کوله باری پر ازهیچ که بار شانه ی ماست
گله از دست کسی نیست،مقصر دل ماست
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
می خواهم از تو بگویم
بی آن که در جستجوی قافیه باشم
و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم
در این شب ها که گویند عزیزترین شب های خداست
می خواهم از تو بگویم
از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری
با ساده ترین کلمات
همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد
می خواهم بگویم دوستت دارم
امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم
نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم
و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم
فقط ساده و با صداقت
همراه با شاهدی صادق
از اعماق جانی سوخته
با چشمانی بارانی
می خواهم بگویم دوستت دارم
و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید
من تقدس عشقت را
بر کرامت وجودم نشانده ام
و اگر سراسر وجودم زبان باشد
یکسره خواهد گفت:
دوستت دارم

 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شاید آن روز که سهراب نوشت زندگی اجباری است
دلش از غصه حزین بود و غمین
حال من می گو یم
زندگی یک در و دروازه و دیوار که نیست
که نشد بال زدو پرواز کرد
زندگی اجبار نیست
زندگی بال و پری دارد و مهربان تر از مهتاب است
تو عبور خواهی کرد
از همان پنجره ها
با همان بال و پر پروانه
به همان زیبایی
به همان آسانی
زندگی صندوقچه ی اصرار پرستو ها نیست
زندگی آسان است
بی نهایت باید شد تا آن را یا فت
زندگی ساده تر از امواج است
پس بیا تا بپریم
وتا شبنم آرامش صبح
تا صدای پر مرغان اقاقی بال و پر باز کنیم
تا توانیم که ازاول آغاز کنیم و تا نهایت برویم
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سكوت رامیپذیرم اگربدانم روزی باتو

سخن خواهم گفت تیره بختی رامیپذیرم

اگربدانم روزی چشمان توراخواهم سرود

مرگ رامیپذیرم اگربدانم

روزی توخواهی فهمیدكه دوستت دارم

 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچه ها یه عکس میزارم مربوط به سال 83 که دانشجو بودم اگه گفتید کدوم منم.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستای گلم این شعر از بیژن ترقی ست اما یه خواننده اینو خونده که یادم نیست اسمش
اما سعی کنید پیدا کنید و گوش کنید
فوفالعادست


می و ميخانه مست و ميکشان مست
زمين مست و زمان مست آسمان مست
نسيم از حلقه ی زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ وباغبان مست

تا زدم يک جرعه می از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت
شد زمين مست آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
تو زمزمه ی چنگ و عود منی
نغمه ی خفته در تار و پود منی
تو باده ی جام و سبوی منی
مايه ی هستی و های و هوی منی
گرچه مست مستم نه می پرستم
به هر دو جهان مست عشق تو هستم
تا من چشم مست تو ديدم
ز ساغر عشقت دو جرعه چشيدم
شد زمين مست آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
با غ مست و باغبان مست

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا